به گزارش تحریریه، تارنمای «Market Watch» در یادداشتی باهدف تحلیل بازار آینده انرژی و شرکت های سودده در این حوزه آورده است توافقنامه پاریس ۲۰۱۶ برای کنترل تغییرات آب و هوایی، رساندن انتشار گاز دیاکسید کربن به صفر تا سال ۲۰۵۰ را هدف قرار داده است. سرمایهگذاران نیز سیل پولهای دولتی را به سمت شرکتها و فناوریهای متعهد به گذار سبز به جریان انداختند. با این حال، مشکلترین بخش در مورد سرمایهگذاری در انتقال انرژی، پذیرش دو نکته به ظاهر متناقض است که هر دوی آن ها همزمان می توانند درست باشند. درست است که انرژی های تجدیدپذیر کلید تامین نیازهای برق آینده با انتشار کربن کمتر است. اما سوخت های فسیلی را نمی توان به راحتی جایگزین کرد و در واقع غروب سوخت های سنتی طولانی خواهد بود.
هر انتقال انرژی در گذشته به جای جایگزینی منابع انرژی موجود، مکمل آنها بوده است که تفاوتی را ایجاد نمی کرد. بنابراین بسیاری از فرآیندهای صنعتی و اشکال حمل و نقلی که امروزه به آنها تکیه می کنیم، مانند فولادسازی یا هواپیماها، در حال حاضر هیچ جایگزین مناسب اقتصادی برای سوخت های فسیلی ندارند.
یک شبکه برق متعادل و انعطاف پذیر به هر دو انرژی تجدید پذیر و سوخت های فسیلی نیاز دارد. این واقعیت ات که اغلب نادیده گرفته می شود اما می تواند فرصت های سرمایه گذاری را در بخش های مختلف انرژی ایجاد کند.
مدرن سازی شبکه
برای سرمایهگذارانی که میخواهند بدون توجه به منبع انرژی در دوره گذار انرژی شرکت کنند، مهم است که جهان در کوتاه مدت به شبکههای بزرگتر و هوشمندتر نیاز دارد ضمن آنکه در این روند ارائهدهندگان اجزای اصلی شبکه و خدمات تاسیسات بادمحور نیز مورد نیاز است.
آژانس بینالمللی انرژی تخمین میزند که برای تامین نیاز اولیه خود از طریق انرژیهای تجدیدپذیر، جهان باید تا سال ۲۰۴۰ نزدیک به ۵۰ میلیون مایل خطوط انتقال را اضافه یا جایگزین کند.
این عدد نجومی، عدم تعادل بین تولید برق و زیرساخت های پشتیبانی را نشان می دهد. برای سرمایه گذاران، این امر فرصت هایی را در زمینه زیرساخت های تکمیلی که برای ایجاد شبکه مورد نیاز است، ارائه می کند. شرکت هایی مانند ایتون (Eaton) که اجزای ضروری این فرایند را فراهم می کند (از جمله اینورترها یا پست های خطوط انتقال) موقعیت خوبی برای استفاده از این اهداف بلندپروازانه احساس می کنند. نقش اصلی این شرکت ها در روند گذار انرژی در سال های آینده ممکن است امروزه به طور کامل مورد توجه قرار نگیرد، اما ممکن است بازارها به زودی به این نتیجه برسند.
برای سرمایهگذاران بسیار مهم است که در جستجوی شرکتهایی در بخش انرژی باشند که آیندهنگر هستند
تغییر به سمت انرژی سبزتر از مسیر سوخت های فسیلی
سوخت های فسیلی به طور قطع جزء سیستم انرژی آینده خواهند بود گرچه سهم آن ها کوچکتر می شود اما احتمالاً بیشتر به شکل گاز طبیعی تا زغال سنگ و نفت خواهد بود. در واقع، انتظار می رود که تقاضای جهانی برای گاز طبیعی مایع (LNG) تا سال ۲۰۴۰ بیش از ۵۰ درصد رشد کند، زیرا انتقال از زغال سنگ به گاز در چین و آسیای جنوبی رو به افزایش است.
این ساختار انرژی جدید، امروزه بخش های انرژی را به دو دسته برنده و بازنده تقسیم کند.
