نقد کتاب خواهر خاموش؛ رازهای منتج به فمینیست‌گرایی

رمان خواهرخاموش در زمره آثار رئالیستی سیاه، چرک و معمایی است که با طرح موضوع قرار دادن خانواده اثری ضد خانواده شمرده می‌شود.

رمان خواهرخاموش به‌همت دایان چمبرلین در سال 2014 م نگاشته شد و الهام عبادی آن را در سال 1398 ش با تلاش نشر کوله‌پشتی به فارسی برگرداند. خواهرخاموش رمانی اجتماعی و خانوادگی با گونه‌ای تریلر و معمایی است که خواننده را وارد هزارتوی از رازهای خانوادگی می‌کند. اسرار شومی که تنها گوشه‌ای از حقایق جامعه آمریکا را به مخاطب می‌نمایاند.

موضوع رمان خواهرخاموش، خودکشی و معما است. خودکشی دختر خانواده که به صورت ابری منحوس بر زندگی اعضای خانواده سایه می‌افکند و دراین میان منتج به تغییر مدار زندگی دیگر اعضای خانواده می‌شود، چراکه خانواده نهادی مستقل و منفرد به‌‍شمار نمی‌آید. چمبرلین خودکشی را تنها برای سرپوش نهادن یک قتل بیان می‌کند، ماجرای قتلی که بر گره‌افکنی داستان می‌افزاید. قتلی که همچون رازی سر به مهر باید به وسیله پدر خانواده در خفا نگاه داشته شود و در یک فرآیندی تعلیقی باتلاش دختر خانواده کشف گردد. سِری که خود می‌تواند سرنخی برای کشف دیگر اسرار و رمز ناپیدای خانواده باشد.

رمان خواهرخاموش داستان رایلی مک فرسون است که مرگ پدر او را وارد لابیرنتی از رازهای کشف نشده می‌کند. اسراری که در ادامه هویت واقعی رایلی برملا و مخاطب را با فرجامی غیرمنتظره غافلگیر می‌سازد. نویسنده رایلی را به عنوان دختر کوچک خانواده که اختلاف سنی بسیاری با فرزندان دیگر خانواده دارد، معرفی می‌کند. دختری که با خیال خودکشی خواهر بزرگتراش(لیزا) رشد یافته، بی‌آنکه از علت واقعی ماجرا خبر داشته باشد. خودکشی که انگیزه وافی به جهت کمک‌رسانی به سایر نوجوانان را در او ایجاد می‌کند تا شاید ازاین طریق روح زخم خورده خویش را التیام بخشد. نوجوانانی که به‌زعم نویسنده به بن‌بست انگیزشی رسیده‌اند و هیچ راهی جز خودکشی پیش روی خود نمی‌یابند. سرنوشتی منحوس که نوجوانان جوامع غربی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند اما درنهایت هیچ راه گریزی از سوی سردمداران آن نشان داده نمی‌شود.

رایلی پس از دریافت خبر فوت پدرش به خانه اجدادی‌اش مراجعت می‌کند، که این خود سرآغازی برای انکشاف اسرار خانوادگی است. سرنخ‌های از زندگی مخفیانه پدر، زندگی سرخوشانه مادر و سبب حضور برادر در جنگ عراق بدست می‌آورد که همه آن‌ها، او را در کشف حقیقت ماجرای خودکشی لیزا مدد می‌رسانند. رایلی با تعقیب سرنخ‌های موجود درمی‌یابد که لیزا برای دفاع از خوش‌نامی و حیثیت خویش دست به قتلی ناخواسته زده است. قتلی غیرعمد که از هم گسیختگی خانواده مک فرسون را در پی دارد. خانواده‌ای که در پس این ماجرا خوشبختی از آن‌ها روی برمی‌گرداند و حال رایلی در میان این خرابه‌ها تنها به دنبال جرقه‌ای از نیک‌بختی است.

