۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰

پیام پنج‌گانه پوتین به غرب

علی بمان اقبالی زارچ
پیام پنج‌گانه پوتین به غرب

پوتین برای نمایش تسلط خود بر روسیه پهناور و جنگ اوکراین توامان با مقابله با محور یورآتلانتیک پیام محتوایی مهمی به نخبگان داخلی و بویژه غربی ارسال کرده که عمدتا" در مصاحبه با تاکر کارلسون و یک شبکه تلویزیونی روسیه منعکس شده است.

بدون شک این انتخابات آزمون مهمی برای فدراسیون روسیه و بویژه شخص پوتین رئیس جمهوری این کشور از جهات مختلف در دو سالگی عملیات ویژه نظامی در اوکراین می باشد و کرملین نسبت به موفقیت با آرائ ۸۰ درصدی در این انتخابات خوش بین می باشد. آقای پوتین برای نمایش تسلط خود بر روسیه پهناور و جنگ اوکراین توامان با مقابله با محور یورآتلانتیک پیام محتوایی مهمی به نخبگان داخلی و بویژه غربی ارسال کرده که عمدتا" در مصاحبه با تاکر کارلسون و یک شبکه تلویزیونی روسیه منعکس شده است که اهم آن عبارتند از:

۱- بد عهدی غرب در موضوع ناتو: در این باره پوتین با اشاره به تاریخ کشورش می گوید در جنگ های جهانی؛ هیتلر؛ نازیسم؛ بلایی بر سر روسیه با ۲۰ میلیون کشته آوردند و در مرحله بعد زمان تشکیل اتحاد جماهیر شوروی توسط لنین و فروپاشی آن در سال ۱۹۹۰ توسط غربی ها و یلتسین رسید و با مدرک و دلیل اثبات کرد که این غرب بود که به روسیه قول داد چنانچه اتحاد شوروی فرو پاشد، یک وجب ناتو را به شرق گسترش نخواهد داد ،! پوتین در این مصاحبه ها خود را یک رهبر مسلط نشان داده و می گوید وقتی غربی ها آلمان شرقی و مجارستان و لهستان و رومانی و آلبانی را به ناتو دعوت کردند من در دیداری با جورج بوش در یک مکان تفریحی از او عاجزانه خواستم که سر قولتان بمانید و اجازه ندهید ناتو به سمت شرق گسترش یابد، بوش قول همکاری داد ولی بعد که به واشنگتن رفت هیچ اتفاقی نیفتاد.

۲- استقرار موشک در مرزهای روسیه که در این رابطه رئیس جمهور روسیه می گوید در سال۲۰۱۲ غربی ها موشک های پدافندی خود را بر خلاف تمامی قول و قرارها در لهستان مستقر کردند و وقتی اعتراض کردیم گفتند بخاطر ایران است ! و نکته جالب تر نظر پوتین اینجاست که می افزاید "من به آنها گفتم شما موشک ها را برچینید، من خودم با شما بر علیه برنامه موشکی ایران متحد می شوم ولی باز هم اعتنایی نکردند، بالاخره در سال ۲۰۱۴ ما را وادار به تصرف کریمه کردند و بعد هم بعد از یکسال هشدار به اوکراین، وقتی مطمئن شدیم که اوکراین به ناتو خواهد پیوست عملیات نظامی را آغاز کردیم". البته غرب به لهستان کفایت نکرده و در مرحله بعد تسلیحات راهبردی مهمی را در رومانی و بلغارستان به عنوان دو کشور مهم ساحلی دریدای سیاه مستقر کرد.

