تهران - تحریریه - علیرضا گودرزی محقق مسائل اجتماعی در یادداشتی به بررسی نقش و اثر زنان در پیشبرد جوامع بشری پرداخت.
در طول تاریخ جهان دستخوش اتفاقات زیادی بوده است، جنگها ومعضلات بسیاری را تجربه کرده و درتمامی آنها مردان در جبهه های نبرد درگیر جنگ بودند و زنان نیز چه در خط مقدم وچه در پشت جبهه پا به پای مردان بصورت دیگری درحال دفاع از خانواده و کشور خود بوده اند در این میان نقش و اهمیت زنان همواره حائز اهمیت بوده است.
در یکسده گذشته و حرکت جهان بسمت مدرنیته تغییرات بسیاری دروضعیت مدیریتی آن بوجود آمده است و هرروزه به حضور زنان در صحنه های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افزوده می شود.
خلقت جهان
در اینجا لازم بود از ماهیت علمی آفرینش جهان سخن به میان آوریم و متذکر شویم دنیای ما در بنیادی ترین شکل خود پس از خالق از دو والد بوجود آمده و بدین شکل توانسته است، بسمت بینهایت حرکت کند، این موضوع را می توان به این صورت بیان کرد که نقش ذرات مثبت و منفی در کنار یکدیگر لازم و ضروری بوده است از این روی وجود و اهمیت زن و مرد در ساختار جهان قطعی وغیر قابل تغییر است که هر دو مکمل یکدیگر بوده و تکامل تمامی موجودات در برخورداری از وجود جنس نر وماده بوده است.
اهمیت زنان در پیشبرد جوامع در طول تاریخ حائز اهمیت بوده و این زنان و مادران بوده اند که دولت مردان و نوابغ را به جهان عرضه کرده اند، باید باور داشت در پشت سیاست و اقتصاد جهان نیز نقش زنان اهمیت داشته و در بسیاری از اتفاقات بوجود آمده در تاریخ، زنان دخیل بوده اند.
گذر از سنت و رسیدن به مدرنیته
در گذشته و با تفکرات سنتی ازجایگاه ویژه زنان در صحنه های اجتماعی کاسته شده بود و بسیاری اززنان در داخل خانواده و با تربیت فرزندان قدرت و درایتشان را به تصویر می کشیدند اما در دنیای کنونی زنان مجددا در صحنه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ظهور یافته اند و در برخی کشورها تا بالاترین رده های مدیریتی ارتقاء مقام یافته اند، با این وجود می توان به نقش مدیریتی زنان در ساختار قدرت در جهان اشاره کرد و ما امروزه شاهد ظهور عصر جدیدی از شکوه زنان در سطح جهان می باشیم.
مخالفین و موافقین حضور زنان
در حال حاضر زنان بسیاری درحال ایفای نقش در پستهای کلیدی و مدیریتی و یا سطوح دیگری می باشند و این موضوع نشان می دهد در زمان حال زنان بیشتری در بازارهای کار حضور دارند و نسبت به گذشته حضورشان در اجتماع به چندین برابر رسیده است از این جهت که زنان نقش پررنگ و قابل تقدیری ایجاد کرده اند، شکی نیست اما مخالفین حضور زنان بر این باورند که با آمدن آنان به بازارهای کار از فرصتهای شغلی بسیاری از مردان کاسته شده است و همچنین با حضور زنان در اجتماع صدمات متعددی به پیکره خانوده و بنیان آن وارد شده است، مخالفین این موضوع بر این باورند جای خالی مادر برای تربیت فرزندان در میان خانواده احساس می شود و در بسیاری از موارد در خانوارهای اینچنینی بحرانهای عاطفی، روحی و روانی بوجود آمده است باید به این نکته اشاره کنیم در بحث عدالت اجتماعی میان مرد و زن جای هیچ تبعیضی نیست زیرا هر کدام قابلیتهای منحصر به فرد خود را دارا می باشند و از آنجا که وجود زن و مرد مکمل یکدیگر است، می توان نسبت آنها را در تمامی موارد مساوی دانست اما نکته قابل اهمیت این موضوع است که بزرگترین و سختترین شغل دنیا وظیفه مادریست، خالق احساس را برای زن بیشتر از مرد بوجود آورد تا توسط آن تاب و تحمل شرایط بارداری وتربیت کودکان را داشته باشد و بالاترین احساس در جهان در عشق مادری خلاصه می گردد.
معضلات اجتماعی
امروزه بحرانهای تربیتی درسراسرجهان وجود دارد که علت بسیاری از آنها جای خالی مادران در خانه وحضور در بازارهای کار برای تامین هزینه های بالای زندگی می باشد، زنان و مردان در اکثریت کشورها برای گذران زندگی مجبور به کار و فعالیت می باشند و هرکدام سهمی در برابر زندگی وهزینه های آن خواهند داشت با تمامی جنبه های مثبت حضور زنان در اجتماع و مدیریت قوی و پرتوان آنان، کاستی هایی در درون خانواده بوجود آمده است وکانون خانواده رو به سستی گذاشته است، عشق مادری در درون زن و از دوران بارداری شکل می گیرد و به مرور زمان تکامل می یابد اما امروزه با نبود مادران در خانه آموزش عشق به کودکان کمتر صورت می گیرد وبدین شکل بحرانهای اجتماعی افزایش یافته است، لذت چشیدن و بوجود آمدن احساس پاک و نایاب مادری را با فرصتهای شغلی از دست ندهیم، جوامع به حضور زنان نیازمند می باشد و برای پیشبرد اهداف جهان نیازمند آنان می باشیم پس می بایست با مدیریت درست میان خانه و محیط کار جامعه ای پویا و در مسیر رشد بوجود آوریم.
پایان خبر/
نظر شما