آلبادسس پدس رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد را در سال 1938 میلادی نگاشت و بهمن فرزانه آن را به فارسی برگرداند. هیچیک از آنها باز نمیگردد نخستین بار در سال 1380 شمسی بههمت نشر ققنوس به چاپ رسید و در سال 1399 شمسی تجدید چاپ شد. رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد رمانی فمینیستی است که در پی بازگو کردن وضعیت سرگردان زنان ایتالیا، در میانه جنگ جهانی دوم (1940 تا 1950 میلادی) است.
هیچیک از آنها باز نمیگردد رمانی اجتماعی در گونه ملودرام است که به ترویج فمینیست ختم میشود. رمانی که در پی بازگو کردن معضلات و مشکلات دختران نوجوان ایتالیایی در دوران انحلال فاشیسم است. دخترانی که زندگیشان به طرز غیر قابل باوری از مسیر طبیعی خود خارج شده و به ورطه هلاکت افتادهاند. هیچیک از آنها باز نمیگردد روایتگر زندگی دختران نوجوان سرکشی است که قصد دارند عنان اختیار زندگی خود را به دست گیرند. آن هم در دورانی که از دید سردمداران ایتالیا زنان تنها مناسب انجام کارهای خانه و تولید مثل هستند. چراکه قبل از آن زنان عهدهدار بسیاری از مشاغل مردان بودند و همین امر آنان را از روال زندگی عادی خارج ساخته است.
موضوع رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد زنان ایتالیا است. زنانی که در قالب شخصیتهای مختلف هرکدام نماینده قشری از جامعه ایتالیا در دوران جنگ جهانی دوم هستند. محوریت رمان گرچه بازگو کننده رنجها و مصائب پیش روی زنان ایتالیا در دوران جنگ جهانی دوم است اما خود یک اثر جامعهشناختی نیز بشمار میآید. اثری که به زعم پدس روایتگر سرنوشت یکسان زنان است. سرنوشتی که زنان در آن دائم در حال فرار از گذشته یا ترس از آینده نامعلوم خویشاند. زنانی که در ترس و نگرانی زندگی خود را به سر میبرند و به سوی آیندهای نامعلوم و مبهم گام بر میدارند. هیچیک از آنها باز نمیگردد داستان زنانی است که از گذشته خویش گریزاناند و تلاش دارند به هر نحوی شده آن را پنهان نگه دارند. چراکه در صورت برملا شدن گذشته، آینده آنان به نابودی کشانده میشود. این رمان به شرح و بسط وضعیت زنان ایتالیا در دروان جنگ جهانی دوم میپردازد. دورانی که باعث شد زنان ایتالیا از زندگی خانوادگی روی برگردانده و به تجردگرایی متمایل شوند.
هیچیک از آنها باز نمیگردد داستان 8 دختر نوجوان ایتالیای است. دخترانی با طبقات مختلف اجتماعی که در مدرسه شبانهروزی گریمالدی گرد هم آمدهاند و مشغول تحصیلاند. داستان با ورود شخصیت اصلی امانوئلا به مدرسه آغاز و با خروج او از مدرسه پایان مییابد. قصهای که پیرنگ اصلی داستان را تشکیل داده اما در کنار آن خرده داستانهای دیگری نیز روایت میشود. خرده داستانهای از زندگی زنان دیگر که هرکدام گوشهای از وضعیت زنان ایتالیا را برملا میسازد. وضعیتی که در آن زنان برای رهایی از جبر اجتماعی دست به تلاش میزنند تا بلکه روزنه امیدی برای خود بیابند. داستان دخترانی با سطوح مختلف اجتماعی که در نهایت تنها تجردگرایی برای آنان تجویز میشود.
رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد، متشکل از شخصیتهای قهرمان و ضد قهرمان است. قهرمانانی که زنان نقش آن را بر عهده دارند و مردان به عنوان ضد قهرمان به خواننده نمایانده میشوند. کسانی که به جدال با تقدیر خویش پرداخته اما تنها سرگشتگی نصیب آنها شده است. شخصیتهای زنی که درنهایت به موج دوم فمینیست پیوسته یا ابزاری جهت بهره کشی مردان بدل شدهاند. گویی پدس هیچ راه سومی برای هیچ از شخصیتهای خود نمیخواهد و آنان باید تن به پذیرش چنین سرنوشت شومی دهند. پدس آیندهای پر از ناامیدی، پوچی، یاس را برای مخاطب خود ترسیم میکند. آتیهای که هیچ روزنه امیدی در آن دیده نشده و هیچ راه فراری برای آن تصویر نمیشود. زنان این رمان حاضر به تحمل هر نوع حقارت و سختی هستند تا هر طور شده به زندگی قبلی خود باز نگردند. پدس دنیای ایتالیا را دنیای سرد و بیروح نشان میدهد که تنها ناامیدی و یاس به ارمغان میآورد. پدس با ترسیم فضای پوچگرایانه خود دست به انفعال شخصیتهای زن در جامعه میزند. دختران نوجوانی که نیازمند امید و ترسیم آینده روشن برای خویش و جامعه اند. نگاشت و ترسیم جامعهای پوچ برای نوجوانان بخصوص قشر دختر، امید به آینده را در آنها میخشکاند و آنها را به موجوداتی تسلیم پذیر و سازشکار بدل میسازد.
