سه برابر تولید ناخالص داخلی هزینه اشغال و نتیجه ...

دونالد ترامپ که در سال ۲۰۱۹ سه برابر سرانه هر شهروند افغانستان در این کشور برای تداوم اشغالگری هزینه کرد، به دلایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به دنبال خروج است.

به گزارش تحریریه، رسانه های آمریکایی در چند هفته اخیر بر تلاش دونالد ترامپ برای کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان تمرکز کردند اما در همین دوره بر میزان خشونت ها در این کشور، که به داعش نسبت داده می شود افزوده شده است. به نظر می رسد در هر صورت ترامپ قادر نباشد به جنگ بی پایان آمریکا در افغانستان خاتمه دهد.

روز ۱۶ نوامبر روزنامه تایمز لندن در گزارشی نوشت، احتمالا انتصاب های جدید افراد وفادار به ترامپ در پست های ارشد پنتاگون برای تحقق یک هدف بلندمدت جهت به انتها رساندن جنگ های بی پایان واشنگتن در خاورمیانه صورت گرفته است. از اینرو پیش بینی می شود ترامپ به زودی دستور خروج ۴۵۰۰ سرباز آمریکایی از افغانستان را پس از ۱۹ سال اشغالگری صادر کند.

در این سناریو دو مشکل اساسی وجود دارد نخست آنکه عقب نشینی سریع نیروهای ایالات متحده تا قبل از ژانویه ۲۰۲۱ موجب هرج و مرج لجستیکی و مخاطره برای جان میلیون ها انسان می شود. از طرف دیگر عقب نشینی سریع و زودهنگام آمریکا ایجاد ثبات در افغانستان را مختل می سازد. کریستوفر میلر وزیر دفاع کنونی آمریکا در یادداشتی عنوان داشت : ما در آستانه شکست القاعده و گروه های وابسته به آن هستیم اما باید از تکرار خطاهای راهبردی پیشین جلوگیری کنیم تا قادر باشیم جنگ را به پایان برسانیم.

 ایالات متحده تنها در سال ۲۰۱۹ حدود ۵۲ میلیارد دلار را بابت اشغال این کشور هزینه کرد حال آنکه تولید ناخالص ملی افغانستان در این سال در کل اندکی بیشتر از ۲۰ میلیارد دلار بود. این ارقام به مفهوم آن است که اگر ایالات متحده همین بودجه نظامی را صرف کمک به اقتصاد و جامعه و پیشرفت این کشور صرف می کرد نه تنها ممکن بود بسیاری از خشونت های کنونی را رفع کند بلکه به سرانه هر فرد افغان ۱۳۰۰ دلار اضافه می شد و این کشور با درآمد سرانه بیش از ۱۸۰۰ دلار در رده کشورهای  تقریبا متوسط قرار می گرفت.

این نکته صادقانه ای بود که گفته شد؛ اما اگر اکنون این پیروزی قابل اجرا نیست پس چه زمانی باید آن را انجام داد؟و چه کسی می تواند زمان پایان ماموریت را تشخیص می دهد؟ اگر ۱۹ سال اشغالگری از سوی قدرتمندترین نیروی نظامی دنیای مدرن به نتیجه مطلوب نتوانست دست پیدا کند بعید به نظر می رسد در آینده هم آمریکا بتواند تغییری را ایجاد نماید. واقعیت این است که اشغال افغانستان از سوی ایالات متحده فاجعه بی سابقه ای بود که اگر آن را در کنار پرونده لیبی، سوریه و عراق قرار دهیم بزرگترین نقض حقوق بشر در جهان رقم خواهد خورد.

اکنون بیش از ۲.۷ میلیون مهاجر افغان در سرتاسر جهان زندگی می کنند و تولید سرانه هر شهروند این کشور حدود ۵۳۱ دلار است. این کشور امروزه دو سوم تریاک جهان را تولید می کند و نزدیک به دو و نیم میلیون نفر معتاد به این ماده مخدر دارد.

