به گزارش تحریریه، چهار سال گذشته یکی از پر آشوبترین دورههای روابط چین و ایالاتمتحده بودهاست. «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا عامل اصلی این آشوبها بودهاست، چرا که سیاستهای وی در این دوره بین معرفی چین به عنوان یک شریک ارزشمند در امور بینالملل و شناساندن آن به عنوان کشوری منفور که باید بیش از پیش محدود شود، در نوسان بودهاست.
تارنمای خبری تحلیلی «دیپلماسی مدرن» در گزارش خود آورده است، با ادامه دوره ریاست جمهوری ترامپ، چنین نوساناتی شدت یافت. این سیاستها ناظران را بین اینکه آیا این یک استراتژی هدفمند از طرف ترامپ به عنوان رهبر قدرتمندترین کشور جهان است یا نشانهای از یک سیاست کوته بینانه، معلق گذاشته است. این رویکرد وحشیانه بیشتر از همه در روابط اقتصادی این ۲ کشور نمود پیدا میکند.
به همین منظور، آمریکا تلاش کرد تا روابط تجاری خود با چین را به طور خاص به تعادل دوباره برساند تا مازاد تراز تجاری طولانیمدت پکن با واشنگتن را کاهش دهد. این مازاد منجر به ایجاد رابطهای نابرابر شده که موجب میشود، چینِ در حالِ رشد از این طریق برتری اقتصادی ایالاتمتحده را با چالش مواجه کند.
رئیس جمهور آمریکا در تلاش برای تحت فشار قرار دادن چین جهت دستیابی به همترازی مجدد اقتصادی، در سال ۲۰۱۸ جنگ تجاری با پکن را آغاز کرد و تعرفههای واردات از چین به بازار آمریکا را افزایش داد. در اوایل سال ۲۰۲۰، این تعرفه ها بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار بود. این امر موجب شد تا چین نیز در اقدامی تلافیجویانه تعرفههایی را بر واردات کالای آمریکایی وضع کند؛ مبلغ این تعرفهها نیز ۱۳۸ میلیارد دلار بود. آمریکا و چین از این اقدامات در مذاکرات تجاری به عنوان تاکتیک مذاکره استفاده میکنند؛ اقدامی که در نهایت به ضرر اقتصاد هر ۲ کشور بودهاست.
در اواخر سال ۲۰۲۰، سازمان تجارت جهانی (WTO )اعلام کرد که تعرفههای ایالاتمتحده قوانین تجارت بینالمللی را نقض و مشروعیت آنها را زیر پا میگذارد. سازمان فوق افزود این اقدامات همچنین ادعاهای ایالاتمتحده مبنی بر اینکه چین بر هم زننده نظم بین المللی تحت رهبری آمریکا است را نیز تضعیف میکند.
فارغ از تاثیر نتیجه انتخابات ایالاتمتحده بر روابط واشنگتن- پکن، جنبههای گوناگون روابط این ۲ کشور به ویژه در خصوص نگرانیهای جهانی درباره افزایش جاه طلبیهای بینالمللی چین، چالشهای زیادی ایجاد خواهد کرد. در این راستا، پکن مطمئنا به تلاش دیپلماتیک مضاعفی برای نشان دادن این کشور به عنوان یک بازیگر بینالمللی بیخطر نیاز دارد. تلاشهایی باید صورت بگیرد که نشان می دهد دیگر کشورها نیز می توانند به طور عمده از لحاظ اقتصادی از پیشرفتهای چین بهرهمند شوند. از طرف دیگر، چین توانسته ویروس کرونا را تا حدود زیادی تحت کنترل خود قرار دهد. این بدان معناست که موفق شده فعالیت اقتصادی خود را مجددا آغاز کند. این امر به پکن توانایی شروع مجدد و بهبود شرایط بینالمللی را میدهد. این موضوع که بیشتر کشورهای غربی هنوز تحت تأثیر این بیماری هستند، به چین فرصت بیشتری برای پیشرفت میدهد.
اکنون ایالاتمتحده با بزرگترین چالشها برای حفظ مشروعیت بینالمللی خود روبهرو است. چالشهایی که پیامدهای آن ممکن است تاثیرات عمیقی بر جایگاه جهانی این کشور داشته باشد. این موضوع تا حدی به نحوه مدیریت بیماری کرونا توسط ایالاتمتحده نیز مربوط میشود.
این بحرانها در میان همه رقبای ایالاتمتحده فقط به نفع پکن خواهد بود. اگر روابط ایالاتمتحده و چین برپایه رقابت برای نشان دادن برتری بین ۲ کشور در عرصه جهانی ادامه یابد، نحوه برخورد واشنگتن با کووید ۱۹ در مقایسه با چین به خوبی میتواند نشان دهنده سقوط آمریکا در صحنه بینالمللی باشد. به این ترتیب چین با سرعت بیشتری به عنوان یک قدرت مهم بینالمللی مطرح خواهد شد.
پایان/
نظر شما