با وجود اینکه ایران طی یک سال اخیر موفق شده درآمد های قابل توجهی از فروش نفت و گازداشته باشد، ارزش پول ملی به شکل شگفت انگیزی در حال سقوط است.

اسپوتنیک، در حالی که به دلیل وضعیت بازارهای بین المللی انرژی ایران طی یک سال اخیر موفق شده حجم بالایی از نفت وگاز خود را صادر کند و درآمد های قابل توجهی داشته باشد اما مشاهده می شود که ارزش پول ملی ایران به شکل شگفت انگیزی در حال سقوط است.

نمی توان انکار کرد که بحث تحریم های آمریکا در این ماجرا نقش بزرگی بازی می کند اما اگر مقداری در بازار ایران کنکاش کنید به سادگی می توانید متوجه شوید که دلیل اصلی این نابسامانی دلالان و سودجویان و رانت خوارانی هستند که تلاش دارند از هر فرصتی برای مکیدن خون مردم استفاده کنند.

شاید هم بتوان گفت برخی از اینها عوامل و مزدوران دشمن هستند که برای محقق کردن اهداف شوم خود فضا را به سمت این نابسامانی می برند.

همه کارشناسان و ناظران سیاسی متفق القول هستند که ایران از مرحله اخیر آشوب ها عبور کرده ولی دشمنان ملت ایران هنوز حاضر نیستند شکست خود را بپذیرند و به اشکال مختلف تلاش دارند که هر جور شده آتش آشوب ها را دوباره به خیابان ها برگردانند.

از ماجرای بزرگ کردن برخی عروسک های خیمه شب بازی و یا به قول آقای کنعانی دلقک های خود گرفته تا به هم زدن اوضاع اقتصادی داخلی کشور.

آنها به خوبی می دانند آشوب هایی که به دلیل مسایل اجتماعی راه انداخته بودند دیگر جای مانور بیشتر ندارد و حاکمیت در ایران توانسته ماجرا را جمع وجور کند ولی ماجرای مشکلات اقتصادی ومعیشتی مردم به نوعی آتش زیر خاکستر است که اگر شعله ور شود جمع و جور کردن آن بسیار مشکل است، اگر نخواهیم بگویم محال، و به این دلیل تلاش دارند تا می توانند باد بزنند تا این آتش شعله ور شود.

در این راستا می توان گفت بسیاری هم هستند که آب در آسیاب دشمن می ریزند، چه دانسته چه ندانسته.

برخی حتی ممکن است مناصب مدیریتی در دولت هم داشته باشند.

چه فردی دانسته کاری کند که به نفع دشمن باشد چه با ناکارآمدی ویا تصمیم گیری اشتباه و یا اصرار بر تصمیمات اشتباه خود کاری کند که به نفع دشمن باشد فرقی نمی کند، هر دو در حال کمک به دشمن می باشد.

ماجرا نیاز به کارشناس خبره اقتصادی ندارد تا متوجه شویم اولین و اصلی ترین دلیل به وجود آمدن این شرایط اقتصادی همان چند نرخی بودن قیمت ارز است که از هر طرف به آن نگاه کنیم به ضرر مردم و حکومت است.
چند روز پیش درباره قیمت نجومی گوشت در ایران در رسانه های گروهی فضا سازی شد من از برخی دوستان در اتاق بازرگانی پرس و جو کردم که چطور است که دولت این همه گوشت به قیمت دولتی عرضه می کند اما هنوز قیمت گوشت در بازار آزاد حتی بالاتر از قیمت جهانی آن است؟

مگر دولت علوفه و مواد مورد نیاز دامداران را به قیمت ارز نیما با آنها تحویل نمی دهد و آنها مجبور نیستند کالا را با سود معقول حد اقل با قیمت ارز نیمایی گوشت در سطح بین المللی به فروش برسانند؟
برخی خندیدند که این چه سوالی است مطرح می کنی، مگر تاجر دیوانه شده کالای خود را به قیمت ارز دولتی در بازار بفروشد.

