تهران - تحریریه - حجه الاسلام و المسلمین بهاالدین قهرمانی نژاد در مقاله ای به بررسی تحریف تاریخ به بهانه اظهارات اخیر حسن روحانی پرداخت.
آقای روحانی امروز در جلسه هیئت دولت گفت"امام حسن(ع)، امام صلح و پیوند بود. وقتی برخی از اصحاب آمدندبا زبان معترضانه که چرا صلح کردی، حضرت فرمودند جامعه اسلامی که فقط شما ۱۰- ۲۰ نفر نیستید. من در مسجد رفتم برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع صلح می خواهند، صلح را انتخاب میکنم... اگر در روز صلح، جنگیدیم و در روز جنگ، صلح کردیم، هر دو اشتباه است. به موقع باید بایستیم و بجنگیم و به موقع باید صلح کنیم".(نقل از پایگاه رسمی انتخاب، کد خبر۵۷۶۶۹،مورخه۲۳مهرماه۹۹)
آقای روحانی چندمین بار است که مرتکب تحریف تاریخ می شود.در این نوبه هم وی اصرار دارد که صلح امام حسن (ع) را مصادره به مطلوب کند و به خیانت برخی خواص و فرماندهان لشکر در این صلح تحمیلی نپردازد؛ چرا؟! آیا از خیانت یارانی مانند عبید الله بن عباس و و جود روحیه های فتنه گر منافق و اشخاص نفودی خوارج را در سپاه امام حسن مجتبی علیه السلام اطلاعی ندارند که منابع تاریخی اصیل و قطعی بر آن دلالت دارد؟!(دینوری، الاخبار الطوال، ۱۹۶۰م،ص۲۶۵،ابن اعثم؛الفتوح، ۱۴۱۱ق،ج۴ص۲۹۰، بلاذری، انساب الاشراف،۱۴۱۷ق،ج۳ص۴۵ و ص۴۸، و......)
عبید الله بن عباس، فردی با نفوذ و فرمانده لشکر امام حسن (ع) بود، اما به نصایح و هشدار های امام (ع) هنگام مذاکره با معاویه و عمروعاص تمکین نکرد.
معاویه، هم او را فریب داد و هم با رشوه ای هنگفت خرید! عبید الله به همراه هشت هزار نفر، همان وسط جنگ، به جبهه دشمن پیوست!( تاریخ یعقوبی، نشر بیروت، دار صادر ج۲ص۲۱۴) اگر صلح و نرمش قهرمانانه، برای امام حسن (ع) تدبیری شجاعانه محسوب می شود،به دلیل شرایطی بود که آن حضرت با آن مواجه شد.مصلح بزرگ، علامه عالی مقام، سید عبدالحسین شرف الدین که محقق والا و کم نظیری در تاریخ اسلام است در کتاب صلح امام حسن(ع) ص ۲۱،معتقد است که صلح آن حضرت، مقدمه ای برای قیام عاشوراء بوده بنابراین عاشورا نخست حسنی بوده و سپس حسینی است.
پس دلیل اصلی صلح تحمیلی و نرمش قهرمانانه، نه خواست مردم بلکه خیانت خواص بوده است به همین دلیل آن حضرت تصریح می فرمایند که اگر یاوری داشتند، شب و روز با معاویه می جنگیدند( علامه مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۴۴ص۲)
امام خمینی (ره) در باره خیانت خواص، بیان موشکافانه ای دارند: "قصه امام حسن و قضیه صلح؛ آن هم صلحِ تحمیلی بود. برای این که امام حسن، دوستان خودش یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد. صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا به ما می خواهند بگویند، این است، این ما را هدایت می کند که نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه حکمیت تحمیلی(صحیفه امام، ج ۲۰ص۱۱۸)
قطعا صلح بر جنگ ترجیح دارد؛ اما زمانی که دشمن بنای زورگویی و تعدی و باج خواهی نداشته باشد. در مقابل دشمن متخاصم باید ایستاد و جنگید. پرچم صلح را در چنان شرایطی بالا بردن، عین خیانت و حماقت است.
در چنین موقعیتی، خواص و صاحب منصبان و تریبون داران هستند که می توانند مردم را به مقاومت -با سرانجام عزت و پیروزی- فرا بخوانند، یا در اثر آلودگی به دنیاطلبی و اشرافیت و نفوذ، نسخه تسلیم را تجویز کنند.
رویکرد جریان فکری غربگراها، از دولت سازندگی و اصلاحات تا دولت حاضر در معرفی نسخه سازش به عنوان راه رونق اقتصاد کشور، بی تردید خطای خسارت باری است که با تحریف صلح امام حسن (ع)، یا قیام امام حسین علیه السلام، ادعای این که "درس کربلا، درس مذاکره بود"(!) جبران نخواهد شد.
پایان/
نظر شما