«پرواز 175» نخستین فیلم محمدحسین حقیقت در ژانر دفاع مقدس است که توانست راهی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر شود. فیلم روایت سرگذشت یک انگشتر از زمانی که از آب خارج میشود تا دوباره به آن بازمیگردد. بهنام پسر نوجوانی است که با ابزار ابتدای ماهیگیری میکند. او ماهی کفور بزرگی را صید میکند و از دل آن انگشتر فیروزهای که نقوش حرم امام رضا علیه اسلام بر روی آن حکشده است را مییابد. بهنام انگشتر را به شهر میبرد و میفروشد تا با پول آن کمکخرج خانواده باشد. انگشتر پس از دستبهدست شدن بسیار به دست مادر یکی از شهدای مفقودالاثر در تهران میرسد. مادر با دیدن انگشتر راهی جنوب میشود تا ردی از جنازه پسرش بیابد.
«پرواز 175» دارای قهرمانان زن و مرد در هر رده سنی است. پسر نوجوان باغیرتی که الگوی خود را فرماندهان دوران دفاع مقدس چون محمد جهان آرا قرار داده است و با کمترین امکانات و در حد توانایی های خویش میکوشد باری از روی دوش خانوادهاش بردارد، ولو آنکه مجبور باشد پا روی خواستههای شخصی خود بگذارد. او از همان نوجوانی میآموزد که منافع جمعی را بر خواستههای فردی خویش ارجح قرار دهد و به قهرمان زندگی خود بدل شود. یا مرد جوانی که با تمام مشکلات و دغدغههای زندگی فردی خویش، هنوز هم به فکر پدر جانبازش است و تلاش دارد هر کاری برای کسب رضایت او انجام دهد، چراکه او هنوز هم قهرمان زندگیاش است. و درنهایت مهمترین قهرمان در این دوران، افرادیاند که جان خویش را در دست گرفته و راهی جبهههای جنگ شدهاند.کسانی که باجان فشانی ها بسیار توانستند بهعنوان قهرمانان اصلی این مرز و بوم در دل تاریخ بمانند.
فیلم برگرفته از کهنالگوی داستان حضرت یونس علیه اسلام و شکم ماهی است که می تواند ذهن مخاطب را به خود درگیر کند. همچنین در زمره آثار رئالیسم شهودی است که حضور شهدای دوران جنگ را در زندگی پررنگ نشان میدهد. شهدای که با حضور غیرمادی خود گره از تکتک زندگی و مسائل دیگران باز میکنند و با خود آرامش به همراه میآورند. این فیلم میکوشد روایت درستی از روابط میان انسانها بهویژه فرزند با والدین نشان دهد. سالهاست که ما شاهدِ تخریب چهره پدر بر پرده سینما هستیم؛ اما در این فیلم تصویری درست و نزدیک به واقعیت را از روابط میان پسر و پدر می بینیم. پسران در این فیلم در هر رده سنی یا هر شغلی که باشند احترام پدران خویش را نگه میدارند و میکوشند رضایت آنان را کسب کنند که این خود از نقاط قوت و برجسته فیلم است.
محمدحسین حقیقت در این فیلم میکوشید روایتی سرراست و ساده، با زاویه دید جدیدی به حضور غیرمادی شهدای غواص در زندگی کنونی ما داشته باشد. شهدای که نبود ظاهریشان در زندگی ما همواره پربرکت است. فیلم در کنار روایت عاشقانه دلتنگی یک مادر برای بازگشت یا یافتن نشانی از تن مطهر فرزندش؛ بهنقد مسائل و مشکلات کنونی جامعه نیز میپردازد. زندگی فقیرانه مردم یا مسائل و معضلاتی که جانبازان دوران دفاع مقدس همچنان درگیر آناند ازجمله کمبود دارو، از مسائلی است که حقیقت میکوشد در این فیلم به آن نیمنگاهی داشته باشد و این نکته را به ویژه به مسئولان کشوری گوشزد نماید که تا چه حد مدیون جانفشانیهای این عزیزان در دوران دفاع مقدس هستند.
پرداختن به دفاع مقدس، خانواده شهدا و جانبازان قطعاً یکی از ضروریات توجه به تاریخ معاصر است. اما نوع پرداخت و زاویه ورود به این مسائل از اهمیت بالاتری برخوردار است. «پرواز 175» بی اشتباه به لحاظ محتوای یا فنی نیست. شاید مهمترین ضعف فیلم، داشتن فیلمنامه نهچندان قوامیافته آن باشد. کاری که بیشتر مناسب یک فیلم داستانی کوتاه است تا یک فیلم بلند. چراکه نویسنده برای اضافه کردن داستانهای فرعی متوسل به حوادث و رخدادهای قابل پیشبینی و بعضاً کلیشهای شده است. علت و معلول در روایت فیلم دچار مشکل است اینکه همهچیز دستبهدست هم بدهد تا انگشتر به مادر شهید برسد و او بالاخره این حقیقت را بپذیرد که فرزندش شهید شده است کمی بهدوراز منطق است. اما فیلم «پرواز 175» را ازلحاظ مضمون و بهعنوان اولین کار این فیلمساز جوان، میتوان یک اثر قابلقبول دانست.
نظر شما