در سه سال اخیر تغییرات قابل توجهی در ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی ایجاد شده است. از مهمترین آنها نابودی قره باغ توسط آذربایجان بود. در عین حال، مواضع بازیگران خارجی تقویت شده است و این امر همزمان با تلاش های آذربایجان برای حل مشکل قره باغ کوهستانی با توسل به زور اتفاق افتاد.
طی چهار سال اخیر، حضور اسرائیل در قلمرو تحت کنترل آذربایجان در نزدیکی مرز با ایران گسترش یافت و در سال های اخیر، هند به تامین کننده اصلی تسلیحات ارمنستان تبدیل شده است. با حضور بازیگران جدید که به طور مستقیم و غیرمستقیم در تحولات دخیل هستند، آذربایجان و ترکیه اهداف جدیدی را برای خود تعیین می کنند. اینها اهدافی هستند که بر ژئوپلیتیک منطقه تأثیر خواهند گذاشت.
چه نیازی به اهداف جدید است؟
آذربایجان در ۳۰ سالی که از زمان تشکیل آن می گذرد، هویت دولتی خود را بر اساس دشمنی و نفرت نسبت به ارمنستان بنا کرده است. در این زمینه، مسئله قره باغ فقط یک موضوع کوچک بود. ترکیه که متحد اصلی آذربایجان است، خط استراتژیک باکو را ادامه داده است. آنکارا محاصره ارمنستان را که تا به امروز ادامه دارد سازماندهی کرد و از عادی سازی روابط تا زمانی که ایروان با تسلیم قره باغ کوهستانی مشکلات خود را با آذربایجان حل و فصل نکند، خودداری کرد. همین نکته پیش شرط اصلی عادی سازی روابط بین آنکارا و ایروان بود.
سه سال از جنگ سوم قره باغ کوهستانی در سال ۲۰۲۰ می گذرد. دولت ارمنستان رسما نیروهای مسلح خود را از قره باغ کوهستانی خارج کرد، هیچ حمایتی از مردم این منطقه نکرد و مذاکراتی را برای عادی سازی روابط با آذربایجان انجام داد. باکو به طرح خواسته های جدید ادامه داد که ایروان به آنها عمل کرد: به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان، از جمله قره باغ کوهستانی.
با این حال، بعداً این مطالبات فراتر از قره باغ کوهستانی رفت. اولاً انتقال سرزمین هایی از خاک ارمنستان به آذربایجان که باکو آن را «درون بوم» خود میداند. دوم، اعطای «کریدور زنگزور» از طریق خاک ارمنستان برای اتصال ترکیه و آذربایجان. ثالثاً ارائه تضمین برای شهروندان آذربایجانی که به قلمرو ارمنستان منتقل خواهند شد.
این رویکرد به وضوح نشان می دهد که مشکل روابط ارمنستان و آذربایجان و ارمنستان و ترکیه تنها به قره باغ محدود نشده است. در روند مذاکرات پیمان صلح، باکو اصرار دارد که این سند باید شامل به رسمیت شناختن تمامیت ارضی آذربایجان از سوی ارمنستان با مساحت ۸۶۶۰۰ کیلومتر مربع باشد که شامل قره باغ کوهستانی نیز می شود. با این حال، خود باکو از به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ارمنستان خودداری می کند. این شاخص کلیدی اهداف توسعه طلبانه باکو است.
پس از آنکه علی اف پرچم آذربایجان را در شوشی و سپس در استپاناکرت به اهتزاز درآورد، «ماموریت تاریخی» خود را به انجام رساند. برای حفظ روایت ضد ارمنی که به عنوان اساس دولت عمل می کند و همچنین برای ادامه تحکیم جامعه حول نخبگان حاکم، علی اف نیاز به تعیین اهداف جهانی جدید دارد.
بررسی اهداف جدید
پس از جنگ ۲۰۲۰، باکو شروع به در دستور کار قرار دادن روایات خود از «کریدور زنگزور» و «آذربایجان غربی» کرده است که همه آنها ماهیت توسعه طلبانه دارند و توسط ترکیه حمایت می شوند.
