به گزارش تحریریه، روزنامه الکترونیکی «رای الیوم» در گزارشی نوشت: اخوان المسلمین به عنوان یک جریان دارای ریشه تاریخی و اهداف ایدئولوژیک در تحولات ژئوپلتیک خاورمیانه به یک جریان جنجال آفرین تبدیل شده است. در حالی که این جریان در گفتمان خود بیشتر بر مقاومت در برابر امپریالیسم با هدف آزادسازی فلسطین تاکید می کند، اما رفتارهای آن از روی عمد یا ناخواسته در بسیاری از موارد با اهداف راهبردی رژیم صهیونیستی همسو شده است.

این موضوع سوالات مهمی را درباره نقش و نیت این جریان و تناقض های داخلی آن مطرح کرده است.

تاثیر اخوان المسلمین در ثبات منطقه

این تاثیر را می توان در سیاست ترکیه به رهبری حزب عدالت و توسعه به طور آشکار مشاهده کرد. این کشور به شدت در حال گسترش ایدئولوژی اخوان المسلمین است. دخالت ترکیه در جنگ سوریه به بهانه حمایت از دموکراسی و حقوق بشر در پایان سبب تضعیف سوریه به عنوان پایگاه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی شد.

در ادامه رژیم صهیونیستی به طور مستقیم از سرنگونی ساختار دولت سوریه و کاهش قدرت نظامی آن استفاده کرد زیرا دشمن اصلی این رژیم از هم فروپاشید. پس از این فروپاشی، جنگنده های رژیم صهیونیستی صدها حمله را علیه انبارهای تسلیحات راهبردی سوریه آغاز کردند تا خطر آینده سوریه علیه خود را از بین ببرند. همه این اتفاقات در برابر چشمان نظام ترکیه و سردمداران جدید سوریه رخ داد.

وجه تشابه تحرکات ترکیه در سوریه و راهبرد اخوان المسلمین مصر بسیار شگفت آور است. هر دو با گفتمان اصلاح و آزادسازی، سیاست هایی را پنهان می کنند که به تجزیه و بی ثباتی منجر می شود. اگر این روند ادامه یابد مصر هم مانند سوریه به صحنه هرج و مرج و جنگ داخلی تبدیل خواهد شد و قدرت نظامی آن به فرسایش خواهد رفت. این سناریو با اهداف بلندمدت رژیم صهیونیستی همسو است.

راهبرد رژیم صهیونیستی برای تجزیه منطقه

رژیم صهیونیستی مدت های طولانی است که به طور هدفمند با تضعیف کشورهای همسایه خود راهبرد تجزیه منطقه را دنبال می کند تا کنترل منطقه را در اختیار داشته باشد. این راهبرد از سوریه آغاز شد زیرا ارتش سوریه تهدید بزرگی در برابر بلندپروازی های رژیم صهیونیستی بود. فروپاشی قدرت نظامی سوریه پس از تنش های طولانی، به منزله پیروزی بزرگی برای رژیم صهیونیستی بود.

اکنون مصر به عنوان یک کشور دارای تمدن و جایگاه راهبردی و دارنده یکی از بزرگترین ارتش های منطقه به عنوان هدف بعدی رژیم در نظر گرفته شده است. ثبات مصر دارای اهمیت بسیار بالایی است. با این وجود فعالیت جریان اخوان المسلمین این ثبات را تهدید می کنند. اگر ساختارهای نظامی و دولتی مصر شکست بخورد رژیم صهیونیستی خود را در برابر تهدیدهای احتمالی بیمه خواهد کرد.

به نظر می رسد پس از مصر، ثبات اردن و عراق نیز به هم خواهد خورد. جایگاه راهبردی اردن در کنار منابع هنگفتی که عراق از آن برخوردار است، سبب شده اند که ثبات این کشورها هدف قرار بگیرد. طرح های مورد نظر رژیم صهیونیستی برای منطقه، واضح و آشکار است. این رژیم به دنبال فروپاشی ارتش و ساختارهای دولتی کشورهای قدرتمند همسایه است تا خودش بدون هیچ رقیبی کنترل منطقه را در اختیار داشته باشد.

به نظر می رسد رفتارهای اخوان المسلمین هم چه از روی فریب ایدئولوژیکی باشد یا چه از روزی بازی های خارجی یا شکست های داخلی، با این طرح های رژیم صهیونیستی همسو است.