رایلی دست‌خوش کشمکش‌های درونی و بین‌فردی است. قهرمانی که به دنبال کشف اسرار خانوادگی و تکوین خانواده خویش برآمده و درنهایت با ترسیم خانواده‌ای غیرمتعارف آن را اتوپیایی گمشده خویش نشان می‌دهد. اتوپیایی که ملزومات آن مشمول گریز از قانون، لیبرالیسم جنسی، فردگرایی، لذت‌خواهی، منفعت‌طلبی، سکولاریسم و خانواده فروپاشیده و ناقص است. رایلی شخصیت کنشگری دارد که در پی بازسازی دوران نوستالژیک کودکی خویش است. دورانی که گرچه نقاب تزویر و دروغ بر چهره خویش داشته اما برای او یادآور خاطرات خوش پیش از خودکشی لیزا است. خاطرات خوشی که نویسنده آن را در سبک زندگی آمریکایی می‌شناساند. خانواده در رمان خواهرخاموش بشدت مخدوش شده است و هیچ یک از المان‌های خانواده سالم در آن دیده نمی‌شود. چمبرلین در رمان، حالت گذار از خانواده هسته‌ای به خانواده ناقص و درپایان اضمحلال خانواده را در جوامع غربی ترسیم می‌کند. گرچه در دنیای غرب خانواده کارکرد صحیح خود را از دست داده اما ترسیم خانواده‌ای فروپاشیده، دروغگو، خیانت‌کار تنها به ایجاد نگرش منفی در مخاطب منتهی می‌شود. ارج نهادن خانواده، به عنوان نخستین نهاد اجتماعی از آن رو است که می‌تواند باعث شکل‌گیری فضائل و رذایل اخلاقی در آدمی شود. خانواده تکیه‌گاه عاطفی و بعضاً اقتصادی اعضای آن به‌شمار می‌آید که هر فرد می‌تواند هویت دینی، فرهنگی و .. از آن دریافت کند. از این رو ترسیم درست خانواده در رمان‌ها تألیفی یا ترجمه، که در آن تکیه بر خانواده گسترده یا هسته ای دارد؛ از ضرورت‌های جدی هر جامعه به‌حساب می‌آید.

دایان چمبرلین، متولد 1950 میلادی، نویسنده داستان‌های بزرگسالان است. موضوع داستان‌های چمبرلین دربردارنده روابط بین زن و مرد، والدین و فرزندان، برادران و خواهران و دوستان است. گرچه تمرکز موضوعی کتاب‌های او اغلب بین خانواده، عشق، دلسوزی و بخشش می‌چرخد اما داستان‌های او معمولاً ترکیبی از درام، معما، راز و فتنه است. سوابق دایان در روانشناسی به او در فهم نحوه برخورد مردم و همچنین پیشینه لازم برای خلق شخصیت‌های واقع‌گرایانه‌اش کمک کرده است. چمبرلین نویسنده‌ای آمریکای است که بیشتر در رمان‌هایش به جنبه روانی شخصیت انسان‌ها می‌پردازد. او در داستان‌های خود تلاش دارد پرده از رازهای خانوادگی، جنایت‌ها و پیچیدگی‌های ذهنی و روانی بردارد. او نویسندگی را از سال 1989 آغاز کرده و تا کنون 24 رمان منتشر کرده است. ارتباطات خصوصی و اعترافات تکان‌دهنده یک ماما از دیگر آثار ترجمه شده او به فارسی است.

لیزا قهرمان کنش‌گر دیگری است که به نمایندگی از تمام دختران جامعه آمریکا مقابل زیاده‌خواهی و هوسرانی مردان می‌ایستد و در این راه زندگی فردی خود را می‌بازد. دختری که در سن نوجوانی مورد تعرض مردی از جامعه آمریکا قرار می‌گیرد و به طور ناخواسته برای ممانعت از بهره‌کشی جنسی دست به قتل او می‌زند. کسی که با بی‌اعتمادی و گریز از قانون و تشکیلات قضایی، تلاش دارد زندگی نوی را برای خود برپا سازد. زندگی که در آن دیگر نشانی از مردان نیست و حال رنگ و بوی فمنیستی به خود گرفته است. نویسنده در خواهرخاموش دنیای فاقد مردان را ترسیم می‌کند. دنیای بَری از مردان خیانت‌کار، لذت‌جو، بهره‌کش، منفعت‌طلب، بی‌مسئولیت که می‌تواند اُتوپیایی راستین هر زنی باشد. شخصیت‌های مرد در خواهرخاموش افرادی سلطه‌طلب و سودجو هستند که تنها نیازهای فیزیولوژیکی و غریزی خود را در اولویت قرار داده‌اند. کسانی که نگاه ابزارگونه و شیء انگارانه به جنس زن داشته و از هر نوبتی برای بهره‌کشی از آنان استفاده می‌کنند. ترسیم شخصیت مرد با صفاتی نظیر فداکاری، وفاداری، بخشندگی و غیره در رمان‌های ترجمه شده همچون خواهرخاموش همواره غایب اصلی هستند. نویسنده در رمان خواهرخاموش پس از تاختن به نهاد خانواده حال به دنبال مخدوش‌سازی نقش مردان در خانواده و جامعه است. نقشی مهم و موثر که هیچ نگاه عقلانی و منطقی نمی‌توان آن را حاشا کند. شخصیت‌های مردی که در برخی از آثار ایرانی همچون پای که جا ماند، خط مقدم و غیره رنگ و بوی قهرمان‌سازی و قهرمان‌پروی به خود گرفته، که این متأثر از دید درست و به‌جا از نقش مردان در جامعه است.

