بازی خطرناک در بورس تهران؛ آیا لشکر دیگری از مال‌باختگان در راه است؟

جهش خیره کننده شاخص کل سهام بورس بدون ارتباط با واقعیات ارزش شرکت ها و هجوم خریداران عادی باعث می شود که در خطر مواجهه با لشکر دیگری از مال‌باختگان قرار بگیریم.

تهران - تحریریه - جهش خیره کننده شاخص کل سهام بورس بدون ارتباط با واقعیات ارزش شرکت ها و هجوم خریداران عادی باعث می شود که در خطر مواجهه با لشکر دیگری از مال‌باختگان قرار بگیریم.

در نشست هیئت دولت در روز چهارشنبه دهم اردیبهشت‌ماه، حسن روحانی، جهش خیره‌کننده شاخص کل سهام بورس تهران را نشانه استحکام نظام سیاسی ایران و اعتماد مردم به بازار پول و سرمایه کشور عنوان کرد و گفت: «بیرونی‌ها تبلیغ می‌کنند که مردم ایران به نظام و دولت ایران اعتماد ندارند. کاملاً دروغ می‌گویند. بورس ما شاهد دروغگویی آن‌هاست.» تردیدی نیست که بازار سهام تهران، با گذار از یک رکورد به رکورد دیگر، دورانی استثنایی را از سر می‌گذراند. در واقع شاخص کل بورس تهران تنها در فاصله یک سال، از نهم اردیبهشت سال گذشته تا دهم اردیبهشت امسال، چهار برابر شده و از ۲۱۴ هزار واحد به ۸۷۸ هزار واحد رسیده است. چنین جهش‌هایی در تاریخ جهان جنبه استثنایی دارد. اما آن‌چه جهش بازار سهام تهران را به عنوان یک رویداد منحصربه‌فرد در تاریخ اقتصاد جهانی به ثبت می‌رساند، فضای تحقق آن است. در واقع شاخص کل سهام تهران در شرایطی به قله‌های افسانه‌ای دست می‌یابد که اقتصاد ایران با یکی از سخت‌ترین بحران‌ها در تاریخ معاصر خود دست‌به‌گریبان است، چشم‌انداز آن تیره و تار به نظر می‌رسد و در فضای سیاسی و ژئوپولیتیک به‌شدت ناامنی دست‌وپا می‌زند. از آن گذشته، ایران زیر فشار همه‌گیری کرونا، همانند بسیاری دیگر از کشورها، با سخت‌ترین بحران بهداشتی صد سال اخیر دست‌وپنجه نرم می‌کند. طی چهل روز نخست سال جاری خورشیدی، در حالی که بلندآوازه‌ترین بورس‌های جهان، از داوجونز آمریکایی گرفته تا داکس آلمانی و نیکی ژاپنی، زیر تهاجم ویروس کرونا به گونه‌ای سرسام‌آور سقوط کرده‌اند، شاخص کل سهام در بورس تهران ۷۱ درصد رشد داشته است.

شاخص بورس و واقعیت‌های اقتصادی

یک) رشد تولید ناخالص داخلی کشور مورد نظر در چه وضعیتی است و چشم‌انداز آن چگونه است؟ این مهم‌ترین شاخص اقتصادی یک کشور است و شمار زیادی از دیگر شاخص‌ها وابسته به آن است. مصرف خانوارها، حجم مالیات‌ها، سرمایه‌گذاری‌ها، موقعیت بخش‌های گوناگون اقتصاد و شرکت‌ها، همه و همه در رابطه با این شاخص محاسبه می‌شوند. در مورد مهم‌ترین مناطق پویای اقتصادی جهان (آمریکای شمالی، منطقه یورو و چین) این شاخص روز به روز زیر ذره‌بین‌هاست و مسیر جابه‌جایی صد‌ها میلیارد دلار سرمایه در مقیاس جهانی بر پایه آن ترسیم می‌شود. دو) نرخ بیکاری. این شاخص که در پیوند نزدیک یا نرخ رشد تولید ناخالص داخلی است، فضای اقتصادی یک کشور و آینده آن را برای سرمایه‌گذار ترسیم می‌کند. جمعه اول هر ماه، در ساعت چهارده و سی دقیقه، اعلام نرخ بیکاری در آمریکا بر تصمیم‌گیری صد‌ها هزار سرمایه‌گذار در چهارگوشه جهان اثر می‌گذارد. سه) شاخص‌های بنیادی دیگری در عرصه‌هایی چون تورم، نرخ بهره، بازرگانی خارجی، نوسان‌های ارزی و تعادل بودجه، به دلیل توان تأثیرگذاری آن‌ها بر بازار سهام، طبعاً مورد توجه شدید سرمایه‌گذاران است. چهار) در بازار‌های بزرگ سهام جهان، شاخص‌های اضافی دیگری چراغ راهنمای سرمایه‌گذاران است، از جمله شاخص میشیگان (درجه اعتماد مصرف‌کنندگان آمریکایی)، شاخص‌ ای.اف.او (درجه اعتماد کارفرمایان آلمانی)، اژدهای طلایی (شاخص سوددهی شرکت‌های بزرگی چینی، هنگ‌کنگی و تایوانی) و... . علاوه بر انبوه داده‌های متمرکز بر شاخص‌های مزبور، مجموعه عظیمی از اطلاعات درباره ریسک‌های سیاسی و ژئوپولیتیک کشور‌ها منتشر می‌شود و این به‌جز دریایی از اطلاعات است که درباره هر یک از شرکت‌های حاضر در بازار سهام در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد.