بحران داخلی گروه اخوان المسلمین

برای فهم این رویکرد باید در دینامیک داخلی جریان اخوان المسلمین دقت کرد. پس از آنکه این جریان بر آزادسازی قدس و بازگردان عزت اسلامی تمرکز کرده بود اکنون این جریان از انحراف های راهبردی و تناقض های ایدئولوژی رنج می برد.

در واقع تفاوت میان اصول اساسی این جریان و رفتارهای رهبران آن بسیار آشکار است. در حالی که اعضای مردمی جریان اخوان المسلمین به مساله آزادسازی قدس پایبند هستند، بسیاری از رهبران آن سیاست متناقضی را با این هدف دنبال می کنند. این بحران داخلی به دلیل وجود رهبران وابسته و نفوذ در داخل جریان اخوان المسلمین در حال وخیم شدن است. این افراد از طریق تاثیر خارجی یا اهداف شخصی موفق شده اند اخوان المسلمین را از مسیر اصلی خود منحرف کنند. تصمیم های این افراد نه تنها سبب تضعیف اعتبار این جریان شده است بلکه موجب گردیده است که قدرت های خارجی از جمله رژیم صهیونیستی و همپیمانان آن از این رهبران به عنوان بازیچه استفاده کنند.

فریب راهبردی و آینده

ناتوانی جریان اخوان المسلمین در درک فریب راهبردی که خورده به منزله شکست بزرگی برای این جریان است. از گفتمان دموکراسی و اصلاح علیه این جریان استفاده شده و شکاف هایی را در این جریان ایجاد کرده است. این موضوع سبب تقویت ائتلاف هایی شده که در راستای برنامه های خارجی تلاش می کنند.

از این رو، رهبران اخوان المسلمین باید با چنین رفتارهای نگران کننده ای مقابله کنند زیرا این رفتارها سبب شکست در رسیدن اهداف شده است. برای اعضای اصلی جریان اخوان المسلمین که واقعا به دنبال آزادسازی قدس و مقابله با اشغال گری هستند اکنون زمان سرنوشت سازی است. آنها باید سستی را کنار بگذارند و خطاهای راهبردی را که رهبران مرتکب شدند به چالش بکشند.

شکست در این ماموریت نه تنها سبب فرسایش اعتبار آنها خواهد شد بلکه آنها را همسو با برنامه های رژیم صهیونیستی خواهد کرد.

روند جریان اخوان المسلمین دارای آثار بلند مدتی برای خاورمیانه است. این جریان با تضعیف کشورهای اصلی مثل سوریه و مصر به طور غیرعمدی سبب ایجاد فضایی پر از اختلاف و تنش شده است. ایجاد این فضا نه تنها به سود رژیم صهیونیستی است، بلکه سبب تداوم بی ثباتی ها در منطقه خواهد شد که در نتیجه آن توان کشورهای منطقه برای مقابله با سلطه خارجی را از بین می برد.

با ائتلاف سازی ها و سیاست هایی که ساختارهای اساسی منطقه را تضعیف می کند نمی توان قدس را آزاد ساخت. جریان اخوان المسلمین باید این موضوع را درک کنند که بازگشت به مبانی اصلی آن و بازنگری در معیارهای راهبردی، موضوعی ضروری است.

جریان اخوان المسلمین اکنون بر سر چند راهی قرار گرفته است. این جریان می تواند روند کنونی را که با گام های راهبردی اشتباه و انحراف ایدئولوژی همراه است، طی کند. همچنین این جریان می تواند اصلاحات عمیقی را آغاز کند. در این صورت باید نقش خود را تقویت کند. اعضای اصلی این جریان باید دیدگاه اصلی این جریان را بازیابی کنند و در برابر سیاست رهبرانی که خود را با طرح های خارجی همراه کرده اند، ایستادگی کنند. آن ها باید به عنوان یک هدف عملی که نیاز به راهبرد آشکار و همگرایی دارد اولویت را به آزادسازی قدس بدهند.

اکنون زمان مناسبی برای تحرک قاطعانه است. شکست در انجام وظیفه سبب سرعت بخشیدن به تحقق اهداف توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد. خطرات بیش از هر زمان دیگری گسترده شده است. جاه طلبی های رژیم صهیونیستی نیاز به شجاعت مقابله با این رژیم و پایبندی به اصول عدالت و مقاومت از سوی جریان اخوان المسلمین و کشورهای منطقه دارد.

پایان/