مواجهه ایران با حوزه مقاومت و سوریه را باید در سه مقطع مورد ارزیابی قرار داد.
مقطع اول مربوط به حضورداعش درسوریه بود که واکنش ایران وتعاملی که بادولت قانونی این کشورداشت دستاوردهای قابل ملاحظه ای را برای ایران، سوریه، کشورهای منطقه، محور مقاومت و جهان اسلامی درپی داشت. ازجمله این دستاوردها جلوگیری از استقرار دولت داعش در منطقه، حفظ ارتباط با لبنان و کمک به مردم فلسطین بود. همین دستاوردها بود که طی 14ماه گذشته عملا پوشالی بودن قدرت رژیم صهیونیستی را اثبات کرد و نشان داد که صهیونیسم جهانی در برابرمحورمقاومت آسیب پذیر است. شاهد بودیم که این نتانیاهو بود که خواستار آتش بس با حزب الله شد در حالی که در این مدت هرگونه آتش بسی را رد کردند و دیدیم که هیچ کدام از اهداف رژیم صهیونیستی و نظام سلطه در غزه محقق نشد و در نهایت در دادگاه بین المللی لاهه رژیم صهیونیستی محکوم و سران این رژیم به عنوان جنایتکاران جنگی معرفی شدند و نقشه های جدیدی که نظام سلطه برای خاورمیانه داشت برملا شد و این رخداد واجد آموزه ها و ظرفیت های متنوعی برای جهان اسلام بود.
فصل دوم این مواجهه مربوط به حوزه دیپلماسی بود ومعتقدم ما بایستی در حوزه مقاومت و در مورد سوریه که در آستانه اتفاقات جدید بودموانعی ایجاد می کردیم که باید به صورت کارشناسی به دلایل عدم توفیق در این بخش پرداخته شود.
مقطع سوم زمان حال است و رخدادهایی که در آینده اتفاق خواهدافتاد.الان شاهدیم که نگرانی های رژیم صهیونیستی نه تنها رفع نشده، بلکه افزایش هم پیدا کرده و درحال حاضر با شرایط ویژه ای درصحنه سوریه مواجه است و معلوم نیست که در این عرصه وضعیت رژیم اشغالگر قدس امن تر شود و به همین خاطر شاهد بودیم مناطقی از دمشق را به بهانه وجود سلاح بمباران کرد و وارد قنیطره شد و نسبت به امنیت اردن به عنوان متحد آشکار و پنهان تل آویو هشدار داده است.این در حالی است که جریان های مختلف شورشی و تکفیری در حال برنامه ریزی هستند و بازیگران منطقه ای مثل امارات، عربستان، قطر و ترکیه هم دنبال پیاده کردن اهداف خود درصحنه سوریه هستند و ازطرف دیگرروس ها هم هنوز داخل منطقه هستند و بعید است که به راحتی حاضر به ترک صحنه شوند و ازسوی دیگر میلیون ها نفر از افرادی که از سوریه خارج شده بودند و بخش زیادی از آنها متعلق به خانواده های داعش و نیروهای آموزش دیده هستند، می خواهند به داخل سوریه برگردند؛ بنابراین با صحنه آشفته ای روبه رو هستیم و از این جهت که جمهوری اسلامی توانسته بود امنیت را در سوریه حفظ کند خلاء حضور ایران به خوبی احساس می شود.
جمهوری اسلامی نقش ثبات سازی را در سوریه ایفا می کرد و امروز، نبود این نقش شرایط دشواری را به وجود آورده و از این رو می طلبد که دیپلماسی با حفظ منافع راهبردی ایران در منطقه با مدیریت میدان حرکت کند و این یک نکته کلیدی است و نباید از آن غفلت کرد تا فضای تنفسی جمهوری اسلامی در منطقه گسترش پیدا کند.
پایان/
نظر شما