به گزارش تحریریه، درحالیکه تشدید سیاست های ضدایرانی در دولت ترامپ، واقعیتی آشکار است اما سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران گامی را در جهت آمادگی برای آینده، تقویت روابط با قدرت های شرقی و کم کردن از آسیب های فشار حداکثری کاخ سفید بر نمی دارد.
1- بلومبرگ خبری منتشر کرده است مبنی بر این که یک پالایشگاه خصوصی چینی ، به جای ایران و روسیه از آفریقا سفارش نفت سبک داده است.
پالایشگاه نفتی «لندبریج» چین، محمولهای دو میلیون بشکهای از نوع موسوم به «موستاردا» _که بسیار شبیه به نفت سبک ایران است_ را برای ماه نخست سال جدید میلادی از آفریقا سفارش داده است. پالایشگاههای کوچک و خصوصی چین، موسوم به تیپات (قوری چای)، از مشتریان نفت خام ایران هستند.
2-بلومبرگ این خبر را نشانهای بر «تغییر وضعیت» در روابط چین با ایران (و روسیه) ارزیابی کرده و ادّعا میکند که روی کار آمدن دولت ترامپ، محدودیتهایی در روابط اقتصادی کشورهای مذکور ایجاد میکند.
نظر به تحلیلها و اظهارنظرهای چهرههای نزدیک به ترامپ، سیاستهای رئیسجمهور آیندهی ایالات متحده «فشار حداکثری» بر ایران را احیا خواهد کرد. بلومبرگ نیز بر همین گمانهزنیها سوار شده و میگوید که در میان نهادهای مالی بینالمللی، ظنّ افزایش سختگیریهای آمریکا علیه صادرات نفت ایران تقویت شده است.
علاوه بر احتمال بازگشت «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران، عرضهی محدودتر نفت خام ایران به خاطر نگرانیها در مورد حمله احتمالی اسرائیل به زیرساختهای انرژی تهران در ماه گذشته نیز پالایشگاههای چینی را بر آن داشته تا به منابع جایگزین نیز بیاندیشند.
3- پیشبینی بلومبرگ بر مبنای یک نمونه، هم زودهنگام است و هم سوگیرانه و تحریککننده.
به نظر میرسد: اولاً، اگرچه محتمل است که واشنگتن سیاست فشارحداکثری را در قبال ایران در پیش بگیرد، اما نه آمریکای امروز آمریکای سال ۲۰۱۶-۲۰۱۷ است، و نه امکانات بالقوّه و بالفعل ایران در سال ۲۰۲۴-۲۰۲۵ با دور قبلی ریاست جمهوری ترامپ قابل مقایسه است. لذا بلومبرگ و نظایر آن، با طرح این خبر سوای پسزمینههای پیچیدهی آن، هدفی جز وحشتآفرینی و متعاقباً مدیریت اذهان ترسیده را دنبال نمیکنند.
ثانیاً، استراتژی اصلی ایالات متّحده، سیاست مهار چین و ضربه به امنیت انرژی این کشور است. با در نظر گرفتن فاکتور افزایش تحریمهای متقابل آمریکا و چین در دو سال اخیر، و نیز سیاست آشکار ترامپ مبنی بر گسترش تعرفههایی که مستقیماً به منافع تجاری چین صدمه میزند، تصوّر این که چین «لزوماً» و «لاجرم» به محدودیتهای اعمالی آمریکا علیه ایران و روسیه گردن میگذارد، خوشبینانه و سادهاندیشانه است.
ثالثاً، تنوّعبخشی به مبادی واردات انرژی، به موازات نیاز روزافزون چین به منابع انرژی برای افزونسازی رشد تولید ناخالص ملّی و جلوگیری از رکود صنعتی، حاکی از این واقعیت است که اقدام چین به وارد کردن نفت مثلاً از آفریقا، هیچ رابطهی مستقیمی با کاهش واردات نفت از ایران ندارد.
رابعاً، اثربخشی فشارهای حداکثری ایالات متّحده با مختصات ۲۰۲۵، تا حدّ زیادی به آمادگی ایران برای مواجهه با این رویکرد آمریکا بستگی دارد. آمریکا از ابزار تحریم بیش از حد استفاده کرده و امکان تحریمهای موثّر بیشتری علیه ایران عملاً وجود ندارد.
مسأله برای ایران، خنثیسازی تحریمهاست که تا حدّ زیادی به عوامل و سیاستهای داخلی اقتصاد ایران بازمیگردد. اقناع طرفهای ثالث برای کیفیت تنظیم روابط خود با ایران در چنین شرایطی نیز قاعدتاً به بازنمایی اراده و ظرفیتهای ایران در ایجاد کانالها و مکانیزمهای کارآمد در تبادلات و تعاملات اقتصادی-تجاری بستگی دارد.
