فردی الاغی داشت بسیار فرز در اصطلاح روز با بهره وری بالا، اما غذای زیادی می خورد.
صاحب الاغ یک روز یک مشت از غذای روزانه الاغ کم کرد اما در بهره وری الاغ تغییری حاصل نشد، الاغ همچنان فرز و زرنگ باقی ماند.
روز بعد یک مشت دیگر از غذا کم کرد و بهره وری تغییر نکرد، تا غذای الاغ را نصف کرد باز چیزی از فرز و زرنگ بودن الاغ کم نشد.
مجددا غذای نصف شده را نصف و همین طور ادامه داد تا غذا قطع شد و بهره وری در سطح گذشته بود.
سه روز بعد از قطع غذا، الاغ مرد و صاحب الاغ به شدت می گریست، رهگذری گفت چرا گریه می کنی این الاغ نه یک الاغ دیگر، صاحب الاغ گفت برای الاغ گریه نمی کنم، تازه یاد گرفته بود با آب کار کند.
داستان؛ بخش نفت و گاز ایران است؛ عده ای فکر می کنند بخش انرژی کشور با آب کار می کند.
روزی ٨ میلیون بشکه انرژی در کشور تولید میشود (یعنی ایران یک غول انرژی است و هر کس این را قبول ندارد نمی داند میلیون یعنی چه)
هزینه تولید ٨ میلیون بشکه انرژی چقدر است؟
هزینه تولید انرژی ٣۵ درصد قیمت روز انرژی است ایرانیان اگر می خواهند انرژی را رایگان دریافت کنند باید ٣۵ درصد قیمت روز آن را پرداخت کنند.
٣۵ درصد یعنی چه؟ یعنی باید معادل ٢ میلیون و ٨٠٠ هزار بشکه انرژی در روز به قیمت روز دلار فروخته شود و پول اش را بدهیم به شرکت ملی نفت تا خرج اش تامین کند، توجه کنید به قیمت روز دلار، یعنی با همین نرخ دلار آزاد.
مردم ایران اکنون ١۵ درصد قیمت انرژی مصرفی را پرداخت می کنند ٢٠ درصد از هزینه تمام شده انرژی را مردم ایران پرداخت نمی کنند. اگر فرض شود قیمت نفت خام و گاز صفر حساب شود یعنی صد در صد رایگان، اما مردم ایران باید هزینه استخراج نفت و گاز از زیر زمین تا بازار مصرف را پرداخت کنند.
کسانی که منکر این هستند که هزینه استخراج نفت و کار از زیر زمین تا بازار مصرف کمتر از ٣۵ درصد است درکی از اقتصاد نفت ندارند و در موردی که تخصص ندارند نظر می دهند.
خوب اگر مردم باید ٣۵ درصد پول انرژی را پرداخت کنند. اما فقط ١۵ درصد را پرداخت می کنند اختلاف را چه کسی پرداخت می کند؟
در عمل چه اتفاقی می افتد؟ ما دو راه بیشتر نداریم یا باید مردم هزینه تمام شده انرژی مصرفی را پرداخت کنند و یا معادل آن انرژی تحویل شرکت نفت دهند و شرکت نفت آن را به قیمت روز دلار بفروشد و پول اش را صرف تامین هزینه هایش کند.
روزانه معادل ٢ میلیون و ٨٠٠ هزار بشکه انرژی را شرکت نفت و شرکت های تابعه آن مثل شرکت ملی گاز یا شرکت پالایش و پخش فرآورده های نفتی، می فروشند و به خزانه نمی ریزند و جز درآمد دولت هم حساب نمیشود تا خرج شرکت ملی نفت و شرکتهای تابعه تامین شود.
درآمد صادرات ٢٠٠ هزار بشکه ال پی جی در روز، به حساب دولت واریز نمیشود و نباید هم واریز شود چون باید هزینه بخش انرژی تامین شود.
١٢ درصد گاز تولیدی کشور، اتان است و درآمد آن به حساب دولت واریز نمیشود و نباید هم بشود چون بخش انرژی کشور خرج دارد.
احمدی نژاد که اخیرا گفت باید به هر ایرانی ماهی ٢ میلیون تومان یارانه انرژی داد ٢ میلیون را چگونه حساب کرده است ٢ میلیون تقریبا درست است. اما احمدی نژاد فکر میکند بخش انرژی کشور با آب کار می کند.
احمدی نژاد تولید انرژی کشور را ضرب در قیمت روز آن میکند و میگوید همه این پول هم بین مردم تقسیم شود، لابد بخش انرژی کشور هم هیچ خرجی ندارد.
اگر بخش انرژی با آب کار کند احمدی نژاد درست می گوید.
وقتی من می گویم روزی ٨ میلیون بشکه انرژی در کشور تولید میشود عده ای می گویند پس پول اش چه میشود؟
٢ میلیون و ٨٠٠ هزار بشکه اش خرج خودش میشود.
در مقالات بعدی حساب بقیه اش را کف دست می گذارم.
در مقالات بعدی نشان می دهم دیدگاه احمدی نژاد در خصوص پرداخت ٢ میلیون تومان یارانه نقدی چند ایراد دیگر هم دارد.
احمدی نژاد نفت را نمی فهمد.
پایان/
نظر شما