قرار بود مذاکرات امروز شروع شود، اما گویا فراخواندن راب مالی مذاکره کننده ارشد آمریکایی به جلسه کنگره باعث از سرگیری آن با یک روز تاخیر شده است و فردا سه شنبه در سطح مذاکره کنندگان ارشد از سرگرفته میشود و مالی هم پس فردا پس از جلسه استماع سنا عازم وین میشود.
البته برگزاری این جلسه هم در این بازه زمانی قبل از ورود مذاکرات به "فاز نهایی" در حد خود قابل تامل است و کاشف از اختلاف نظر بخش قابل توجهی از قانونگذاران آمریکا با دولت این کشور در خصوص تحولات مذاکرات وین است.
مذاکره کنندگان با تصمیمات سیاسی لازم به وین باز خواهند گشت، اما به نظرم چند روز و حتی شاید دو هفتهای و چه بسا بیشتر طول بکشد تا طرفهای مختلف از ماهیت تصمیمات یکدیگر آگاه شوند. از این رو که هم ایران و هم آمریکا به عنوان دو طرف اصلی مذاکرات آخرین چانهزنیها خود را در بالاترین حد ممکن خواهند داشت؛ به این امید که از طرف مقابل حداکثر امتیاز ممکن را به دست آوردند.
از این جهت، چندان نباید به اظهارنظرهای رسانهای دو طرف در این روزها توجه کرد و آنها را معیار و مبنایی برای پیش بینی سرنوشت مذاکرات قرار خواهد داد. به نظر میرسد که این اظهارات بیشتر از آن که کاشف از حقایق و واقعیتهای مذاکرات و بیان آن به افکار عمومی باشد، پیام یا پیامهایی به طرف مقابل است و از این طریق دز فشار بر یکدیگر را بالا میبرند.
قانون مذاکرات این است که طرفین تا جایی که احتمال دهند میتوان از دیگری امتیاز گرفت، به فشار خود ادامه میدهند و بسیار سختگیرانه برخورد میکنند، اما وقتی که دو طرف به نقطهای برسند که مطمئن شوند دیگر طرف مقابل امتیاز بیشتری نخواهد داد و نمیتوان امتیازات بیشتری را تحصیل کرد، آن وقت است که سکانس آخر فرا میرسد و تصمیمات نهایی طرفهای مذاکره در جهت توافق یا شکست مذاکرات روشن و آشکار میشود. فکر میکنم فعلا تا رسیدن به این سکانس اندک زمانی مانده هست؛ اما پایان مذاکرات بسیار نزدیک است.
به هر حال، فردا دور هشتم مذاکرات از سر گرفته میشود و همه در تب و تاب تحلیل سرنوشت مذاکرات هستند، پرسش کانونی دباره سرنوشت مذاکرات است. این که بالاخره توافق میشود یا خیر؟ فعلا فضا نسبت به رسیدن به توافقی خوشبینانه و میتوان گفت که کفه کسانی که پیش بینی میکنند، توافق حاصل میشود، سنگینتر است؛ اما نگارنده معتقد است که هنوز نمیتوان پاسخی روشن به این پرسش داد که آیا توافقی به دست میآید یا مذاکرات شکست میخورد؟
به نظرم به همان اندازه که احتمال موفقیت مذاکرات بالاست، احتمال نرسیدن به توافق نیز وجود دارد. به هر حال، نظر نگارنده این است که بعید است که آمریکا بیشتر از آنچه تا تا به حال در مذاکرات امتیاز داده است، دیگر امتیازی بدهد. صداهای مخالفان احیای برجام در آمریکا بیش از هز زمانی بالا گرفته و همین بایدن را با معذوریتهای جدیدی مواجهه کرده است. مالی چند روز پیش به صراحت اعلام کرد که دولت آمریکا نمیتواند تضمین دهد که دولت بعدی به توافق احتمالی پایبند خواهد بود و نمیتواند آن را ملزم به پایبندی کند.
جدای از مساله تضمینها اختلافات دیگری در سه حوزه رفع تحریمها، هستهای و راستی آزمایی باقی مانده است. همچنان که گفته شد بعید است آمریکا امتیازات بیشتری دهد، حالا باید دید آیا ایران به همین مقدار اکتفا میکند و توافق را میپذیرد یا خیر؟
اما احتمال این که مذاکرات تا بعد از فوریه هم به درازا بکشد، وجود دارد. اواسط فوریه نیز آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارشی درباره برنامه هستهای ایران صادر میکند و باید دید ماهیت آن چگونه خواهد بود و درباره موارد اختلافی با ایران حاوی چه نکات جدیدی است؟ آیا مذاکرات وین را تسهیل خواهد کرد یا آن را پیچیدهتر میکند و دستاویزی برای مخالفان جدی احیای برجام فراهم خواهد کرد؟
پایان/
نظر شما