به گزارش تحریریه، اصغر فرهادی کارگردان محبوب جشنواره‌های ضدایرانی خارجی، این روزها درگیر حواشی است که می‌تواند بیش از پیش اعتبار هنری او را زیر سوال ببرد. ماجرای سرقت ایده فیلم قهرمان که از مدت‌ها پیش مطرح شده بود، هم‌چنان ادامه دارد و این بار مجله نیویورکر در گزارشی مفصل به این موضوع پرداخته است.
در این گزارش علاوه بر ادعای مسیح‌زاده، روایت‌های دیگری نیز از سرقت هنری فرهادی منتشر شده است. روایت‌هایی که نشان می‌دهد فرهادی برای رسیدن به موفقیت خود از هر آن چیزی که بتواند پله می‌سازد و بی تفاوت به دیگران صرفا به دنبال منافع خویش است. در ادامه با نگاهی به این گزارش به بررسی حواشی این فیلم‌ساز پرداخته میشود.
ایده سرقتی «قهرمان»؛ ادعایی که فرهادی توان تکذیبش را ندارد
در آستانه اکران فیلم «قهرمان» در سال ۱۴۰۰، زمزمه‌هایی درباره سرقتی بودن این اثر در محافل هنری به گوش رسید. در آن زمان «آزاده مسیح زاده» از شاگردان دوره مستند سازی اصغر فرهادی، ادعا می‌کند فرهادی فیلم قهرمان را بر اساس ایده او ساخته است و قهرمان به طور مشخص یک کپی برداری از مستند «دو سر برد، دو سر باخت» است که توسط مسیح زاده ساخته شده است. این ادعا تا به امروز پا برجاست و پرونده شکایت مسیح زاده از فرهادی هم‌چنان باز است.
از طرفی فرهادی در گفتگویی که مجله نیویورکر در پایان مقاله مبسوط خود منتشر کرده است؛ تلویحا این موضوع را پذیرفته و با اشاره به این که در مورد پرونده فیلم «قهرمان» یک اشتباه کوچک سبب یک بحران بزرگ شده است؛ ادعا می‌کند که قصد داشته نام آزاده مسیح زاده را در تیتراژ این فیلم بیاورد اما به دلیل یک اشتباه این اتفاق نیافتاده است.
ترانه علیدوستی: از همان ابتدا ادعای مسیح زاده را باور داشتم
صحبت‌های ترانه علیدوستی در این باره نیز از نکات جالب توجه این مقاله است. علیدوستی که در میان بازیگران، با چهار فیلم بیشترین همکاری را با فرهادی داشته است و به خوبی او را می‌شناسد؛ در گفتگو با نیویورکر بیان می‌دارد که از ابتدا از صحت ادعای مسیح زاده آگاه بوده است و با اشاره به این نکته که عنوان فیلم آخر فرهادی یعنی «همه میدانند» به نوعی درباره ترس خود فرهادی است؛ می‌گوید: « ما همیشه به این مسئله می‌خندیدیم. که باشه، اصغر همه چیز مال توست! برو و ادامه بده. ما درباره این صحبت می‌کردیم که او واقعا نابغه است اما به طریقی در این هم نابغه است که ایده‌های افراد اطراف خود را به درون خود می‌کشد!»
«حمید نعمت الله» هم از فرهادی زخم خورده است!
این اولین بار نیست که چنین ادعایی علیه فرهادی مطرح میشود.گویا او در استفاده از طرح و ایده دیگران در آثار خود سابقه طولانی دارد. «حمید نعمت‌الله» کارگردان سینما و تلویزیون، در مصاحبه‌ای که در سال ۹۶ از او پخش شد به ماجرای سرقت ادبی فرهادی و نوشتن فیلم‌نامه سریال «روزگار جوانی» بر اساس طرح و ایده‌ی او اشاره می‌کند. ادعایی که هیچ‌گاه از سوی فرهادی رد نشد.
