به گزارش تحریریه، بازار ارز ایران در دوران عبدالناصر همتی را باید یک بازار از هم گسیخته و در خدمت جناح حاکم دانست که اهمیتی به وضعیت اقتصاد و متافع عمومی نمی دهد.
در دوران همتی دلار از 10 هزار تومان تا 33 هزار تومان و اعداد عجیب بین این دو را بارها به صورت آسانسوری طی کرده و بویی از ثبات نبرده است و جالب اینکه پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و کاهش شدید انتظارات تورمی هم این نوسانات بی منطق ادامه دارد و ظاهرا پای منطق دیگری غیر از منطق مدیریت قیمت ها و بهبود اقتصاد ایران در میان است.
پس از آنکه دلار با کاهش قابل توجه به حدود 20 هزار تومان رسید، بانک مرکزی وارد عمل شد و بار دیگر نرخها را به 23 هزار تومان افزایش داد. در این نوسانات بی منطق تنها کسانی سود می کنند که به اطلاعات دسترسی داشته و دلار برای عرضه داشته باشند. ظاهرا هرگاه دلار خصولتی ها از راه می رسد نرخ ها هم صعودی شده و کاسبی از منافع عمومی با مدیریت بانک مرکزی حاکم می شود.
نگارنده معتقد است که قیمت پایین دلار به زیان تولید است، اما بدتر از قیمت پایین ارز؛ نوسانات ارزی است که مهمترین اصل لازم برای فعالان اقتصادی که همانا پیش بینی پذیری آینده باشد را از بین می برد.
به جرات می توان ادعا کرد که تمام دوران ریاست جمهوری حسن روحانی به "ببینیم چی پیش میاد" گذشت. تا قبل از امضای برجام؛ انتظارات سیاسی ناشی از امضا یا عدم امضای برجام بازار را قفل کرده بود و از سال 1396 هم وضعیت بازار ارز و آثار آن باعث قفل شدن بازار شده است.
پس از نشستن همتی بر صندلی ریاست بانک مرکزی و در واقع نشستن در مقام فرماندهی اقتصادی دولت، هرج و مرج کم سابقه ای مانند نیمه اول دهه هفتاد بر اقتصاد کشور با متغیر دستکاری در نرخ ارز حاکم شده است.
می توان استنباط کرد که هرگاه خصولتی ها و بانک مرکزی ارز کافی دارند قیمت ارز را بالا می برند و با ریال بزرگتری تبدیل را انجام می دهند. بانک مرکزی ایران شاید تنها بانک مرکزی در دنیا باشد که ترازنامه داشته، سود و زیان محاسبه می کند و نقش حاکمیتی ایفا نکرده و به کاسبی مشغول است!
تمام نرخ های دلار تحقق یافته در 2 سال اخیر را باید اعدادی مدیریت شده توسط عبدالناصر همتی دانست که بی ثباتی دامنه دار و بی انتهایی را بر اقتصاد کشور حاکم کرده است و اگر مجلس شورای اسلامی می خواهد اقتصاد کشور را از نابودی بیشتر نجات دهد نباید به دنبال سوال از فرهاد دژپسند باشد که کاره ای نیست، بلکه باید تمرکز خود را برکناری هر چه سریعتر همتی از ریات بانک مرکزی قرار دهد که هر ساعت حضور وی در این مقام به معنی زیان بیشتر اقتصاد ایران است.
پایان/
نظر شما