به گزارش تحریریه، تارنمای خبری تحلیلی «بیزینس اینسایدر» در مطلبی عنوان داشت که چندی قبل «ولادیمیر پوتین» در یک سفر دو روزه به چین سفر کرد و هیئت تجاری بزرگی را با خود آورد. این اولین سفر رسمی او به خارج از کشور پس از انتخاب مجددش برای پنجمین دوره بوده است. این سفر که چند روز پس از منصوب شدن یک اقتصاددان غیرنظامی به سمت ریاست وزارت دفاع روسیه انجام شد.
اما در حالی که چین مهمترین بازار روسیه است، پوتین فقط از شی جین پینگ - رهبر چین که پوتین را "دوست قدیمی" خود میخواند - خواستار حمایت اقتصادی نیست. رهبر روسیه همچنین در حال ایجاد یک رابطه استراتژیک است.
«چلس میچتا» در مرکز تحلیل سیاست اروپا، روز چهارشنبه نوشت، «دو کشور متحد هستند نه به این دلیل که وابستگی فرهنگی یا ایدئولوژیکی خاصی دارند، بلکه به دلیل ضرب المثل قدیمی که «دشمن دشمن من دوست من است» گرد هم آمدهاند.
میچتا افزود: «مشارکت آنها تا حد زیادی عملگرایانه مبتنی بر اصول قدرت سخت بدون تظاهر یا موضع گیری ایدئولوژیکاست. در این همسویی با سیاست واقعی، هر دو طرف بر این باورند که از ادامه همکاری با یکدیگر بیشتر سود میبرند.
اقتصاد روسیه در مواجهه با بیش از دو سال تحریمهای غرب، تا حدودی به لطف افزایش یارانههای دولتی و تولید در زمان جنگ، انعطافپذیر باقی مانده است.
پیشترها یکی از اقتصاددانان تا آنجا پیش رفته بود که گفت که اقتصاد روسیه به قدری تحت تأثیر جنگ قرار گرفته است که نمی تواند در این درگیری برنده شود یا ببازد.
روسیه از زمان آغاز جنگ در اوکراین به طور فزاینده ای به چین متکی شده است. تجارت دوجانبه در سال گذشته به رکورد ۲۴۰ میلیارد دلار رسید که در مقایسه با ۱۹۰ میلیارد دلار در سال گذشته ۲۶ درصد جهش داشت. بیجا نیست که بگوییم بدون حمایت اقتصادی چین، روسیه نمیتوانست با تحریمهای اقتصادی اعمال شده توسط غرب علیه این کشور در پی تهاجم همه جانبه پوتین به اوکراین مقابله کند.
رونق تجارت بیشتر از تامین منافع روسیه در خدمت منافع چین بوده است و مسکو را در موقعیتی حاشیه قرار داده است. روسیه اکنون مواد خام را به چین صادر می کند در حالی که چین کالاهای تمام شده، به ویژه خودروها را به روسیه می فرستد، البته دومی به هزینه صنعت خودروسازی بومی روسیه.
یکی از موارد کلیدی در دستور کار پوتین در سفر به چین این است که پکن را به تایید خط لوله پیشنهادی گاز طبیعی از سیبری به چین تشویق کند، زیرا روسیه بازار خود را در اروپا را که روزگاری بزرگترین بازار انرژی مسکو بود، به دلیل تحریم ها از دست داده است.
تحلیلگران مرکز سیاست انرژی جهانی در دانشگاه کلمبیا اعلام کردند: روسیه با فروش حجم زیادی از گاز ارزان به چین، به طور بالقوه میتواند پکن را به یک اتحاد ژئوپلیتیکی نزدیکتر با خود وابسته کند. متقاعد کردن چین برای متعهد شدن به چنین پروژه بزرگی در طول جنگ، تحول ژئوپلیتیکی برای مسکو خواهد بود و به غرب و جنوب جهانی نشان میدهد که کرملین علیرغم جنگ قادر به تعمیق روابط انرژی با چین است.
اما چین در واقع تا اواسط دهه ۲۰۳۰ به گاز بیشتری نیاز ندارد، بنابراین زمان به نفع پکن است.
پکن خواستار صلح در اوکراین شده و پیشنهادی را که به گفته برخی تحلیلگران مبهم است، برای این منظور در سال گذشته ارائه کرده است. اما برخی تحلیلگران می گویند که چین از ادامه جنگ سود بیشتری دارد.
حمایت مستمر آمریکا از کیف - و در نتیجه ناتوانی روسیه در تضمین دستاوردهای خود در کوتاه مدت - در واقع به نفع پکن است. خاتمه کمکهای ایالات متحده علیه چین کارساز خواهد بود، زیرا خاتمه جنگ اوکراین باعث توقف – یا حداقل کند کردن – لغزش مسکو به سمت وابستگی رعیت وار (انگلی) به پکن میشود. به نظر می رسد پکن به این نتیجه رسیده است که حمایت از روسیه ارزش هرگونه تلافی از جانب غرب را دارد.
شاید روسیه ای که به طور فزاینده ای وابسته شده است، بتواند فناوری نظامی کلیدی خود را که در دوران پس از فروپاشی شوروی توسعه داده است، به پکن ارائه دهد، بنابراین به چین کمک می کند تا گام های بزرگی در این بخش بردارد.
روابط نزدیکتر روسیه و چین برای غرب یک مشکل است.
در حال حاضر، وحدت هدف بین قدرتهای استبدادی نزدیکترین رابطه را در دهههای اخیر ایجاد کرده است. چین و روسیه در حال ایجاد شراکتی هستند که به طور فزایندهای یادآور اتحاد قدرتهای بزرگ است.
به طور خاص، پکن چشمانداز خود را فراتر از روسیه قرار داده و بیشتر به تغییر روابط قدرت در اروپا علاقه مند است. پکن پروژهای به مراتب بلندپروازانهتر را با هدف تغییر پایههای نظم جهانی دنبال میکند تا یک بار برای همیشه به دوران سلطه غرب در سراسر جهان پایان دهد.
پایان/
نظر شما