بورس و اقتصاد ایران

اگر بازار سرمایه مبنا و پایه‌ای دارد و از منطق و ملاک‌های کم‌وبیش عقلانی پیروی می‌کند، اوج‌گیری افسانه‌ای شاخص کل سهام در بورس تهران از چه عواملی نشئت گرفته است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش بد نیست مثالی بیاوریم (البته در مثل مناقشه نیست). فرض کنیم یک فعال اقتصادی تایوانی که تصادفاً از جهش‌های حیرت‌انگیز در بورس تهران باخبر شده، به سراغ یک مؤسسه آسیایی متخصص در امور خاورمیانه برود و از آن برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام تهران نظر بخواهد. مؤسسه مورد نظر، در پی چند روز بررسی، اطلاعات زیر را در اختیار او قرار می‌دهد: ۱) بر پایه ارزیابی صندوق بین‌المللی پول، نرخ رشد اقتصادی ایران در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به ترتیب منفی ۵.۴ و منفی ۷.۶ درصد بوده و در سال جاری میلادی هم دوباره ۶ درصد فرو می‌ریزد. ۲) بر پایه ارزیابی همان نهاد، نرخ تورم ایران در سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به‌ترتیب ۳۱ و ۴۱ درصد بوده و در سال جاری میلادی هم بالای ۳۴ درصد پیش‌بینی می‌شود. ۳) بودجه عمومی ایران در سال جاری خورشیدی چهل تا پنجاه درصد کسری دارد. 4) بازار کار ایران که پیش از شیوع بیماری کرونا بر پایه آمار رسمی ۳.۲ میلیون نفر بیکار داشت، در سال جاری خورشیدی به پیش‌بینی «مرکز پژوهش‌های مجلس» و بر اساس سناریو‌های گوناگون، ۲.۸ تا ۶.۴ میلیون نفر بیکار اضافی خواهد داشت. ۵) صادرات نفت ایران که مهم‌ترین منبع تأمین ارز کشور است، زیر فشار تحریم خارجی طی دو سال اخیر به یک‌ششم تا یک‌هفتم رسیده و قیمت هر بشکه نفت صادراتی ایران هم طی سه ماه گذشته از ۶۰ دلار به ۱۰ دلار کاهش یافته است. ۶) فضای کسب و کار در ایران بسیار نامناسب است و ایران از لحاظ حضور بسیار سنگین دولت و نهاد‌های شبه‌دولتی در اقتصاد، احترام به مالکیت، درجه فساد، سطح رقابت و دیگر عوامل حکمرانی اقتصادی، همواره در ته جدول‌های بین‌المللی قرار دارد. ۷) در صحنه ژئوپولیتیک جهانی، ایران یک کشور «غیرعادی» به شمار می‌رود، زیر سنگین‌ترین تحریم‌های بین‌المللی قرار دارد و بخش بزرگی از کانال‌های ارتباطی مالی و پولی‌اش مسدود است. ۸) در سطح منطقه‌ای هم ایران گرفتار تنش‌های دائمی با شمار زیادی از همسایگان دور و نزدیک خویش است. سرمایه‌گذار تایوانی که قصد خودکشی ندارد و نیز نمی‌خواهد دارایی‌اش را به آتش بکشد، بعد از بررسی سریع این داده‌ها، طبعاً عطای ایران را به لقای آن می‌بخشد، ولی از این‌که در چنین کشوری شاخص کل بورس به بالاترین رکورد جهانی دست یافته، به‌سختی حیرت می‌کند.

بازی خطرناک

از حضور خارجیان در بازار بازار سهام خبری نیست. در واقع بورس تهران تنها پس‌اندازکنندگان خرده‌پای ایرانی را به گروگان گرفته و آن‌ها را، فارغ از هرگونه منطق اقتصادی، بازی می‌دهد. در جنگل بازار سهام و دیگر بازار‌های موازی مثل ارز، پول (نرخ بهره)، مسکن، طلا و حتی خودرو، پس‌اندازکننده ایرانی برای حفظ دارایی‌اش از جایی به جای دیگر می‌رود و در بسیاری موارد هم خانه‌خراب می‌شود. حسن روحانی «بیرونی‌ها» را به دروغ‌گویی متهم می‌کند و جهش‌های پی‌درپی بورس تهران را به رخ آن‌ها می‌کشد، ولی نمی‌بیند که شمار زیادی از «درونی‌ها» هم درباره وضعیت کنونی بازار سهام تهران سخت نگران‌اند از این‌که با اقتصادی چنین به‌خاک‌نشسته، شاخص کل بورس تهران در اوج آسمان‌ها پرواز می‌کند. برای آن‌که به خطرناک بودن این بازی بیشتر پی ببریم، بر این تناقض تأکید می‌کنیم که صنایع بزرگی مثل پتروشیمی‌ها و پالایشی‌ها به یکی از مهم‌ترین پیشتازان جذب تقاضا و رشد قیمت سهام در بورس تهران بدل شده‌اند، حال آنکه هر دو به دلیل سقوط بهای نفت و کاهش تقاضا در وضعیت متزلزلی قرار دارند. آیا لشکر دیگری از مال‌باختگان در راه است؟ پایان/
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۲
کد خبر: 6505

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 13 =