آلبا دسس پدس متولد 1911 در شهر رم ایتالیا است که در سال 1997 در پاریس درگذشت. دسس پدس به عنوان روزنامه نگار در دهه 1930 میلادی برای روزنامه های متعدد ایتالیای همچون اپکو، پیکول فعالیت میکرد. او اولین رمان خود به نام روح دیگران در سال 1395 میلادی نگاشت. داستان نویسی پدس بشدت تحت تاثیر تحولات فرهنگی جنگ جهانی دوم بود.
رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد بر فردیت انگاری شخصیتهایش استوار است. شخصیتهای که در نهایت عزلتگرایی، فردگرایی، تجردگرایی و اباحهگرایی را دنبال کرده و آن را تنها راه پیش روی زنان نشان میدهد. رمان فاقد رابطه عاطفی درست بین شخصیتهایش است گویی تمامی روابط تنها بر اساس بهرهکشی از افراد بنا شده است. روابطی که زنان مورد استثمار مردان قرار گرفته یا از دنیای آنان به طور کامل کنار گذاشته میشوند. نهاد خانواده در رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد بشدت مخدوش است. به طوری که از 8 شخصیت اصلی داستان تنها یک نفر قادر به تشکیل زندگی خانوادگی است و باقی آنان به تجردگرایی روی آوردهاند. زنانی که از جامعه مردان گریزاناند، چراکه در قبال عشق و علاقه تنها خیانت دریافت کردهاند. ترسیم خانوادهای درست و سالم در رمان از نکات مغفول در رمانهای ترجمه شده است. رمانهای که به جایی پرداخت صحیح به نهاد خانواده تنها آنها را مخدوش کرده و چهره نامطلوبی را از آن به مخاطب نشان میدهد. این درحالی است که موفقیت و استحکام خانواده در موفقیت و توسعه جامعه نقش کلیدی برعهده دارد. به همین منظور پرداخت روابط ارگانیک و صمیمی در رمانهای ترجمه شده، از نیازهای ضروری قشر نوجوان است. نوجوانانی که رشد و بالندگی آنان در فضایی سالم خانواده تنها میسر میشود.
تمامی شخصیتهای مرد رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد، خیانتکار یا فاسداند. مردانی که تنها به دنبال استفاده ابزاری از زنان هستند و آنان را تنها ابزاری برای برطرف کردن نیازهای فیزیولوژیکی خود میدانند. مردان رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد افراد بی مسئولیتاند که تنها به دنبال بهرهکشی از زنان در راستای دستیابی به اهداف نازل خود هستند. کسانی که تنها در پی کسب سود و منویات مادی بیشتر هستند و برای کسب بیشتر آن، از زنان نیز بهره میبرند. نویسنده در داستان خود به ترسیم چهره منفی از مرد میپردازد که درنهایت مخاطب به حذف نقش مردان در داستان رضایت داده و آنان را موجوداتی حقیر میشمارد. مخدوش ساختن چهره مردان در رمان هیچیک از آنها باز نمیگردد، میتواند به تضعیف این عنصر مهم در خانواده منتهی شود. عنصری که علاوه بر نقش همسری، نقش مهم و اثرگذار پدری نیز بر دوش دارد و برای نوجوانان تکیه گاه امن به شمار میآیند. عنصری که گرچه در این کتاب سیاه انگاشته شده است اما نقش کلیدی در زندگی خانوادگی ایرانیان بر عهده دارد. نقشی که در جامعه ایرانی با فداکاری و از خود گذشتی قاب گرفته شده درحالی که با ترجمه آثاری همچون هیچیک از آنها باز نمیگردد دست به تخریب چهره مردان میزنند.
پدس عامل اصلی عقب ماندگی زنان را مذهب و اخلاقیات بیان میکند. عواملی که باعث جهل و عقب ماندگی زنان در جامعه ایتالیا شده است و تنها راه برون رفت از آن روی گرداندن از آنان است. اصول اخلاقی که مانع بروز و ظهور بیشتر زنان در اجتماع شده بی آنکه دلیل عقلانی برای آن بیان شود. نویسنده روگرداندن از اخلاقیات را گامی موثر و مفید در کسب زندگی سرخوشانه بیان میکند. زندگی که دیگر در ان مردان حضور نداشته و تنها رنگ اباحه گری به خود گرفته است.
هیچیک از آنها باز نمیگردد رمانی اجتماعی با رویکرد فمنیستی است. رمانی که در پی سیاه نمایی از ایتالیا در دوران فاشیسم نگاشته شده و در نهایت اباحهگری زنان را ترویج میکند. رمان به صورت غیر خطی از خرده داستانهای متعدد تشکیل شده که با پایانبندی بدبینانه و بعضا کنایی خاتمه میابد. هیچیک از آنها باز نمیگردد گرچه دنیایی زنان در دروان فاشیسم را ترسیم میکند اما اثری تایید کننده در راستای موج دوم فمینیسم است. اثری که نشاندهنده وضعیت ایتالیا در دوران فاشیسم است که درنهایت بی هویتی و سرگشتگی را برای مردمان خود به ارمغان آورد. دورانی که مردم ایتالیا از گذشته تاریک خود در حال گریزاند و در عین حال هیچ آینده ای روشنی نیز برای آنان ترسیم نشده است. دورانی که ایتالیا گرفتار یاس و پوچی عمیق شده بود و هیچ تلاشی برای رهایی از ان صورت نمیگرفت.
پایان/
نظر شما