خامساً، در یک چشمانداز بلندمدت، ایران برای چین اهمیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک قابل توجّهی دارد؛ زیرا ایران میتواند مانع از خفگی ژئوپولتیک چین شود، و به این ترتیب، تمام دولتهای منطقه در رقابت با ایران دچار چالشهای جدی میشوند.
در مبحث کریدورها، پروژهی ضدّمنطقهای IMEC که امارات و عربستان سعودی دو رکن اصلی آن به شمار میروند، اگرچه پس از هفتم اکتبر چشمانداز روشنی ندارد، اما چالش مهمی برای پروژهی فوق استراتژیک یککمربند-یکراه چین است و قاعدتاً ایران در نسبت با چین، در نقطهی مقابل دولتهایی نظیر عربستان تعریف میشود.
همچنین ایران در حوزهی پاکستان، افغانستان و آسیای میانه، و مشخصاً در چالش امنیتیِ پیش روی چین در عرصهی مبارزه با تروریسم، و نیز در تأمین امنیت راه ابریشم نوین، شریک راهبردی چین (و روسیه) به حساب میآید. هیچ یک از دولتهای منطقه دارای چنین ویژگیهای متمایزی نیستند که ایران از آن برخوردار است و لذا نمیتوانند جای ایران را در مناسبات با چین بگیرند. از این رو چین با خرید نفت ایران به این وابستگی متقابل تعیّن میبخشد.
4- اما در عمل وضعیت چگونه است؟ بیش از سه ماه از آغاز بهکار دولت چهاردهم گذشت، اما رئیسجمهور یا وزیر امور خارجهی ایران، جز در حاشیهی اجلاس بریکس و یکی دو گفت وگوی تلفنی، هنوز هیچ دیدار رسمی با رئیسجمهور چین، وزیر امور خارجه یا دیگر مقامات عالیرتبهی این کشور نداشتهاند.
کمتر از دو ماه دیگر نیز، رئیسجمهور جدید ایالات متّحده در کاخ سفید مستقر میشود. با توجه به چینش احتمالی کابینهی وی و یکدست شدن نسبی هیأت حاکمهی آمریکا، قاطبهی پیشبینیها میگویند که فاز نخست رویارویی ایالات متحده با ایران، همراه با افزایش فشارهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و... خواهد بود.
ایرانی که میداند فشارهای حداکثری با تمرکز بر محدودسازی فروش نفت آغاز میشود، برای توسعهی کانالهای پرداخت جایگزین با هدف کاهش اتکا به دلار آمریکا و زیرساختهای مالی تحت سلطهی غرب (مانند درهم)، چه اقداماتی انجام داده است؟
ایرانی که میداند فشارهای حداکثری با هدف ایزولاسیون سیاسی-اقتصادی ایران و نشاندناش بر سر میز سازش و تسلیم طراحی شده است، برای توسعهی روابط خود با چین _ابرقدرتی که تنها رقیب سنگینوزن ایالات متحده است_ و برای اعتمادسازی و بالفعل کردن تفاهمنامهی ۲۵ساله با چین که سرشار از ظرفیت برای ساختن قدرت نرم و سخت، چه کرده است؟
ایرانی که میداند فشارهای حداکثری تبعاتی چون بیرون ماندن ایران از روندها و پویاییهای منطقهای دارد و میخواهد ایرانِ بازیساز را در نسبت با همسایگان و هممنطقهایهای خود به یک بازیگر منفعل و دست چندم تقلیل دهد، با نظر به نقش کلیدی چین در رابطه با کشورهای منطقه، برای بلوکسازی و جایگیری درست در نسبت با چین چه کرده است؟
در حالی که اتاقهای فکر و اندیشکدههای تحت سیطرهی آتلانتیسیستها، دائماً از بلوک چین، روسیه و ایران سخن میگویند و فرم نهایی نظم جدید چند قطبی در نظام بینالملل را با محوریت این بلوک توضیح میدهند، و با توجه به این امر که ایران احتمالأ آسیبپذیرترین ضلع این مثلث است و از منظر غرب و متّحدان آن برای تضعیف و تخفیف تقدّم منطقی دارد، آیا اولویت سیاست خارجی ما نباید بر مبنای تحکیم مناسبات و افزایش همافزایی با شرکایی چون چین و روسیه باشد؟
اگرچه سیاست همسایهمحوری سیاست مفیدی است، اما در این وضعیت خطیر، سفرهای پیاپی به کشورکهایی که از جهات مختلف فاقد اهمیت استراتژیک برای ما هستند، چه اولویتی دارند؟
اینها و پرسشهایی از این دست، هر روز و هر ساعت بر ذهن نگران تمام کسانی که جایگاه ایران را فراتر از آنچه هست میبینند، سنگینی میکند.
این میزان آشفتگی و اغتشاش در ادراک متخصّصان سیاست خارجی کشور از وضعیت جاری، همچون سلاحی کارآمد در دستان دشمنان و رقبای ایران علیه ایران عمل میکند.
پایان/
نظر شما