نقد صبح اعدام؛ یک فیلم‌نامه کم داشت

فیلم صبح اعدام نمی‌تواند فیلم در جهت معرفی و شناساندن طیب حاج رضایی یا اسماعیل رضایی یا حتی گوشه‌ای از تاریخ معاصر ایران باشد.

فیلم «صبح اعدام» در ژانر بیوگرافی-تاریخی است. این فیلم آخرین ساخته بهروز افخمی است که با همکاری سازمان سینمایی سوره و بنیاد فارابی توانست به جشنواره فجر 1402 راه بیابد. فیلم با روایت نریشن گونه از برهه تاریخی 15 خرداد سال 1342 آغاز می‌شود و در ابتدا پیش مقدمه‌ای از بستر تاریخی آن روزها برای مخاطب خود شرح می‌دهد. سپس برشی از آخرین ساعت پایانی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی را طی ساعت 5 الی 6:30 صبح که محکوم‌به اعدام شدند را بازگو می‌کند. ساعت پایانی که آن دو در کنار هم به سر می‌برند و خود را آماده می‌سازند که بی‌هیچ ترس و پشیمانی پای چوبه اعدام بروند.

نقد صبح اعدام؛ یک فیلم‌نامه کم داشت

پی‌رنگ اصلی داستان اقتباس از گزارش خبری روزنامه کیهان در تاریخ 11 آبان سال 1342 است. خبرنگاری که گویا علقه ای به آن دو شخصیت پیدا می‌کند و در خفقان آن روزها تمام حرف‌ها و اتفاقات آن دو ساعت را گزارش می‌کند. گرچه افخمی برای قوام دادن به فیلم‌نامه از کتاب «طیب درگذر لوطی‌ها» نیز اقتباس کرده است اما مبنای اصلی قصه همان گزارش واقعی در روزنامه کیهان است.

افخمی در «صبح اعدام» می‌کوشد با فیلم‌برداری سیاه‌وسفید و قاب کلاسیک به رئال بودن فیلم بی افزاید. او تلاش دارد شخصیت‌ها و روابط میان طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی را نشان دهد و کمتر اطلاعات تاریخی یا روند حوادث را به مخاطب عرضه کند. شاید تنها نقطه قوت فیلم آن باشد که اطلاعات بسیار نابی از شخصیت تقریباً در پس پرده حاج اسماعیل رضایی می‌دهد. فردی که اغلب به‌اشتباه برادر طیب خوانده می‌شود. اسماعیل رضایی همچون طیب و بلکه بیشتر فردی مردم‌دار و امین است که مال و اموال مردم بسیاری را در اختیار دارد. شخص مطمئنی که با اموال مردم کسب‌وکار راه می‌اندازد و کارش آن‌قدر بابرکت است که خیلی‌ها علاقه به شراکت با او را دارند. او در فیلم زمان بیشتری از وقت را صرف وصیت کردن می‌گذارند چراکه نخست آنکه ثروت بیشتری در نزد خویش دارد و در وهله دیگر تلاش دارد اموال را میان افرادی که می‌شناسد به‌خوبی تقسیم کند تا مبادا به دست دولتیان افتاده و چپاول گردد.

فیلم در بلاتکلیفی به سر می‌برد و نمی‌تواند تا انتهای کار تکلیف خود را میان روایت مستند گونه، کلیپ سازی و فیلم سینمای مشخص کند. این اثر برای فیلم سینمای بودن یک فیلم‌نامه کم دارد. شاید پر بی‌راه نباشد که یک‌خطی فیلم‌نامه همان جمله معروف طیب حاج رضایی به امام خمینی(ره) است که گفت: «به خمینی بگوید همه شما رو دیدند و خریدند؛ ما ندیده شما رو خریدیم». اما این جمله برای ساخت یک فیلم سینمایی بلند کافی نیست. شاید اگر افخمی به‌جای بیان نریشن گونه حوادث تاریخی خرداد 1342 کمی از آن وقایع را برای مردم نمایش می‌داد، مخاطب بهتر با اقدامات و فعالیت‌های این «حر انقلاب» آشنا می‌شدند. در هیچ کجایی از داستان روند تحول طیب رضایی از فدایی شاه به فدایی امام خمینی (ره) را نمی‌بینید. شخصیت‌های داستان به‌خوبی پرداخته نمی‌شود و مخاطب اطلاعات چندانی از آن دو به دست نمی‌آورد. کمبود محتوای اثر باعث شده اغلب فیلم به نماهای طولانی، کلیپ سازی و خوانندگی، قاب‌های درشت از شخصیت‌ها و تکرار دیالوگ‌ها برود.

فیلم صبح اعدام نمی‌تواند فیلم در جهت معرفی و شناساندن طیب حاج رضایی یا اسماعیل رضایی یا حتی گوشه‌ای از تاریخ معاصر ایران باشد. فیلم تنها روایت دوساعته از لحظات پایانی دو لوطی در حال اعدام است که می‌کوشند در ساعات پایانی عمر خود روحیه‌شان را حفظ کنند و در مرام و مسلکی عارف گونه اموالشان را به دیگران حبه کنند یا در ساعات پایانی عمر خویش رفتار بزرگ‌منشان حتی با دشمن خویش دارند. فیلم ناخواسته در برخی موارد به ستایش دم‌ودستگاه پهلوی نیز می‌پردازد. حاکم شرعی که نماز اول وقتش ترک نمی‌شود یا دستگاه قضایی که اجازه می‌دهد آنان هر چه می‌خواهد بگویند و مطمئن باشند که وصیتشان اجرایی خواهد شد یا... همه این‌ها در جهت نمایش چهره مثبت از دوران پهلوی دوم است که افخمی آن‌چنان مجذوب تکنیک شده است که توجهی به آن نداشته است.

پایان/

۲۵ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 28853

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 3 =