حاشیه سود عملیاتی چیست؟

یادگیری مفاهیم و اصطلاحات بورسی از عوامل مهم برای موفقیت در بازار سهام است. تحلیل بنیادی یکی از روش‌های تحلیل سهام است که با در نظر گرفتن صورت‌های مالی به ارزیابی وضعیت یک شرکت به صورت مجزا، در مقایسه با رقبا و همچنین وضعیت کلی شرکت در بازار می‌پردازد.

حاشیه سود عملیاتی

یادگیری مفاهیم و اصطلاحات بورسی از عوامل مهم برای موفقیت در بازار سهام است. تحلیل بنیادی یکی از روش‌های تحلیل سهام است که با در نظر گرفتن صورت‌های مالی به ارزیابی وضعیت یک شرکت به صورت مجزا، در مقایسه با رقبا و همچنین وضعیت کلی شرکت در بازار می‌پردازد. در تحلیل بنیادی شرکت‌ها نسبت‌های مهمی چون حاشیه سود عملیاتی، حاشیه سود خالص، نسبت‌های مالی و سایر نسبت‌های مهم حاصل از اجزای صورت‌های مالی محاسبه می‌شود که تسلط بر آن‌ها از الزامات این روش تحلیلی است. یکی از پارامترها و نسبت‌های مهم در تحلیل بنیادی سهام شرکت‌ها، حاشیه سود عملیاتی است. در این مقاله به بررسی مفهوم حاشیه سود عملیاتی می‌پردازیم.

حاشیه سود عملیاتی چیست؟

حاشیه سود عملیاتی (Operating Margin) میزان سود یک شرکت از فروش محصولات یا خدمات خود پس از پرداخت هزینه‌های متغیر مانند دستمزدها، مواد خام و غیره است. مبلغی که در صورت‌های مالی به عنوان حاشیه سود از آن یاد می‌شود قبل از کسر بهره و مالیات است. روش محاسبه این نسبت بدین صورت است که درآمد عملیاتی یک شرکت بر میزان فروش خالص آن تقسیم می‌شود. زمان حسابرسی حاشیه سود عملیاتی پیش از پرداخت بهره و مالیات است و باید در صورت‌های مالی به آن توجه کرد.

نکات مهم حاشیه سود عملیاتی

سود عملیاتی بیانگر اختلاف سود ناخالص و هزینه‌های عملیاتی مانند هزینه‌های عمومی، اداری، توزیع، بازاریابی، فروش و سایر اقلام است. نسبت سود عملیاتی به فروش همان حاشیه سود عملیاتی است که به کنترل هزینه‌های عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد. افزایش این نسبت بیانگر افزایش میزان سودآوری شرکت و توانایی شرکت در کاهش هزینه‌های عملیاتی است.

کاربردهای حاشیه سود عملیاتی

همچنین حاشیه سود عملیاتی یک شرکت نشان‌دهنده‌ی بازده فروش است که معیاری کلیدی در ارزیابی چگونگی مدیریت شرکت و میزان ریسک‌پذیری می‌باشد. این معیار، نسبت درآمدی که برای پوشش هزینه‌های غیرعملیاتی مانند پرداخت بهره وام در دسترس است را نشان می‌دهد. به همین علت، سرمایه‌گذاران و وام‌دهندگان توجه زیادی به این نسبت مالی دارند. این نسبت می‌تواند معیاری مناسب برای ارزیابی ریسک تجاری یک شرکت باشد. بررسی روند پیشین حاشیه سود عملیاتی شرکت نیز روشی مناسب برای سنجش پایداری افزایش درآمد شرکت است.

فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی

برای محاسبه این نسبت در یک شرکت، درآمد عملیاتی را بر فروش خالص تقسیم می‌کنیم.

بنابراین، فرمول محاسبه حاشیه سود عملیاتی بدین صورت است:

حاشیه سود عملیاتی = درآمد عملیاتی / فروش خالص

همچنین لازم به ذکر است که درآمد عملیاتی معمولا درآمد کل شرکت پیش از پرداخت بهره و مالیات است. درآمد عملیاتی یا درآمد قبل از پرداخت بهره و مالیات، درآمدی است که بعد از کسر تمامی هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های سربار مانند هزینه‌های فروش و مدیریت اجرایی و همچنین هزینه‌های کالاهای به فروخته شده در صورت ‌حساب‌ سود و زیان شرکت باقی خواهد ماند.