پروژه «کریدور زنگزور» یکی از پروژه های کلیدی و کوتاه مدت است که ارتباط مستقیم بین ترکیه و آذربایجان از طریق خاک ارمنستان را پیش بینی می کند و به طور رسمی در بیانیه شوشی سال ۲۰۲۱ بین باکو و آنکارا ثبت شده است. این پروژه همانطور که رهبری ترکیه اعلام کرده اقتصادی نیست، بلکه سیاسی است. این کریدور جعلی برای آذربایجان نیز از اولویت بالایی برخوردار است. در تابستان ۲۰۲۳، علی اف اعلام کرد که "کریدور زنگزور" قطعاً باز خواهد شد، خواه ارمنستان بخواهد یا نه. بعدها، حکمت حاجی اف، دستیار علی اف اظهار داشت که باکو دیگر علاقه ای به پروژه ایجاد «کریدور زنگزور» از طریق خاک ارمنستان ندارد. چنین تغییر گفتمانی به دلیل فعالیت ایران امکان پذیر شد که باکو را مجبور کرد با پیشنهاد خود مبنی بر نوسازی مسیر موجود از طریق خاک جمهوری اسلامی موافقت کند. بدین ترتیب تهران به طور موقت فشار نظامی و سیاسی ترکیه و آذربایجان بر ارمنستان را کاهش داد.
با این حال، در این ماه علی اف بار دیگر اعلام کرد که "باید از آذربایجان دسترسی آزاد به نخجوان وجود داشته باشد، بنابراین نباید هزینه های گمرکی، بازرسی و رویه های مرزبانی وجود داشته باشد". به عبارت دیگر، رئیس جمهوری آذربایجان بدون استفاده از کلمه "کریدور" از یک کریدور صحبت می کند. بنابراین، در واقع، نه باکو و نه آنکارا از نیات توسعه طلبانه خود، از جمله در موضوع «کریدور زنگزور» دست برنداشته اند، زیرا هدف اصلی جهانی تر است.
باکو همچنان فعالانه به ساختن روایت "آذربایجان غربی" ادامه می دهد. طبق این روایت، ارمنستان امروزی «آذربایجان غربی» است. ساخت این روایت در عرصه اجتماعی به روش زیر صورت می گیرد .اولاً، کانال های دولتی اخبار و پیش بینی های آب و هوا از خاک ارمنستان را با عنوان "آذربایجان غربی" پوشش می دهند و مقامات نهادهای دولتی فقط از نام های آذربایجانی نامگذاری شده برای سرزمین ها و پهنه های آبی در بیانیه های رسمی استفاده می کنند. دوم اینکه زیرساخت های مربوطه در قالب «جامعه آذربایجان غربی» در حال آماده سازی است و از حمایت مستقیم رئیس جمهور علی اف برخوردار است. این گونه است که یک تقاضای توسعه طلبانه جدید در عرصه اجتماعی ساخته می شود.
قبلاً بین پان ترکیست ها انشقاق ایجاد شده بود. مثلاً خبر تأسیس «جمهوری گویچا زنگزور» در خاک ترکیه اعلام شد که به گفته "بنیانگذاران" آن، بخشی از قلمرو ارمنستان کنونی را شامل می شد. پس از بازداشت مبتکران این طرح در باکو، بیانیهای منتشر شد که بر اساس آن «جمهوری گویچا-زنگزور» از بین میرود و «بازگشت به آذربایجان غربی» با ادامه مسیر درست رئیسجمهور علی اف و فعالیت «جامعه آذربایجان غربی» امکانپذیر است. در حال حاضر، پس از رفع اختلاف، دقیقاً پیرامون ایجاد کنترل باکو بر قلمرو ارمنستان، اتفاق نظر وجود دارد.
بنابراین، علی رغم عدم اجرای پروژه «کریدور زنگزور» در کوتاه مدت، این ایده به چشم انداز بلندمدت توسعه طلبانه «آذربایجان غربی» پیوند می خورد. بنابراین، هرگونه توافق بین ایروان و باکو به صلح منجر نخواهد شد، بلکه آتش بسی ما بین جنگ ها خواهد بود. توسعه طلبی باکو و آنکارا تنها با برقراری موازنه قدرت مهار می شود. بنابراین خرید تسلیحات از سوی ارمنستان برای اهداف دفاعی واکنش های تند ترکیه و آذربایجان را برمی انگیزد. با وجود این، تنها راه برقراری صلح در منطقه، تعدیل و بی اثر کردن نقشه های توسعه طلبانه باکو و آنکارا است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
پایان/
نظر شما