برخی به غروب طولانی مدت سوختهای فسیلی تکیه میکنند و سرمایهگذاریهای خود را صرفاً بر ادامه تأمین سوختهای گذشته یعنی نفت و سایر سوختهای فسیلی متمرکز نگاه می دارند. این شرکتها اگرچه بهرهوری را افزایش می دهند و زیرساختهای بهتری را در انرژیهای تجدیدپذیر ایجاد می کنند ولی با خطر منسوخ شدن روبرو خواهند بود. این شرکت ها ممکن است در نهایت با داراییهای بزرگ کربنی که دیگر از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیستند، شناخته شوند.
برای سرمایهگذاران، جستجو برای شرکتهای بخش انرژی که آیندهنگر هستند و پیداکردن راههایی برای باقی ماندن در فهرست تأمینکنندگان انرژی بدون توجه به منابع اولیه انرژی حیاتی است. دو شرکت TotalEnergies و SHEL در حال گسترش قابلیت های تولید و حمل و نقل گاز طبیعی هستند. این شرکت ها موقعیت خوبی برای دوره گذار انرژی دارند، زیرا گاز و LNG هر دو سهم قابل توجه و رو به رشدی از درآمد و سود کلی آنها را تشکیل می دهند.
در عین حال، به نظر میرسد بازارها هنوز از این تغییر استقبال نکردهاند، زیرا این شرکتها با همتایان کمتنوع خود مانند اکسون موبیل با تخفیف معامله میکنند.
سرمایهگذارانی که نقش حیاتی سوختهای فسیلی با انتشار کمتر کربن را در دوره گذار نادیده میگیرند، ممکن است بهترین فرصتها را از دست بدهند، زیرا جهان در حال تجربه یک انتقال طولانی و پیچیده به آیندهای با انرژی پاک است
خطوط لوله نیز راه دیگری برای استفاده و کسب سود از تغییر جهانی انرژی به سمت گاز طبیعی است. اغلب شرکتهای این حوزه قراردادهای خرید بلندمدت دارند و برای سرمایهگذاران جذاب هستند زیرا بازده ریسک متفاوتی را در فضای گاز طبیعی پیشنهاد میکنند: نخست آن ها در معرض رونق تقاضا قرار دارند و نوسانات کوتاهمدت قیمتی کمتری دارند. این ویژگیها به همراه جریانهای نقدی سود مورد توجه بازیگران اصلی خط لوله از جمله Enbridge و کیندر مورگان هستند.
هوشمندسازی در مصرف انرژی
پاسخگویی به تقاضای رو به رشد و ایجاد ظرفیت ها بخش بزرگی از دوره گذار انرژی را تشکیل می دهد. سرمایه گذاران همچنان باید به نوآوری در مدیریت تقاضا و استفاده موثرتر از منابع انرژی توجه زیادی داشته باشند.
در گذشته، سیستم برق عمدتاً خیابانی یک طرفه از نیروگاه های بزرگ و متمرکز به مصرف کنندگان نهایی بود. امروزه این سیستم بسیار پویاتر شده و هم اپراتورها و هم مصرف کنندگان بینش تازه ای را در مورد مصرف برق خود و همچنین کنترل زمان و نحوه استفاده از آن به دست آورده اند.
شرایط یک ساختار دو طرفه ایجاد کرده است که در آن مشتریان به طور فعال مصرف انرژی خود را از طریق وسایل هوشمند یا ذخیره سازی مدیریت می کنند، در حالی که اپراتورها هم قابلیت های مدیریت توزیع و تولید برق را افزایش داده اند. این تحولات ممکن است به نفع شرکت هایی مانند اشنایدر الکتریک باشد که حسگرها و دستگاه های هوشمند را در تمام مسیر به نرم افزار متصل کرده اند و به اپراتورهای شبکه اجازه می دهند تا عرضه و تقاضا را بهینه کنند.
تردیدی نیست که انرژی های تجدیدپذیر به طور عمده اولین انتخاب برای تولید برق جدید هستند. ظرفیت جهانی انرژی های تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۳ حدود ۵۰ درصد بیشتر شده است، ضمن آنکه امروزه هزینه تولید این برق را کمتر کرده اند. با این وجود حتی این سرعت رشد در انرژی های تجدیدپذیر ممکن است پاسخگوی افزایش شدید تقاضای انرژی نباشد. سرمایهگذارانی که نقش حیاتی سوختهای فسیلی با انتشار کمتر کربن را در دوره گذار نادیده میگیرند، ممکن است بهترین فرصتها را از دست بدهند، زیرا جهان در حال تجربه یک انتقال طولانی و پیچیده به آیندهای با انرژی پاک است.
پایان/
نظر شما