رمان یک دقیقه بعد از نیمهشب در سال 2017 م. به همت سارا کروسان به نگارش درآمده و در سال 1398 ش. با تلاش کیوان عبیدی آشتیانی در نشر افق به فارسی ترجمه شد. یک دقیقه بعد از نیمهشب داستان رئالیستی و جامعهشناختانه با ژانر درام و اجتماعی است که به تشریح روابط ناعادلانه در نظام لیبرالی دموکراسی آمریکا میپردازد. رمان داعیهدار اعتراض به روح نژادپرستی در فرهنگ آمریکا است اما زبانی الکن در بیان حقیقت امر دارد.
موضوع رمان یک دقیقه بعد از نیمهشب، نژادپرستی و عشق است؛ بازگویی قصهای شناخته شده برای مردمان سرزمین آمریکا. رمان با پرداختهای جامعهشناسانه به دنبال افشاگری حقیقتی آشکار، همچون نژادپرستی در سرزمین آمریکا است. حقیقتی تلخ از ابتدای شکلگیری این سرزمین مفلوک، گریبانگیر مردمان رنگین پوست آن شده است. یک دقیقه بعد از نیمهشب مصائب و رنجهای یک نوجوان سیاهپوست را نقل میکند. کسی که قهرمان زندگی خود را از دست داده و در سوگ مرگ قهرمان خویش سرودهای حزنانگیز میسراید. جو مون نوجوان رنگینپوستی است که برادرش را به جرم قتل یک پلیس سفیدپوست آمریکایی محبوس کردند. برادری که قتلی را مرتکب نشده اما بنا به قانون نانوشته آمریکا کسی باید این جرم را به گردن بگیرد و چه بهتر اینکه انسان رنگین پوست باشد. روالی آشنا و پذیرفته شده میان سردمداران جوامع غربی.
جو مون که در چرخه نژادپرستی سیستماتیک آمریکا اسیر شده؛ حال باید به تنهایی بار محنت زیست خود و خانواده را بهدوش بکشد. قهرمانان در یک دقیقه بعد از نیمهشب، زمانی مغلوب میشوند که خلاء عاطفی و بیتوجهی خانواده به حد اعلا خود رسیده و آنها سرشار از حس تهی بودن، شدهاند. قهرمانی که ناتوانی در مقابله با کشمکشهای درونی و فردی، او را به ورطه فردگرایی و هویتزادیی میکشاند. جو که توانایی قیام بر علیه قانون و تشکیلات قضایی را ندارد در یک جبر محیطی و اجتماعی تن به شکست میدهد. او با از دست دادن حامی دوران کودکی خویش، مبتلا به بحران هویت شده و در یک قیام فردی به بازآفرینی هویت تباه شده خویش دست میزند. هویتی که با رنگ، نژاد، موقعیت اجتماعی و غیره گره خورده است.
جو مون نماد مردمان رنگین پوست ملت آمریکا است. مردمانی که در جدال با سرنوشت خویش مأیوس و ناکاماند و تنها باید خود را با طریق حاضر هم آواز سازند. نویسنده تلاش دارد قهرمانی فعالی را نشان دهد که به دلیل جبر اجتماعی منفعل شده و یارای مواجه با تقدیر ناخواسته خویش را ندارد. کروسان در رمان خود چهره قهرمانهای خویش را معیوب و مخدوش میکند چراکه نمیخواهد سیاهپوستان پیروز میدان باشند. او خود سفیدپوستی است که قهرمان رنگینپوست را باور ندارد. نویسنده درنهایت تنها به دنبال برآوردن این خواسته عمومی آمریکاییهاست که "اگر موفق نشدیم چهره سیاه را سفید کنیم، لااقل باید آن را بیرنگ کرد و هویت انسانی را از آنان سلب نمایم".