همچنین برای دسترسی به نرخ درآمد عملیاتی و فروش خالص هر شرکت لازم است اطلاعات و صورت‌های مالی میان دوره‌ای ماهانه، ۳ ماهه، ۶ ماهه و یا یک ساله شرکت مورد نظر را داشته باشیم. این اطلاعات و صورت‌های مالی در سایت خود شرکت و همچنین در سامانه کدال که در مقاله آموزش کدال بررسی جامع و دقیق آن را انجام داده‌ایم، قابل مشاهده است.

محدودیت‌های نسبت حاشیه سود عملیاتی

از این نسبت اغلب برای مقایسه شرکت‌های فعال در یک صنعت و یا صنایع مشابه و یا کسب‌وکارهایی که مدل تجاری مشابهی دارند استفاده می‌شود. شرکت‌ها در صنایع مختلف با مدل‌های تجاری کاملاً متفاوت حاشیه سود عملیاتی متفاوتی دارند، بنابراین مقایسه آن‌ها بی‌معنی است. همچنین درآمد پیش از پرداخت بهره، مالیات و استهلاک با جریان نقدی برابر نخواهد بود زیرا برخلاف جریان نقدی، افزایش در حساب یا سرمایه در گردش برای هزینه‌های سرمایه‌ای لازم جهت حمایت از تولید و حفظ دارایی پایه شرکت در نظر گرفته نمی‌شود. علاوه بر این، مدیران گاهی از این نسبت برای ارزیابی درآمد پروژه‌های مختلف استفاده می‌کنند. باید خاطر نشان کرد که در این حوزه، نحوه تخصیص هزینه‌های سربار نیز عاملی پیچیده و تعیین‌کننده است.

مزایا و معایب نسبت حاشیه سود عملیاتی

شرکت‌ها ممکن است سود عملیاتی خود را به‌جای سود خالص ارائه دهند. درحالی که، سود خالص یک شرکت کسر سود و مالیات را نیز در نظر می‌گیرد. در مواردی که شرکت بدهی بسیاری داشته باشد، سود عملیاتی وضعیت مالی شرکت را مثبت‌تر از سود خالص آن نشان خواهد داد.

سود عملیاتی مثبت ممکن است سود بالقوه کلی شرکت را نشان دهد اما در واقع سودآوری را تضمین نخواهد کرد. شرکتی که نسبت بدهی بالایی دارد، ممکن است این نسبت را مثبت نشان دهد، در حالی که همزمان درگیر زیان خالص باشد. علاوه بر این، هزینه‌های لحاظ ‌نشده ممکن است بزرگ باشند، تا حدی که سود عملیاتی شرکتی که سود خالص منفی دارد را مثبت نشان دهد.

موارد لحاظ‌نشده در محاسبه سود عملیاتی

درآمد حاصل از فروش دارایی‌ها، خارج از مواردی که به‌طور خاص در راستای اهداف اصلی کسب‌وکار به فروش می‌رسد، در سود عملیاتی لحاظ نمی‌شود. علاوه بر این، سودی که از طریق مکانیزم‌هایی مانند حساب‌های جاری یا بازار پول بدست می‌آید نیز در سود عملیاتی لحاظ نمی‌شود. با این که حذف هزینه‌های تولید از کل درآمد عملیاتی، درکنار هر هزینه‌ای مرتبط با استهلاک، در تعیین سود عملیاتی مجاز است، این محاسبات تعهدات و بدهی‌هایی که باید پرداخت شوند را در نظر نمی‌گیرد. حتی اگر این تعهدات و بدهی‌ها به‌طور مستقیم به توان شرکت جهت حفظ عملیات عادی کسب‌وکار مرتبط باشد.

درآمد عملیاتی شامل درآمد سرمایه‌گذاری حاصل از سهام جزئی در یک شرکت دیگر نمی‌شود. حتی اگر درآمد سرمایه‌گذاری مذکور به‌طور مستقیم به عملیات اصلی کسب‌وکار شرکت ثانویه مرتبط گردد. علاوه بر این، فروش دارایی‌هایی مانند املاک و مستغلات و تجهیزات تولیدی نیز محاسبه نمی‌شود، زیرا این فروش‌ها درواقع بخشی از عملیات اصلی شرکت‌ها نیستند.

منبع: کلینیک اقتصاد

پایان/

۱۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰
کد خبر: 28801

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 1 =