به گزارش تحریریه، برخی از فیلمسازان تاریخ سینما تنها به واسطه یکی دو فیلم خوب، مطرح شده و متاسفانه در طول سالها فعالیت در سینما نمی توانند موفقیت آن یکی دو اثر را تکرار کنند. البته آن آثار به اندازه ای مهم و اثرگذار است که اجازه نمی دهد گرد فراموشی بر نام خالق آن بشیند؛ از جمله آن فیلمسازان ویلیام فردکین است که دو روز قبل در سن ۸۷ سالگی در لس آنجلس درگذشت.
وی کار خود را در ۱۶ سالگی در یک ایستگاه تلویزیونی محلی آغاز کرد و پس از چندی به سرپرستی صحنه ضبط استودیو رسید و خیلی زود به کارگردانی برنامهها، مستندها و نمایشهای تلویزیونی پرداخت و سرانجام در سال ۱۹۶۷ نخستین فیلم بلند داستانی خود را با نام اوقات خوب کارگردانی کرد.
اما آنچه باعث شد اسم فردکین سرزبانها بیافتد ۲ فیلم ارتباط فرانسوی و جن گیر بود.
ارتباط فرانسوی یا رابط فرانسوی که به اعتقاد بسیاری از منتقدان بهترین فیلم فردکین است با اقتباس از کتاب ارتباط فرانسوی اثر رابین مور نوشته شد.
فیلم درباره دو پلیس شهر نیویورک است که در تلاشاند محموله هروئینی را که از فرانسه وارد میشود متوقف کنند.
سکانسهای این فیلم پر شده از صحنه های ملال آور و توصیف زندگی کسالت بار و خستگی دو پلیس؛ و فردکین از صحنههای طولانی استفاده کرده تا عملیات قاچاق از مارسی فرانسه را نشان دهد. فردکین در درون همین صحنه های ملال آور تقابل و تضاد زندگی دو پلیس و رئیس قاچاقچیان را به خوبی نشان داده است. اما نکته مهمی که این اثر را بسیار جذاب کرده خود شهر نیویورک است که با جزئیاتی که فردکین به آن پرداخته رسما توانسته است شهر را به یکی از شخصیت های فیلم تبدیل کند.
جنگیر فیلم دیگر فردکین است که از منظر مخاطب عام سینما مشهورترین فیلم او بوده و از لحاظ تجاری بسیار مورد استقبال قرار گرفت. این فیلم نیز همانند ارتباط فرانسوی پر شده است از صحنه های ملال آور. در این فیلم پیشرفت چشمگیر چهره پردازی در فیلمهای ژانر وحشت را شاهدیم که یک دختر معصوم در طول مدت زمان فیلم به هیولایی ترسناک بدل شده که به عمق داد وحشت فیلم بسیار موثر بود.
فیلم پس از صحنه افتتاحیه بسیار طولانی که سعی می کند خاستگاه اجنه و عنصر وحشت زا را کشورهای مسلمان غرب آسیا معرفی کند به دنیای غرب و جرج تاون در حومه واشینگتن دی سی می رود. جاییکه کریس مکنیل، بازیگر زن تلویزیون، نگران سلامت دخترش، رِیگِن، است که دچار تشنج شدید شده و در رختخواب به خود میپیچد. پزشکان از درمان دخترک ناتواناند، تا آنجا که به کریس پیشنهاد میکنند از یک جنگیر کمک بگیرد. کریس به یک کشیش جوان به نام پدر کاراس مراجعه میکند و از او درخواست میکند تا به ریگن کمک کند. پس از تحقیقاتی که پدر کاراس بر روی ریگن انجام میدهد و مطمئن میشود که جن بدن او را تسخیر کرده، به کلیسا مراجعه کرده و درخواست میکند تا خودش مراسم جنگیری را انجام دهد. اما کلیسا شخصی باتجربهتر به نام پدر مِرین را پیشنهاد میکند. مِرین کشیشی پیر است و موجودی را که بدن ریگن به تسخیر او درآمدهاست میشناسد. پدر مِرین به خانه کریس مکنیل میرود و بههمراه پدر کاراس جنگیری را شروع میکنند.
فردکین هر ازگاهی موفق میشود تنش و تعلیق خلق کرده ولی نتوانسته در کل فیلم این دو عنصر مهم را حفظ کند و می توان گفت همان تبدیل دختر نوجوان و سرزنده به یک هیولا که بر پایه باورهای مذهبی و ماورایی بنا شده توانسته این فیلم را به اثری محبوب بین عموم مردم تبدیل کند.
فردکین در سال ۱۹۹۰ فیلم دیگری در همین ژانر میسازد به نام محافظ یا نگهبان. مثل جنگیر فردکین از موقعیتی نامتعارف برای داستانش استفاده کرده و فضاسازی مناسب رفته رفته واقعیت را به کابوس تبدیل میکند.
همانطور که در ابتدا بیان شد فردکین هیچ وقت نتوانست موفقیت دو فیلم ارتباط فرانسوی و خصوصاً جنگیر را تکرار کند.
وی در سالهای پایانی عمر از مشکلات جسمی رنج میبرد و سرانجام در ۷ اوت ۲۰۲۳ در سن ۸۷ سالگی در لسآنجلس درگذشت.
جادوگر، گشتزنی، معامله قرن، زیستن و مردن در لس آنجلس، جید، ۱۲ مرد خشمگین، مقررات درگیری، حشره، جوی قاتل ازدیگر آثار ویلیام فردکین است.
پایان/
نظر شما