اقتصاد سیاسی رژیم تحریم های آمریکا

تحریم های اقتصادی طبق هیچ معیار و منطقی تاکنون قادر نشده اند به هدف خود برسند اما ایالات متحده از اعتیاد خود به این اهرم دست بر نمی دارد؛ اگرچه قانون آمریکا رفع تحریم ها را بسیار دشوارتر از وضع آن کرده است اما مهمترین اثر تداوم این رویکرد افول تدریجی و بیشتر جایگاه جهانی دلار است.

به گزارش تحریریه، نشریه معتبر «فارین افیرز» آمریکا تحلیلی را در مورد اعتیاد دولت آمریکا به تحریم های اقتصادی آورده است: کشورداری اقتصادی یکی از اجزای حیاتی دیپلماسی ایالات متحده از روزهای اولیه جمهوری بوده است. «توماس جفرسون» به عنوان رئیس جمهوری ایالات متحده خواستار تصویب قانون ۱۸۰۷ برای مجازات انگلستان و فرانسه ناپلئونی به دلیل آزار و اذیت کشتی های آمریکایی شد. این تلاش برای تحریم دیگران یک فاجعه بود.

در گذشته، ایالات متحده به عنوان کشوری نوپا در دنیای جدید بسیار بیشتر از انگلستان و فرانسه به بازارهای اروپایی نیاز داشت. این تحریم آمریکا بسیار بیشتر از اینکه برای قدرت های بزرگ اروپایی هزینه داشته باشد به ضرر ایالات متحده تمام شد. با این وجود، ایالات متحده همچنان از تجارت به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی خود استفاده کرد و تمرکز خود را بر جستجوی باز کردن بازارهای خارجی برای صادرات و ترویج سرمایه گذاری خارجی در داخل متمرکز ساخت. این امر با توجه به اندازه ناچیز ارتش ایالات متحده در بیشتر قرن نوزدهم طبیعی بود. برتری پوند انگلیس در امور مالی جهانی نیز به این معنا بود که دلار آمریکا یک ارز مهم نیست. تجارت اولین راه دیپلماسی ایالات متحده بود.

در پایان جنگ جهانی اول، ایالات متحده شور و شوق خود را برای تحریم های تجاری به عنوان وسیله ای برای تنظیم سیاست های جهانی تجدید کرد. «وودرو ویلسون» رئیس جمهوری وقت از آمریکایی ها خواست که با حمایت از «اتحادیه جامعه ملل»، از قدرت تحریم ها به عنوان جایگزینی برای جنگ پشتیبانی کنند. او در سال ۱۹۱۹ گفت: «ملتی که تحریم می شود ملتی است که در معرض تسلیم است. این نسخه اقتصادی، مسالمت آمیز، خاموش و مرگبار را اعمال کنید و دیگر نیازی به زور نخواهد بود». آمریکایی ها قانع نشده بودند و ایالات متحده هرگز به این اتحادیه ملحق نشد. در نهایت، تحریم های وضع شده توسط اتحادیه نتوانست ایتالیا را از حمله به اتیوپی در سال ۱۹۳۵ باز دارد یا هرگونه اقدام جنگی دیگری را که منجر به جنگ جهانی دوم شد متوقف کند. برعکس، تحریم ایالات متحده در زمینه سوخت و سایر مواد جنگی که به ژاپن ارسال می شد، به تسریع حمله به پرل هاربر کمک کرد.

در بیشتر مواقع، تحریم های آمریکا شکست خورده است. در سال های اولیه جنگ سرد، ایالات متحده، متحدان شوروی را تحریم کرد تا دسترسی آنها به منابع و فناوری های حیاتی را ممنوع کند. این تحریم به عنوان یک اقدام مهار موفقیت آمیز بود. اما تحریم هایی که برای ایجاد تغییرات در رفتار طراحی شده اند، چندان اهمیتی نداشت زیرا اتحاد جماهیر شوروی برای ارائه حمایت اقتصادی به اقتصادهای مورد نظر وارد عمل شد. به عنوان مثال، در اوایل دهه ۱۹۶۰ و هنگامی که ایالات متحده تحریم صادرات خود به کوبا را تشدید کر، اتحاد جماهیر شوروی رژیم «فیدل کاسترو» را با هدایت حجم وسیعی از کمک ها به هاوانا از نظر اقتصادی نجات داد.

در سال ۱۹۹۰ و پس از حمله عراق به کویت، شورای امنیت تحریم تجاری گسترده ای را علیه عراق اعمال کرد. این تحریم های سنگین تولید ناخالص داخلی کشور را به نصف کاهش داد. آنها با این وجود نتوانستند صدام حسین را مجبور به عقب نشینی از کویت کنند. برای انجام این کار به جنگ در خلیج نیاز بود. تحریم ها علیه عراق پس از جنگ نیز ادامه یافت اما هزینه های مربوط به مسایل بشردوستانه آن سرسام آور بود: میزان مرگ و میر نوزادان به شدت افزایش یافت و درآمد سرانه برای ۱۵ سال ثابت ماند. عراق برای اغراق در هزینه های بشردوستانه تحریم ها آمارها را دستکاری می کرد و این فریب نتیجه داد. سیاست گذاران به این باور رسیدند که تحریم های تجاری ابزاری آشکار است که به غیرنظامیان عادی آسیب می رساند تا نخبگان که قصد تغییر رفتار آنها را داشت.