 لیزا مروج لایف استایل آمریکای به سبک دهه 60 و 70 میلادی است. دهه‌ای که لذت‌طلبی، لیبرالیسم جنسی، موسیقی و غیره از مشخصه‌ی اصلی آن به‌شمار می‌آید. ویژگی‌های که از نفس لجام گسیخته آدمی ناشی می‌شود. دهه‌ای که دیگر از خانواده به شکل گسترده و هسته خبری نیست و تنها آزادی خواهی جنسی در اولویت قرار می‌گیرد. چمبرلین به دنبال واگو کردن معضلات و مسائل زنان در جامعه آمریکا است. دشواری‌های که از همان عنفوان کودکی و نوجوانی با آن دست به گریبان هستند؛ چراکه انگیزه اصلی در پدید آمدن این مشکلات برخواسته از نگاه شیء انگارانه و ابزار انگارایانه به زنان است. نویسنده داستانی فمنیستی را به فرم رئال و رمانتیک نقل می‌کند تا از این طریق مخاطب را به همزادپنداری با شخصیت‌های زن خود ملزم سازد. چمبرلین زنان را قربانی‌های این نظام سلطه‌گر می‌داند که تنها راه نجات از آن، پشت کردن به جامعه مردان است. جامعه‌ای که به گمان نویسنده فاعل و مسبب بنیادین بدبختی زنان به‌شمار می‌آیند.

دنی(برادر لیزا) شخصیت شرور قصه است که لیزا را محرک بدبختی‌ها و مشکلاتش می‌داند. کسی که برای رهایی از تنهایی در یک خانواده فروپاشیده به جنگ پناه می‌جوید تا بدین شیوه هویت خویش را پیدا کند. جنگی که نه تنها به بازیابی هویت او کمک نمی‌کند، حتی او را در برزخی مطلق از بی‌هویتی و فردگرایی رها می‌سازد. او که اکنون در جامعه آمریکا دچار سرگشتگی و بی هویتی شده از جامعه گریخته و انزواطلبی و عزلت‌گرایی را در پیش می‌گیرد. کسی که خود را مستغرق در مشکلات و تنهای می‌یابد، اما حاضر به هیچ گونه تلاشی برای خلاصی از آن نیست، چراکه جنگ همه انگیزه‌های فردی او را به ورطه نیستی کشانده است. چمبرلین در داستان خود گریزی هم به ضایعات جنگ عراق و آمریکا دارد. جنگی باطل که از دید نویسنده تنها منجر به هویت‌زدایی از جوانان آمریکا شد. نویسنده در داستان خود بر ضایعات و عبث بودن جنگ اشاره می‌کند. جنگی که همچون جنگ ویتنام نه تنها آورده‌ای را در پی نداشت بلکه منجر به ضررهای جانی، فرهنگی، اقتصادی و ... در جامعه آمریکا شد. خساراتی که جهش فرهنگی آمریکا در دهه 60 و 70 میلادی را به دنبال داشت و درپایان منتج به موج سوم فمنیست گشت.

رمان خواهرخاموش در زمره آثار رئالیستی سیاه، چرک و معمایی است که با طرح موضوع قرار دادن خانواده اثری ضد خانواده شمرده می‌شود. خواهرخاموش رمانی فمنیستی است که بر لَه مردان نگاشته شده است. رمانی که مردان را فاسد و نظام قضایی و قانون جامعه آمریکا را ناکارآمد نشان می‌دهد. افرادی که در این سیستم سکولار مآبانه توانایی مطالبه حقوق پایمال شده خود را ندارند و باید همچون برده‌گانی در روزگار یونان باستان، قوانین را اجابت کنند. خواهرخاموش داستانی غیرخطی با فلش‌بک‌های متعدد است که درنهایت با پایان‌بندی آرمان‌گرایانه خاتمه می‌یابد. داستانی که با زاویه دید اول شخص مخاطب را وارد هزارتوی داستان می‌کند و در ایجاد حس همزاد پنداری با شخصیت‌های اصلی داستان او را مدد می‌رساند. نویسنده در رمان خواهرخاموش زنان را قهرمانان اصلی معرفی می‌کند، کسانی که علیه جامعه مردان به پا خواسته و در ادامه آن‌ها را قادر به زندگی در دنیای بدون مرد می‌داند. خواهرخاموش مضامینی همچون پوچ گرایی، لذت‌طلبی، منفعت‌طلبی، نگاه مازوخیستی، نگاه فمنیستی، عدالت فردی، یأس‌انگارانه در بردارد. داستانی که سیطره رذایل اخلاقی است و نمیتواند جایگاهی هرچند کوچک در میان آثار ترجمه شده داشته باشد.

/پایان

۱۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۱
کد خبر: 8471

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 1 =