نقد فیلم ماریا 1403

فیلم ماریا یک معمای عشقی است که طی آن یک خانواده متشکل از دو فیلمساز جوان بنامهای فرهاد و پیمان (صابر ابر - کامیاب گرانمایه)، پریسا همسر فرهاد (مهشید خدادی) و مادر پریسا (پانته‌آ پناهی‌ها) ناخواسته درگیر یک بحران می شوند.

فیلم ماریا، درباره دختری بلوچ بنام حلیمه است که برای بازیگری با دو فیلمساز جوان آشنا میشود و در فیلم قرار است نقش یک دختر تن فروش را بازی کند. قسمتی از تمرینات دختر که با موبایل یکی از دو فیلمساز گرفته شده ناخواسته در فضای مجازی منتشر میشود ولی هیچکس باور نمی کند که این قسمتی از یک فیلم سینمایی است. همین مساله برای او مشکلات خانوادگی بوجود می آورد...

ما با یک فیلم معمایی عشقی روبرو هستیم که قرار است طی آن یک خانواده متشکل از دو فیلمساز جوان بنامهای فرهاد و پیمان (صابر ابر - کامیاب گرانمایه)، پریسا همسر فرهاد (مهشید خدادی) و مادر پریسا (پانته‌آ پناهی‌ها) ناخواسته درگیر یک بحران شوند. در طی این بحران ابتدا معمای مرگ ماریا یا همان حلیمه مطرح میشود که زندگی این چهار نفر را بهم میریزد.

فیلمساز قصد دارد در حین حل این معما روابطی عاشقانه را نیز به ما نشان دهد که مثلا با معمای مرگ ماریا ارتباطی ارگانیک دارد.

در چنین فیلمی باید رابطه بین افراد به خوبی نشان داده شود تا اصرار برای حل معما برای بیننده جذابیت داشته باشد. به دیگر سخن باید روابط عاشقانه به درستی پرداخت شود تا بیننده هم عمق بحران را درک کند و هم اصرار اشخاص بازی برای حل معما را بفهمد.

از همان ابتدا که مشخص میشود ماریا و حلیمه یک نفر هستند ما منتظر ایجاد یک هارمونی هستیم از ترکیب شخصیتها در موقعیت های دراماتیک تا روابط عاشقانه را در کنیم در نتیجه بحران مرگ ماریا برای ما قابل لمس باشد. اما اساسا روابط بین شخصیت ها شکل نمیگیرد خصوصا رابطه ماریا و فرهاد در کنار پریسا و فرهاد. تا انتها مشخص نمی شود چرا فرهاد انقدر اصرار دارد تا معمای مرگ ماریا را حل کند و این به این دلیل است که فیلمساز از آنچه بین فرهاد و ماریا گذشته به ما چیزی نشان نمیدهد. به موازات آن ما اساسا هیچ رابطه عاشقانه ای بین پریسا که به تازگی با فرهاد ازدواج کرده نمی بینیم. به بیان بهتر عشق بعنوان یکی از دو مضمون اصلی شکل دهنده فیلم کاملا الکن است.

به دلیل آنکه عشق موتور محرک ورود فرهاد به معمای مرگ ماریا است و الکن ترسیم شده، در نتیجه جذابیت حل معمای مرگ نیز بسیار کم شده و رسما بیننده بارها در طول فیلم از خود میپرسد چرا انقدر فرهاد دوست دارد بداند چه بر سر ماریا آمده است؟که تا انتهای فیلم نیز این پرسش بی جواب می ماند.

در نتیجه کشمکش ها کاملا بی معنی بوده و حل معما هیچ جذابیتی برای بیننده ایجاد نمی کند.

پایان/

۱۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۰۰
کد خبر: 31725

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 2 =