به گزارش تحریریه، چرا کسی نمی خواهد در ایران سرمایه گذاری کند و از مشوق های سرمایه گذاری استقبال نمی شود؟ این سوالی است که کارشناسان، مردم و دولتمردان مدام از خود می پرسند و برای آن پاسخ های متفاوتی عرضه می شود. بدون شک این سوال یک پاسخ ندارد و اتمسفر کلی اقتصاد ایران به گونه ای است که باعث شده سرمایه گذاران خارجی از حضور در آن استقبال نکنند. اما پیش از بحث درباره سرمایه گذاران خارجی، باید از خود سوال کنیم که آیا سرمایه گذاران ایرانی در ایران سرمایه گذاری می کنند یا خیر؟
نمودار زیر میزان سرمایه گذاری در ایران را از سال 1383 تا 1399 نشان می دهد و به روشنی مشخص می کند که میل به سرمایه گذاری در کشور از سال 1391 تاکنون کاهش داشته است، و بی تردید بحث تحریم و مسائل خارجی قسمت کوچک یا لااقل بخشی از آن را تشکیل می دهد.
در توصیح نمودار فوق باید یک نکته را اضافه کنیم تا مورد اعتراض کارشناسان قرار نگیرد و آن اینکه، به دلیل محاسبه دلاری میزان سرمایه گذاری ها، و سقوط بیش از حد نرمال ارزش برابری ریال در برابر دلار به دلیل بازی های پانزی بانک ها و گیرندگان دلار 4200 تومانی، کاهش واقعی سرمایه گذاری از سال 1397 تاکنون بیش از حد برآورد شده است.
هر سرمایه گذاری برای حضور در بازار و یا بازارهای خارجی به ارزیابی ریسک می پردازد و یکی از دقیقترین مشخصه ها بر ارزیابی ریسک، وضعیت سرمایه گذاران در کشور مقصد است. چرا در وضعیتی که سرمایه گذاران ایرانی رغبتی به سرمایه گذاری در کشور ندارند، سرمایه گذار خارجی باید به دنبال حضور در بازار ایران باشد؟ از این هم دقیقتر می توان به مساله سرمایه گذاران ایرانی پرداخت و ماهیت آنها را نشان داد. بخش اصلی کسانی که در ایران سرمایه در اختیار دارند کسانی هستند که با بازی های سفته بازانه به پول(از نظر مردم سرمایه) دست یافته اند؛ مانند، زمینی که داشته اند به دلیل هرج و مرج تورمی در اقتصاد به یک باره صدها برابر گران شده است، موج تورمی بر افزایش قیمت سرسام آور سهام شرکت های معمولی شده آوار شده و عده ای را میلیاردر کرده است، ارز و سکه پرش کرده و برخی را سرمایه دار کرده است و مثال هایی از این دست، بخش عمده ماهیت سرمایه داران ایرانی را نشان می دهد. انگشت شمار هستند سرمایه داران ایرانی که توانسته اند با کسب و کار غیرسفته بازانه و مبتنی بر ایجاد ارزش افزوده سرمایه دار شده و دارای مهارت های مبتنی بر کارآفرینی باشند.
گذشته از این مباحث درباره نوع محاسبه میزان سرمایه گذاری و اثرپذیری آن از ارزشگذاری دلار، مهمترین متغیر موثر بر میزان سرمایه گذاری، تصویر آینده و هزینه های مبادله است که در اقتصاد ایران هر دو به بدترین وجه ممکن تعریف شده اند. کلکسیون روابط غیررسمی و مبتنی بر زدوبندهای فسادآلود که نسبت به سرمایه گذاران حالتی باج گیرانه پیدا کرده است، قوانین متغیر و روزمره، ساختار بانکی فاسد و تورمی، انبوه مجوزها و پروانه های لازم برای راه اندازی کسب و کار و عدم وجود ضمانت های مرسوم و حمایتی از سرمایه گذاران خارجی مسائلی است که باعث می شود سرمایه گذاری در ایران برای ایرانیان جذاب نباشد و طبیعتا برای خارجی ها نیز جذاب نخواهد بود.
پایان/
نظر شما