سارا کروسان نویسندهای ایرلندی-آمریکایی است که در 1981 م. در ایرلند به دنیا آمد و در آمریکا بزرگ شد. کروسان ابتدا در دانشگاه، فلسفه و ادبیات خواند و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشتهی نوآوری و نویسندگی خلاق گرفت. او برای رمانهایش، جوایز معتبر متعددی از جمله مدال کارنگی(مدالی که به برجستهترین اثر در حوزه ادبیات کودک و نوجوان تعلق میگیرد) را از رئیسجمهور، مایکل دی هیگینز دریافت کرده و در سال 2018 م. به عنوان سفیر ادبیات نوجوانان در ایرلند معرفی شده است. از دیگر آثار ترجمه شده در ایران میتوان به: اپل و باران، یک نفر و وزن آب اشاره کرد. داستان یک دقیقه بعد از نیمهشب را تحت تاثیر تماشای فیلمی مستند از زندگی ادوارد ارل جانسون، یک محکوم به اعدام نوشته است.
کروسان در رمان خود به بیان معضل تبعیض نژادی و نژادپرستی در آمریکا میپردازد. معضلی که درنتیجه ساختار نژادپرستانه آمریکا پدید آمده و ریشه تاریخی آن به دوران استعمار و نژادهای سفید آنگلو ساکسون پروتسانی باز میگردد. نویسنده با زیرکی در رمان خویش قیام و اعتراض علیه نژاد پرستی را بیفایده نشان میدهد؛ چراکه قیام فردی همواره محکوم به شکست است. او در ادامه نیمنگاهی هم به تناقضات حاضر در قوانین قضایی آمریکا در ایالتهای مختلف دارد. تناقضاتی که از یکپارچه نبودن روح حاکم بر این کشور نشأت میگیرد و تنها ثمرهای آن قربانی شدن رنگینپوستان است. آمریکا کشوری است که خود را پرچمدار آزادی در جهان میداند؛ اما هنوز اقلیتهای ساکن در این کشور طعم آزادی را به معنای حقیقی خود نچشیدهاند. سیاهپوستانی که محکوم به زندگی در شرایط بد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هستند، بدان سبب که واژه عدالت در این کشور رنگ باخته است. رنگینپوستانی که برای فرار از تقدیر ناخواسته، به جرائم اجتماعی همچون قتل، فروش مواد مخدر و غیره روی میآورند. درحالی که سیاستمداران آمریکایی نه تنها در پی یافتن راهحلی برای برون رفت از این وضعیت اسفار نیستند، بلکه خود به بحرانی شدن شرایط در جامعه نیز دامن میزنند. بحرانی که در نهایت تنها گریبان گیر قشر ضعیف جامعه میشود.
داستان وضعیت غالب سیاهپوستان آمریکا را در بردارد؛ شرایطی که در آن زنان برای کسب درآمد و گذران زندگی به اعمال خلاف اخلاق روی میآورند. جو در یک خانواده فروپاشیده و ناقص زندگی میکند که پدر به عنوان سرپرست خانواده غایب است. مادر که نمیتواند نقش حمایتگرایانه خانواده را به خوبی ایفا کند، فرزندان خود را رها کرده تا در این جنگل انسانی تنها خود را نجات دهد. حال زن دیگری به نیابت از مادر غایب، نقش او را برعهده میگیرد اما در این راه موفق نشده و تنها به معضلات روحی فرزندان دامن میزند. زنی که سعی دارد جرقه اعتقادات و باورهای مذهبی را در فرزندان روشن نگه دارد اما درنهایت سیستم موجود در آمریکا تمام باورها، امیدها، قهرمانان و اعتقادات آنها را به ورطه نابودی میکشاند. نویسنده پدر و مادر ناقصی را به مخاطب نوجوان خود معرفی میکند که هر کدام از آنها به دلیل شرایط بد اجتماعی، تصمیماتی را اتخاذ کردهاند. تصمیمهای که گرچه از نظر مخاطب نوجوان پسندیده نیست اما درنهایت مخاطب حق را به او داده و با آنها همراه میشود. ترسیم چهره ناقص از قهرمانان اصلی زندگی نوجوانان تنها میتواند بیاعتمادی به والدین و ناامیدی را برای مخاطب نوجوان بههمراه دارد. این درحالی است که قشر نوجوان برای گذر از چالشهای این دوران به تکیهگاه امنی همچون خانواده نیازمند است.
