به گزارش تحریریه، بیشتر از ۵ سال از موافقت ایران با توسعه بندر چابهار به وسیله هندوستان می گذرد اما برخلاف همه خوش بینی های دولت قبل اما تقریبا اتفاق خاصی فراتر از توان ایرانی ها در این منطقه اقتصادی جذاب رخ نداده است و این بندر همانند بسیاری از پروژه هایی که دولت قبلی به دوستان و نزدیکان خود سپرده بود، شاهد پیشرفت نبوده است. اکنون دولت «ناراندرا مودی» پا را از گلیم خود فراتر می گذارد و برای خود حقوقی را در این بندر متصور است؛ حال آنکه در طی بیشتر از ۵ سال اخیر کمتر از ۱۰ درصد از تعهدات خود برای سرمایه گذاری در چابهار را عملیاتی کرده است.
در آن زمان «حسن روحانی» و وزرای وی به شدت به همکاری و تعهدپذیری دهلی نو امیدوار بودند و همیشه ادعا می کردند قدرت چانه زنی نخست وزیر هند باعث شده است «دونالد ترامپ» بندر چابهار را از حیطه تحریم های آمریکا خارج سازد. این امر از نظر دولت روحانی به معنی آن بود که هند حتما قرار است تحولی بزرگ را در منطقه رقم بزند. اما مانند بسیاری از سیاست های دولت یازدهم و دوازدهم این امتیازدهی هم از وادادگی در برابر غرب و شناخت غلط مقامات ارشد پرمدعا از اوضاع بوده است.
گزارش های میدانی در زمینه مقایسه اقدامات هند در چابهار با سرمایه گذاری های چین در بندر گوادر پاکستان گویای آن است که پکن در دوره مشابه ده ها برابر دهلی نو در بندر پاکستانی نزدیک به چابهار سرمایه گذاری کرده است. درحالی که گفته می شود هند تاکنون حتی ۱۵۰ میلیون دلار هم در چابهار سرمایه گذاری نکرده است اما براساس گزارش های مختلف چین تا ۷ میلیارد دلار در آن منطقه سرمایه گذاری کرده است. به عنوان نمونه در سال ۱۳۹۷ که هند برای سرمایه گذاری ۸۰ میلیون دلاری در چابهار بهانه آورد و از پروژه احداث راه آهن چابهار زاهدان کنار کشید و در نهایت آن را هم عملی نساخت، چین حدود ۴۵۰ میلیون دلار در گوادر سرمایه گذاری انجام داد.
البته دلیل عمده این اشتباه راهبردی تهران در سپردن چابهار به هند، دوری دولت روحانی از واقع بینی بود که همچون توافق برجام ژنرال های دولت آرمانگرایانه به روابط بین الملل می نگریستند و امضا و وعده زبانی طرف مقابل را خود به معنی اتمام کار می دیدند. این در حالی است که هند به دنبال توسعه واقعی چابهار نبود بلکه تنها می خواست امکانات انتقال تولیدات به بندر چابهار و آسیای میانه و بارگیری مواد معدنی افغانستان را در این منطقه فراهم کند. دهلی نو هیچگاه به دنبال سرمایه گذاری واقعی، تولیدی و زیربنایی در منطقه محروم جنوب شرق ایران نبوده است زیرا دغدغه اصلی آمریکا و هند این بود که بتواند ایران به عنوان تنها مسیر ممکن برای دسترسی مواد اولیه و معدنی افغانستان به آب های آزاد را نهایی و قطعی سازد.
از طرف دیگر همانطور که در تصویر زیر دیده می شود، به نوشته رسانه های هندی، دسترسی هند به چابهار و مسیرهای ترانزیتی ایران، دسترسی هند به آسیای میانه و اروپا را از نظر مسافت تا دو سوم و از نظر زمانی ۵۰ درصد کاهش می دهد؛ لذا این مسیر برای هند بسیار به صرفه است و به هر قیمتی به دنبال احیای آن باید باشد.