سوءاستفاده فرهادی از دوست و همکار قدیمی خود
روایت‌های متعدد در خصوص سوء استفاده فرهادی از آثار و طرح و ایده‌ی دیگران به خوبی نشان می‌دهد که او فقط به دنبال دیده شدن به هر قیمتی است و در این راه از هر گونه بی اخلاقی و رفتار غیرحرفه‌ای ابایی ندارد. تا جایی که دایره افراد نزدیک به او نیز از این سوءاستفاده‌ها در امان نیستند. مانی حقیقی دوست و همکار قدیمی فرهادی نیز در تازه‌ترین اظهارنظر خود در این مقاله به نکاتی در خصوص فیلم «گذشته» فرهادی اشاره می‌کند. بنابر گفته حقیقی، «گذشته» دراماتیزه شده اپیزودی از زندگی شخصی او بوده است. سال‌ها قبل، حقیقی وقتی به انتاریو می‌رود تا طلاق خودش را از زنی که زمان تحصیل در خارج از کشور ملاقات کرده بود؛ نهایی کند. یک دیدار غیرمنتظره همراه با آشفتگی را تجربه می‌کند .به گفته حقیقی، او این ماجرا را با ریز جزئیات برای فرهادی نقل می‌کند. بعدها فرهادی فیلم گذشته را بر اساس تجربیات شخصی مانی حقیقی می‌سازد و هیچ نامی از او نمی‌آورد.
اما ماجرا به همین جا ختم نشده و در فیلم بعدی فرهادی، «همه میدانند»، به گفته مانی حقیقی، فرهادی چهار ماه تقریبا هر روز به خانه او می‌آمد. آن‌ها یک فیلم‌نامه ۴۲ صفحه‌ای را به پایان رساندند که یادداشت‌های آن هنوز در جعبه‌ای در اتاق نشیمن مانی حقیقی موجود است. قرار بر این بوده است که فرهادی پیش‌نویس فیلم‌نامه را برای حقیقی بفرستد تا بتوانند به همکاریشان ادامه دهند. اما حقیقی تا پس از نمایش فیلم «همه میدانند» در سال ۲۰۱۸ دیگر خبری از اصغر فرهادی به‌دست نیاورد و نهایتا مدعی شد فیلم‌نامه بر اساس طرح اصلاح شده‌ای است که او بدون مانی حقیقی روی آن کار کرده است. در این فیلم که خاویر بارم و پنه‌لوپه کروز بازی کرده‌اند. حقیقی یکی از ۱۴ نفر از جمله همسر و دختر فرهادی بود که در پایان تیتراژ این فیلم از آن‌ها تشکر شد و چیز بیشتری نصیب حقیقی نشد.
مصطفی پورمحمدی که در کارگاه فیلمنامه‌نویسی فرهادی در سال ۸۸ حضور داشته، فرد دیگری است که در این گزارش از او نام برده شده است و می‌گوید، پس از نمایش «جدایی» در ایران، دوستانم طی تماسی با من گفتند که «جدایی» خط داستان مشابهی با فیلم کوتاه من دارد.
عباس جهانگیریان نیز درباره «رقص در غبار» اشاراتی داشته است مبنی بر اینکه او، قصه‌ای مشابه فیلم‌نامه این اثر را نوشته و فرهادی قصه‌اش را خوانده و «رقص در غبار» را ساخته است. او اشاره کرده است که هر چند فرهادی نام من را در همه نسخه‌ها منتشر نکرد، اما از فرهادی شکایت نکردم.
همه این اتهامات موکد یک نکته است و آن این که فرهادی برای رسیدن به موفقیت خود از هر آن چیزی که بتواند پله می‌سازد. البته جای تعجبی ندارد چرا که نگاه به آثار او نیز این رویه را تایید می‌کند. کارگردانی که برای دستیابی به جوایز جشنواره‌های فرنگی از هر گونه سیاه‌نمایی درباره کشور و مردمش فروگذار نمی‌کند و کسب رضایت داوران این جشنواره‌ها را حتی به قیمت ارائه تصویر سیاه و موهن از ایران می‌پذیرد.
منبع: رجانیوز
پایان/
نظر شما