۳- جنگ طلبی غرب: رئیس جمهور روسیه بدون اشاره به چگونگی شروع عملیات در اوکراین می گوید در ماه های اول جنگ که کی‌یف را محاصره کردیم و نشست استانبول برگزار شد و قرار شد ما نیروهایمان را از کیف و خارکیف به عقب بکشیم و جنگ خاتمه یابد. ولی ناگهان جانسون نخست وزیر وقت انگلستان به اوکراین رفت و فردای آن روز زلنسکی و ۳ تن از معاونین و ژنرالهایش که حتی امضای آن ۳ تن را گرفته بودیم، زیر قرار داد زدند و به ما اعلام کردند که قرارداد باطل است و در نتیجه دخالت جانسون در اوکراین و تشدید جنگ گردید و ده ها هزار سرباز از بین رفته و ویرانی اوکراین و تمامی زیر ساختهایش را موجب شد. البته رئیس کرملین همانند نخبگان روسیه نزاع اوکراین را دعوای بین روسی می دانند؛ بنابراین هر آنچه اکنون در حال وقوع است، فقط نوعی جنگ داخلی است که خارجی ها نباید در آن دخالت کنند. مسئله هویت اوکراینی در اسطوره تأسیس روسیه نقش اساسی دارد، این بخشی از روایت تاریخی امپراتوری روسیه است.

۴- پیوستگی تحولات جهانی: اما ولادیمیر پوتین همچنین می خواست پیام هایی را برای نخبگان غربی، به ویژه نخبگان در واشنگتن، ارسال کند و از فروپاشی امپراتوری روم تحت حملات بربرها، با اشاره شفاف به غرب و ظهور بریکس صحبت کند. وی می گوید افول امپراتوری روم ۵۰۰ سال طول کشید، اما اکنون همه چیز بسیار سریعتر اتفاق می افتد. این باید نشانه روشنی باشد، اگرچه بسیاری از پذیرش آن امتناع می‌ورزند، ولی جنگ‌های اوکراین و خاورمیانه و تهدیدات پکن برای تایوان همگی به هم مرتبط هستند و بخشی از تلاش برای برچیدن نظم جهانی کنونی است.

۵- پایان هژمون غرب: اگر چه پوتین در سال ۲۰۰۷ در کنفرانس سالانه امنیتی مونیخ از هژمونی غرب و به ویژه هژمونی آمریکا گلایه کرد. با این حال در ۱۵ سال همه چیز به طرز چشمگیری تغییر کرده است. البته پوتین در یک سخنرانی در مجمع والدای در سال ۲۰۱۸ گفت: خدا را شکر، این وضعیت یک جهان تک قطبی رو به پایان است، اساساً تمام شده است، که می توان آن را روایتی بسیار متفاوت از سخنرانی مونیخ در سال ۲۰۰۷ دانست. شاید ما بتوانیم با شک و تردید به این اعتماد به نفس بیش از حد نگاه کنیم، اما با یک نگاه واضح، اوضاع در غرب خوب به نظر نمی‌رسد. ایالات متحده، غرب به طور کلی، با رقبا و دشمنان بسیار مهیبی روبرو هستند که عملگرایانه تر و هماهنگ تر از قبل از جنگ در اوکراین عمل می کنند، همچنین بخشی از متحدان سنتی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی یا مصر به بریکس پیوسته اند و با یک جنوب جهانی عمدتاً رقیب مواجه هستیم. این در حالیست که رهبری کاخ سفید از اقتدار و صلابت در سطح پوتین یرخوردار نبوده و رهبران متوسط اروپایی، در بروکسل بیشتر نگران مبارزه با تهدید گسترده تغییرات آب و هوایی هستند و در مرحله بعد نسبت به رشد سریع قدرت گروه چین، روسیه، ایران و کره شمالی دغدغه دارند.

در یک جمع بندی کوتاه باید اذعان نمود که پوتین علیرغم خسارات مالی و تلفات انسانی وارده به دو طرف منازعه با مدیریت متمرکز و یک نوایی توانسته روسیه را در برابر تهدیدات محور یورآتلانتیک در مسیر ثبات ملموس و حفظ شاخص های اقتصادی و پولی نگه دارد. از ابعاد پیام های اخیر رئیس کاخ کرملین باید این گونه برداشت نمود که پرزیدنت پوتین همچنان خواهان سهم قابل توجه در معادلات جهانی و بین المللی در جهان گذرا از هژمون غرب به سوی جهان چند قطبی می باشد و چنانچه غرب این ایده روسیه را بپذیرد امکان مصالحه جدی بین مسکو با واشنگتن در موضوعات اساسی جهان متلاطم امروزی وجود دارد.

پایان/

۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 28947

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 1 =