دولت هند از همان ابتدا هم شرکت نه چندان مطرح India Ports Global Limited (IPGL) را برای مدیریت بندر شهید بهشتی چابهار به مدت دو سال معرفی کرد تا در صورت رضایت طرفین، قرارداد به مدت ۱۰ سال تمدید شود. در کمال تعجب پس از گذشته چند سال اتفاق خاصی در چابهار رخ نداد. خبرگزاری ایرنا حدود شش ماه قبل نوشت که نخستین سرمایهگذاری تجهیزاتی شرکت هندی بهمن ماه سال ۱۳۹۹ یعنی پس از ۵ سال با ورود ۲ دستگاه جرثقیل ۱۴۰ تنی به ارزش ۸.۵ میلیون دلار در بندر چابهار با حضور معاون امور بندری و اقتصادی بنادر و دریانوردی، مدیرکل امور سیاسی وزارت امور خارجه هند، نماینده وزارت امور خارجه ایران، مدیران شرکت هندی IPGL رونمایی شد.
از پاییز سال قبل میز اقتصاد بین الملل تحریریه موضوع بندر چابهار و سرمایه گذاری هندی-آمریکایی در معادن افغانستان را مورد ریزبینی قرار داد و با اسناد معتبر نشان داد که سرمایه گذاری دهلی نو در چابهار تنها به دلیل بهره برداری از منافع سرمایه گذاری بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلاری در افغانستان صورت گرفته است.
البته ناگفته نماند دیگر هدف اصلی دهلی نو و واشنگتن، تقویت گام های هند در رقابت با چین به عنوان متحد راهبردی ایران و مبدع جاده ابریشم جدید بوده است.
با فشار برخی نمایندگان فهیم مجلس از سال گذشته رویکردهای هندوستان نسبت به ایران مورد تردید قرار گرفت و تلاش شد تا در موضوع چابهار اصلاحاتی صورت بگیرد زیرا هند نه تنها باوجود معافیت از تحریم های آمریکا، اقدام خاصی را در این بندر انجام نداد حتی دهلی نو بدهی های چند میلیارد دلاری نفتی به ایران را هم پرداخت نکرد و یک سره در خدمت اهداف دولت ترامپ حرکت کرد.
مشاهده خط مشی منطقی ایران موجب شد تا در چند ماه اخیر هندوستان به تکاپو بیفتد و به همین دلیل در چند مرحله تعدادی از وزرای خود را به ایران فرستاد و تاریخی را به عنوان روز چابهار جشن گرفت و اقداماتی را برای فریب ایران انجام داد و حتی وزیر امور خارجه خود را برای مراسم تحلیف ابراهیم رئیسی به تهران فرستاد. همه این فریبکاری ها البته تاکنون نتیجه ای برای این کشور نداشته است.
حال که دولت مودی می بیند بخش مهمی از پروژه های ریلی برای اتصال چابهار به افغانستان از سوی ایران در حال تکمیل است، بیان می دارد توافق ایران و هند بر سر چابهار باید در یک گروه داوری مورد بررسی قرار گیرد. این نکته نیز نباید فراموش شود که ارجاع اختلافات در قراردادها به داوری بین المللی نیازمند مصوبه مجلس شورای اسلامی است.
مجلس اگر واقعا همگام با دولت انقلابی فکر و عمل می کند باید با نهایت ریزبینی در توافق تهران-دهلی نو، مانع استثمار ایران از سوی کشور مستعمره پیشین انگلستان و دست نشانده کنونی واشنگتن شود. دستگاه دیپلماسی دولت رییسی نیز به خاطر داشته باشد اگر به فکر منافع ملی کشور است باید اصلاحات عمقی را در توافق با هند داشته باشد. هند نشان داد که رفیق روز سختی برای ایران نیست پس نمی تواند از خاک و زیرساخت های ایران برای دسترسی به افغانستان و کشورهای آسیای میانه برای خود و شرکای آمریکایی آن بهره برداری کند.
پایان/
نظر شما