گفتم آخر دین وایمانشان کجاست؟

گفتند کدام دین کدام ایمان، عموم تجار و کاسبان دیگر نه دین دارند و نه ایمان و آنهایی که دین و ایمان دارند کلاه شرعی برای سود حد اکثری خود درست می کنند.

بعد یکی از دوستان توضیح داد وگفت ببین دوست عزیز دامدار علوفه و همه نیاز خود را از دولت به قیمت ارز نیمایی دریافت می کند ولی وقتی که قیمت گوشت در کشوهای همجوار به ارز بازار آزاد بسیار بیشتر از قیمت گوشت به ارز دولتی باشد بسیاری هستند که می آیند آن دام را حتی زنده از او می خرند تا قاچاق کنند ببرند آنطرف مرز بفروشند و به این دلیل هیچ منطقی وجود ندارد که بخواهد دام خود را به قیمت ارز دولتی بفروشد.

هر چه قدر هم که دولت تلاش کند جریان را کنترل کند امکان ندارد موفق شود، بیش از چهار دهه است که راهکار های مختلف برای کنترل بازار تدوین می کنند و کاسبان هم راه های فرار را پیدا می کنند وهنوز هم فکر می کنند می توانند راهکار جدیدی برای کنترل بازار ارائه دهند.

وی اظهار می داشت بعد تازه همان دام را که به کشورهای همجوار قاچاقی فرستاده اند دوباره می آیند و به قیمت ارز نیمایی به کشور وارد می کنند و بعد وقتی که گوشت در بازار عرضه می شود خودشان می روند به اشکال مختلف گوشت هایی که با ارز نیمایی در بازار عرضه می شود را خریداری می کنند و به قیمت ارز بازار آزاد می فروشند.

وبعد خندید و گفت در همین چند جمله ببین چند بار دولت عرض نیمایی عرضه کرده و چند بار تاجران ما به التفاوت ارز نیمایی را به جیب زده اند و سود کرده اند، بعد جالب اینکه این تجار به هیچ وجه نمی آیند ارز خود را در بازارها عرضه کنند بلکه می روند آنطرف آب با آن یا کاسبی می کنند یا ملک و املاک می خرند و در نهایت شاید هم به قیمت ارز بازار سیاه آنطرف به مردم بفروشند چرا که قیمت ارز آنطرف آب گرانتر از داخل کشور است.

ماندم که بابا ما کجای کار هستیم، من که اینکاره نیستم در همین نیم ساعته به راحتی متوجه شدم که یک تاجر چند نوبت از ارز نیمایی می تواند سوء استفاده کند، آیا آنهایی که اینکاره هستند نمی توانند متوجه شوند که اگر قیمت کالا و ارز در بازار اینهمه دچار مشکل شده و دولت این همه ضرر می کند به دلیل اصرار بر حفظ سیستم چند نرخی ارز است؟

آیا می توان باور کرد اینهایی که اصرار بر ادامه این روند دارند و آنهایی که این روند را راه انداخته اند هیچ ارتباطی با دشمن ندارند؟

یعنی می توان باور کرد فردی مانند خاوری یک ملیارد دلار پول مملکت را اختلاس کرد و مثل آب خوردن برد آنطرف آب (در حالی که شما به عنوان یک ایرانی حتی یک دلار هم نمی توانید به آن طرف حواله کنید)، عامل و مزدور دشمن نبود و به عالیترین منصب در بانک ملی کشور رسید؟

یعنی اگر مزدور رسمی آنها نبود آیا فکر می کنید این قدر از فردی که جرم اش آشکار است حمایت می کردند؟

آیا می توان باور کرد که خاوری تنها بود و دیگر خاوری ها در پوشش های مختلف در کشور نیستند؟

تا زمانی که ارز چند نرخی و مقرراتی که میتواند موجب ایجاد رانت شود وجود دارد، همین آش است و همین کاسه، خاوری ها اگر هم نباشند رشد می کنند وحتی ریشه میدوانند.

پایان/