به نحو غمباری ایالات متحده تنها در سال ۲۰۱۹ حدود ۵۲ میلیارد دلار را بابت اشغال این کشور هزینه کرد حال آنکه تولید ناخالص ملی افغانستان در این سال در کل اندکی بیشتر از ۲۰ میلیارد دلار بود. این ارقام به مفهوم آن است که اگر ایالات متحده همین بودجه نظامی را صرف کمک به اقتصاد و جامعه و پیشرفت این کشور صرف می کرد نه تنها ممکن بود بسیاری از خشونت های کنونی را رفع کند بلکه به سرانه هر فرد افغان ۱۳۰۰ دلار اضافه می شد و این کشور با درآمد سرانه بیش از ۱۸۰۰ دلار در رده کشورهای  تقریبا متوسط قرار می گرفت.

در هر صورت از نگاه تحلیلگران تلاش ترامپ برای خروج از افغانستان و پایان دادن به ویرانگری و پیامدهای اشغال قابل توجه است. اما به نظر نمی رسد رئیس جمهوری آمریکا با آرامش این اقدام را به سرانجام برساند وی نیز همچون دیگر سیاستمداران آمریکا اعتقاد دارند حق هژمونیک ایالات متحده ایجاب می کند از نیروی سخت خود استفاده کند. به عنوان نمونه می توان به حمایت جو بایدن در سال ۲۰۰۳ از اشغال غیرقانونی عراق و تاکید وی بر گسترش ناتو به سمت شرق اشاره کرد.

بازی ترامپ با افکارعمومی آمریکا

اقدامات ترامپ در افغانستان دیرهنگام است زیرا وی اکنون بیشتر از آنکه بر پایان دادن به اشغالگری جهانی آمریکا تمرکز کند می بایست به درگیری خود با بحران اقتصادی و جنگ تجاری با چین بپردازد. حال آنکه پکن می توانست متحدی مفید برای وی در موضوع افغانستان باشد.

اما ترامپ در هر صورت توجه افکار عمومی را به خروج نیروها معطوف کرد. حال آنکه نارضایتی طبقه کارگر نادیده گرفته شد و در مقابل برای پوشاندن ضعف ها به تلاش رسانه ای روی آورد. ترامپ برخلاف روسای جمهوری پیشین این کشور بیشتر در میان طبقه متوسط و پایین آمریکا پایگاه دارد که از طریق خون سربازان و مالیات خود به نخبگان فرادست کمک می کنند. این تناقض آشکار ساختار ایالات متحده به وسیله ترامپ به عنوان رئیس جمهوری میلیاردر این کشور به نمایش گذاشته می شود. حال آنکه همزمان سیاست های مالیاتی ترامپ از سرمایه و سرمایه دار حمایت می کند.

همزمان مجتمع های صنعتی و نظامی که به شدت در مقابل ترامپ مقاومت می کنند خود سهم بزرگی را در افزایش رنج جنگ های بی پایان آمریکا دارند.

در هر صورت جنگ و تهدیدهای خارجی موجب می شود تا ذهن آمریکایی ها از مسائل عمیق داخلی منحرف شود ، به سرعت تعصب ملی گرایانه 99 درصدی ها را در زمینه برتری جویی جهانی ایالات متحده تحریک می کند و زمینه را برای راه اندازی جنگ مشروع و خوب فراهم می آورد. البته ترامپ بیشتر از هر فردی دیگری در آمریکا تصویر مردانه ای را از یک انسان سخت گیر به نمایش گذاشته است.  

دموکراسی آمریکا و خود ترامپ اکنون در باتلاق افغانستان گرفتار شده اند. کاپیتالیست  فراملی که ترامپ آن را جهانی گرا (گلوبالیست) می نامد، به خوبی کاخ سفید را در دوره ترامپ به بازی گرفته است. اگر در دوماه باقیمانده از ریاست جمهوری ترامپ خروج از افغانستان عملیاتی نشود، بایدن را هم نمی توان متهم کرد زیرا وی مدعی می شود میراث ماجراجویی بوش و اوباما را دنبال خواهد کرد.

منبع: گلوبال ریسرچ

پایان/

۸ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۸
کد خبر: 483

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 10 =