کروسان در داستان خود به دنبال ضرورت پرداخت به مسائل کم اهمیت به جای مسائل و نیازهای ضروری در جامعه آمریکا است. او عشق و عاطفه را گمشده اصلی جامعه آمریکا میداند درحالی که رویکرد سردمداران آمریکا، تقویت و تثبیت الگوهای رفتاری مبتنی بر "ناسیونالیسم افراطی" ،"پوپولیسم" و "نژادپرستی هدفمند" در این کشور است. نگاهی که نه تنها در سیاستمداران غربی وجود دارد بلکه رد پای آن در برجستهترین فیلسوفان اخلاق همچون کانت به خوبی دیده میشود. کانت مدعی است «سیاهپوستان بسیار تهی مغز هستند» او بر این باور است که تفاوت سیاهپوستان و سفیدپوستان ذاتی است و به نظر میرسد این تفاوت در خصوص استعدادها و قابلیتهای ذهنی بسیار زیاد است؛ به همان اندازه که در زمینه رنگ پوست چنین است. منظر غرب به انسانهای رنگینپوست همراه با تحقیر و توهین بوده است؛ درحالی که در نگاه اسلامی، پدیده نژادپرستی بسیار مذموم شمرده میشود، بدان سبب که این نگاه را برگفته از تفکر نژادپرستانه شیطان میدانند. برتری طلبی شیطان بر انسان زمینه خروج و عصیان شیطان از قید بندگی خداوند را در پی داشت که اولین نقطه شروع نژادپرستی، تفاخر و برتری طلبیهاست.
رمان در زمره آثار جامعهشناختانه و رئالیسم اجتماعی سیاه جای دارد که به تشریح شرایط بد سیاهپوستان در کشور آمریکا میپردازد. همچنین گوشه چشمی هم به سیستم غلط قانونگذاری، کسب درآمد به هر طریق و گرفتاریهای اخلاقی در جامعه آمریکا دارد. یک دقیقه بعد از نیمه شب داستانی غیرخطی با نثری ساده و سبک شعر آزاد با 205 عنوان نگاشته شده است که درنهایت با پایانبندی کنایی خاتمه مییابد. داستان با زاویه دید اول شخص نقل میشود، که به ایجاد حس همزاد پنداری در مخاطب نوجوان کمک شایانی میکند. شخصیتهای رمان کروسان دچار نوعی بیارادگی همراه با بیمایگی هستند که تنها به صورت ملعبهای سست عنصر در دست نویسنده خویش نقش آفرینی میکنند. نویسنده تلاش دارد نقدی به نژادپرستی در کشورش وارد کند ولی در این راه چندان موفق نیست به طوری که به نقل از رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا: «نژاد پرستی در جامعه آمریکا ریشه دوانده و یک شبه حل نمیشود». سیاستمداران غربی سالهاس که برای رسیدن به آرمانها و اهدافشان به فریب جوامع میپردازند به گونهای که توانستهاند قساوتها و خشونتهایشان را به خوبی بپوشانند و از خود چهرهای مثبت، مدافع حقوق بشر و طالب آزادی به جهانیان بنمایانند و درمقابل، از دولتهای غیر وابسته و مستقل چهرههایی خشن، غیردموکراتیک، مخالف حقوق بشر، مستبد و غیر اخلاقی بسازند. رمانهای از جنس یک دقیقه بعد از نیمهشب گرچه سعی در شناساندن وضعیت اجتماعی مردم آمریکا دارد اما درنهایت مخاطبان نوجوان خود را به سوی انفعال در جامعه و عدم کنشگری در قبال وقایع اجتماعی سوق میدهد. روالی که برای تمامی جوامع جوان جهان ازجمله ایران خطرآفرین است.
پایان/
نظر شما