تهران - تحریریه - امیر واعظیآشتیانی کارشناس اقتصادی و فعال سیاسی در یادداشتی از طلبکار بودن همیشگی دولت حسن روحانی از مردم انتقاد کرد.
بار دیگر رییسجمهور مقابل دوربین رسانهها نشست و اینبار هم هیچ مطلب جدیدی در حوزه اقتصادی شاهد نبودیم. به نظر میرسد رییسجمهور هیچ اطلاعی درباره اتفاقهای پیشرو ندارد و تنها بازخورد و کلام تازه او درباره مسایل کشور پیرو اتحاد بود که البته پیش از این نیز بارها و بارها تکرار شده بود. هرچند همواره مردم در شرایط و مسایل مختلف سعی کردهاند پشتیبان حاکمیت باشند اما به نظر میرسد برخی این وحدت را فراموش کردهاند.
این موضوع منطقی نیست که رییسجمهور اعلام میکند از خردادماه سالجاری متوجه کاستیها و رانتآفرینیهای روند اقتصادی کشور بوده است و همچنین عدم کارایی این بسته روشن شده است اما تردید دولت در اعلام این عدم کارایی و به تعویق انداختن آن، موضوعی است که باید دولت و همه وزرا نسبت به آن پاسخگو باشند. این روند نشاندهنده آن است که باید دولت همواره بر اساس تصمیمات سلیقهای و شخصی پیشروی کرده و آزمون و خطا سرنوشت اقتصاد کشور را رقم زده است.
اگر رییسجمهور خود معتقد است تصمیمات اقتصادی پیش از این تا امروز فسادآور بوده است، چه کسی باید پاسخگوی همه ضعفها و مشکلات اقتصادی باشد که مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند؟ باید پذیرفت همه وزرا در اتفاقی که برای اقتصاد کشور افتاده است شریک هستند و باید درباره آن پاسخگو باشند و اعلام کنند چرا شرایط فعلی بر جامعه حاکم شده است.
هرچند هیچ یک نسبت به آنچه در کشور میگذرد حساسیت جدی نداشتهاند و حتی پاسخگو نیستند. هر یک از بندهای اظهارات رییسجمهور سوال تازهای در ذهن مخاطب ایجاد میکند. رییسجمهور معتقد است ما باید دست به دست هم دهیم و بحران ارز را کنترل کنیم. دست به دست دادن اما توسط چه کسانی باید انجام شود؟ آیا مردم باید دست به دست یکدیگر دهند و مسایل ارزی کشور را حل و فصل کنند یا این وظیفه دولت است.
باید پذیرفت که دیگر نمیتوان مسایل کشور را فقط با دعا و انشاءالله گفتن حل کرد. این موضوع نیازمند برنامهریزی و حساسیت دولت به واقعیتهای اقتصادی است. رییس دولت در شرایطی تحریمها را امروز امری دانست که زیر سایه آن میتوان به خودکفایی و شکوفایی دست پیدا کرد که پیش از این منتقدان سازشهای غیراصولی را کاسبان تحریم میدانست. این چرخشهای رفتاری از سوی رییسجمهور عجیب و بیانگر آن است که هر روز سلیقه پررنگتر از گذشته نقشآفرینی میکند.
اظهارات تکراری رییسجمهور درباره مقصر بودن دولتهای قبل و وجود ضعفهای اقتصادی در برنامهریزی آنها این بار نیز قابل توجه بود البته با این تفاوت که این بار شاهد بودیم روحانی ریشه بخشی از این مشکلات را نیز در حاکمیت دوران پهلوی جستوجو میکرد. اگر همه آنچه درباره نقش پررنگ گذشتگان درباره آسیبهای اقتصادی کشور صحت داشته باشد باید پذیرفت این جست و جو در گذشته دلیلی ندارد مگر بیبرنامگی، نبود آرمان و تعاریف روشن در برنامهریزیهای اجرایی دولتها.
در همین راستا باید گفت اگر نقد حال حاضر جای خود را به نبش قبر گذشته میداد به طور قطع شرایط بهتر از شرایط فعلی بود. در این چارچوب دولتها ضعف خود را قبول میکردند و در مسیر ترمیم آن قدم برمیداشتند. همین روند منجر میشد آسیبها یک به یک جای خود را به نقطه قوت دهند و شرایط بهتر از حال حاضر مدیریت میشد. بزرگ کردن آسیبهای گذشته هرگز بر آسیبهای امروز سایه نخواهد افکند و تنها ثمره آن بیارزش کردن فعالیت ادوار گذشته است.
مطالبه مردم در حال حاضر اجرایی شدن برنامههایی است که دولت در ابتدای کار خود مدعی انجام آن شد. اگر امروز مردم به منظور مطالبه مشکلات خود ابراز خشم و ناراحتی میکنند به این معنی نیست که حتما وابسته به بیگانگان و خارج از کشور هستند. مشکل آن است که قدمی در راستای محقق شدن برنامهها برداشته نشده است. دولت باید بداند هرگز از مردم طلبکار نیست و باید در مقابل مطالبات مردم پاسخگو باشد و نسبت به آن احساس مسوولیت کند.
البته دو موضوع بسیار مهم را در مصاحبه اخیر رییسجمهور شاهد بودیم که متاسفانه سالهاست نسبت به آن توجه نمیشود. آن چیز نیست مگر درک دو مفهوم مهم عذرخواهی از مردم و شجاعت استعفا. بنا بر آنچه در کشورهای کوچک و بزرگ شاهد آن هستیم، مدیران بلندمرتبه و میانرده در صورت وجود هرگونه کاستی در برنامههای خود بعد از استعفا، عذرخواهی میکنند و مشکلات را میپذیرند؛ موضوعی که هرگز در مقامات مدیریتی کشور شاهد آن نبودهایم و هرگز مدیران حاضر به خشوع در مقابل مردم نیستند.
امیر واعظیآشتیانی
پایان خبر/
نظر شما