به گزارش تحریریه، دوران 3 ساله ریاست عبدالناصر همتی بر بانک مرکزی را باید دوران بی ثباتی تمام عیار دانست. دورانی که نرخ از را حتی برای 2 هفته نمی توان روی یک عدد یافت. اگرچه از زمستان سال 1398 تاکنون این دوران بی ثباتی به یک هفته تقلیل پیدا کرده است و شاهد صعود و سقوط آسانسوری قیمت ها در بازار ارز هستیم که طبیعتا کلیت اقتصاد را هم درگیر کرده است.
نه طرفداران سرکوب ارزی از این وضعیت رضایت دارند و نه کسانی که از دلار گران دفاع می کنند، زیرا در هر دو صورت باید بانک مرکزی بر پیش بینی پذیری روندهای اقتصادی متمرکز باشد، اما سیاست های همتی در بانک مرکزی بازار را با ایجاد نوسان های روزمره به اغتشاش کشیده است.
همتی که در پست های مدیریتی قبلی هم پرانتقاد عمل کرده بود به یکباره کاندیدای سفارت ایران در چین شد، سفارتی که به مدت یک سال فاقد سفیر بود تا شاهد حیرت آورترین نوع از سیاست خارجی در دولت حسن روحانی باشیم. در شرایط دشوار تحریمی که چین به آخرین پنجره برای فروش نفت ایران تبدیل شده بود، دولت اعتدال از ارسال سفیر به چین خودداری می کرد تا تمام تلاش خود را برای اثرگذار کردن تحریم های حداکثری ترامپ به کار برده باشد! با آنچه از مدیریت عبدالناصر همتی در بانک مرکزی شاهدیم، شاید بتوان از نرفتن وی به چین خوشحال هم شد، زیرا معلوم نبود با حضور چنین مدیریت عجیبی در پکن چه بر سر رابطه با آخرین کشور برای خرید نفت ایران می آمد.
و حالا در آخرین ماههای دولت اعتدال، رئیس کل بانک مرکزی کاندیدای نشست بر صندلی ریاست جمهوری نیز شده است. اگرچه اختیارات همتی در بانک مرکزی از رئیس جمهور کمتر نبوده و وی به جای وزیر اقتصاد، جهاد کشاورزی و صمت هم تصمیم گیری می کند، اما به هر روی به دنبال جایگاه بالاتری است. سیاست بانک مرکزی باعث ظهور پدیده حیرت آور رسوب کالا در گمرکات شده است و به بهانه عدم تخصیص ارز برای کالاهایی که به گمرکات رسیده و ارز انها ماهها و سالها قبل از طرف خریداران پرداخت شده، کشور را با تحریم داخلی و خودخواسته روبرو کرده است.
اقتصاد ایران از آغاز تحریم های ترامپ و پس از شوک اولیه که از یک سال قبل(از بهار سال 1396) میز اقتصادی تحریریه نسبت به آن هشدار داده بود و بهانه غافلگیر شدن توسط مقام های دولتی پذیرفتنی نیست، همواره و به طور مستمر در مسیر بهبود از منظر یافتن روش های جایگزین تحریم قرار داشته است و نمی توان درک کرد که با چه منطقی باید درگیر نوسانات بی پایان ارزی باشد. کمااینکه کشوری مانند ترکیه که بدهی خارجی نزدیک به 500 میلیارد دلاری داشته و اوضاع مناسبی ندارد، با کاهش پیوسته و آرام ارزش لیر روبرو است و هرگز در 3 سال گذشته شاهد تغییرات ارزش لیر در برابر دلار از 3 لیر تا 9 لیر نبوده ایم و نوساناتی منطقی مانند همه ارزهای دیگر داشته است.
با این حال وضعیت بانک مرکزی ایران فرق می کند و عصر همتی را باید در تاریخ بانک مرکزی به خاطر سپرد، عصری که قیمت دلار بارها بین 9 تا 33 هزار تومان بالا و پایین شده است و این روند بی ثباتی را قرار است تا آخرین روزهای حضور در بانک مرکزی ادامه دهد. ظاهرا در منطق رئیس کل بانک مرکزی؛ هرچه بازار بی ثبات تر باشد امتیاز بیشتری به ایشان داده می شود.
پایان/
نظر شما