شکست آمریکا در اعمال قدرت از طریق تحریم

در عین حال، درباره تحریم های واشنگتن باید گفت که آن اهرمی که بر مکزیک اثر می کند، برای برخورد با چین و روسیه کارساز نیست. اهداف بزرگتر منابع بیشتری برای مقاومت دارند. تحریم های اعمال شده علیه روسیه پس از حمله به اوکراین ممکن است مسکو را از اقدامات تهاجمی تر در مناطق حاشیه ای خود باز دارد اما این محدودیت پایینی برای موفقیت است. طبق هیچ معیار منطقی، تحریم ها به هدف خود نرسیده اند زیرا روسیه به نقض هنجارهای بین المللی ادامه داده است. به طور مشابه، تعرفه های بی شمار و سایر اقدامات محدود کننده ای که دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ بر چین وضع کرد، هیچ گونه امتیازاتی ایجاد نکرد.

یک جنگ تجاری آغاز شد تا اقتصاد چین را از سرمایه‌داری دولتی به یک مدل بازار دوستانه تبدیل کند و چیزی بسیار کم‌تر هیجان‌انگیز شود: یک توافق خرید برای کالاهای کشاورزی ایالات متحده که چین به آن احترام نگذاشته است. در هر صورت، تحریم ها نتیجه معکوس داد و به بخش کشاورزی و فناوری پیشرفته ایالات متحده آسیب رساند. به گفته سرویس سرمایه گذاران موسسه «مودی»، فقط هشت درصد هزینه های اضافی تعرفه ها بر عهده چین بوده است. ۹۳ درصد توسط واردکنندگان آمریکایی پرداخت شده و در نهایت به صورت قیمت بالاتر به مصرف کنندگان منتقل شده است.

OFAC Sanctions and the New Dollar Diplomacy

دشواری رفع تحریم ها از سوی برخی کشورها، تلاش ایالات متحده برای چانه زنی با همه کشورها را پیچیده می کند. اگر اهداف مطمئن نباشند که واشنگتن می تواند اقدامات قهری خود را لغو کند، هیچ انگیزه ای برای مذاکره ندارند. رعایت خواسته های ایالات متحده در صورت عدم پاداش چیست؟ این یکی از دلایلی بود که صدام از مذاکره با ایالات متحده در دهه ۱۹۹۰ امتناع کرد و یکی از دلایلی که ایران از مذاکره با دولت ترامپ خودداری کرده است.

تحریم ها همچنین تلفات انسانی را در پی دارد. قرار بود تحریم های مالی هدفمند بر اساس این نظریه که به دنبال سیستم های بانکی و دارایی های بازیگران بد، مردم عادی را نجات خواهد داد، رنج ناشی از تحریم های تجاری همه جانبه را کاهش دهد. در عمل، بیشتر اقدامات مالی به اضافه تحریم های تجاری اعمال شده است و به اقتصاد کل کشورهای هدف بیشتر آسیب رسانده است. محققان روابط بین الملل در موارد بسیاری موافق نیستند اما در زمینه ادبیات تحریم ها و درباره ضرر این اقدامات به جمعیت کشورهای هدف اتفاق نظر دارد. حتی تحریم های مالی احتمالا باعث سرکوب، فساد و عقب نشینی در شاخص های توسعه انسانی می شود.

سرانجام، کشورهای هدف نحوه سازگاری با زندگی در شرایط تحریم را آموختند. در مورد قدرت های بزرگ مانند چین و روسیه، این به معنی یافتن شرکای تجاری جایگزین است. پکن همزمان با تلافی آمریکا در جنگ تجاری، تعرفه ها را برای کشورهای اروپایی کاهش داد. روسیه برای تحریک تولید داخلی واردات مواد غذایی اروپایی را متوقف کرد. موضوعی که هزینه هایی را بر تولیدکنندگان و مصرف کنندگان آمریکایی تحمیل می کند.

نگرانی بلندمدت بیشتر این است که تحریم های مالی می تواند از ارزش دلار آمریکا به عنوان اصلی ترین ارز ذخیره جهان بکاهند. پس از گذشت یک نسل از این تحریم ها، کشورهای تحت تحریم در جستجوی یافتن جایگزینی برای دلار هستند تا از خود در برابر این فشار محافظت کنند. حتی متحدان ایالات متحده در اروپا ابزار حمایت از مبادلات تجاری (INSTEX) را ابداع کردند، وسیله ای که از طریق آن می توانند دلار را دور بزنند و با ایران تجارت کنند.

بنابراین، جای تعجب نیست که سهم دلار آمریکا از ذخایر ارزی جهانی در پایان سال ۲۰۲۰ به پایین ترین سطح ۲۵ سال گذشته رسید. در حال حاضر، دلار همچنان اصلی ترین ارز ذخیره جهانی است اما اگر استفاده از آن بیشتر کاهش یابد، قدرت دولتمردان مالی آمریکایی کاهش می یابد.

پایان/

۵ مهر ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۸
کد خبر: 12778

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 5 =