«نپتون» فیلمی در ژانر درام اجتماعی است. نخستین ساخته محمدابراهیم غفاریان که توانست راهی بیست و دومین جشنواره فیلم فجر شود. اثری که تلاش دارد یک معضل اجتماعی را واکاوی کرده اما درنهایت به دلیل پرداخت ناقص رها میشود. فیلم داستان کودک خردسالی به نام کیان است که با والدین پرمشغله خود زندگی میکند. افسانه یک آرایشگر حرفهای و بابک مهندس عمران است که هرکدام زندگی مستقل خویش رادارند به همین سبب کیان میان آنها رهاشده و کسی از حال و هوای زندگی او خبر ندارد. کیان دچار مشکلات جسمی و روحی میشود اما والدینش توجه چندانی به وی ندارد. بیتوجهی والدین کار را بدانجا میرساند که درنهایت هم هیچکس متوجه نبود کیان در خانه نمیشود.
«نپتون» نقد دنیای مدرن و زیست مدرن است. نمایش روزمرگیهای زندگی که میتواند آثار مخربی را از خود برجای بگذارد. انسانهای که هرکدام بهتنهایی، برای داشتن زندگی بهتر تلاش میکنند اما نمیتواند بهره لازم و کافی را از آن ببرند. دنیای که روابط آدمی تنها به یک قرارداد اجتماعی فروکاست پیدا میکند و دیگر از روابط گرم و صمیمی میان اعضای آن خبری نیست. در «نپتون» ما با یک خانوادهای بهظاهر خوشبخت اما از درون سرد و تهی روبهرو هستیم. خانوادهای که هرکدام از آنها در دنیای خود غرقشدهاند بیآنکه خبری از سایر اعضای آن داشته باشند. شخصیت زن در این داستان یک فرد مستقل و متکی به خویش است که برای اثبات توانمندیهای خویش پا بر هرگونه تعهد اخلاقی و عاطفی میگذارد. شخصیت افسانه چنان بیروح، سرد و غیرمنطقی ترسیمشده است که باورپذیری آن را برای مخاطب دشوار میسازد. اینکه چطور یک مادر ایرانی تا این حد میتواند خودخواه و غافل از حالوروز فرزند خویش باشد که حتی متوجه غیبت او در خانه یا بیماریهای جسمی و روحی او نشود؟! زنی که تنها محوریت زندگی خویش را کار و حضور پررنگ اجتماعیاش میداند و علت سرد شدن روابط خانوادگی را کمکاری مرد بیان میکند. استقلال زنان در این فیلم با رها ساختن خانه و خانواده گره خورده است. مسیری خطرناک برای زنان امروز ایران که تنها راه خوشبختی و کسب درآمد و داشتن یک زندگی لاکچری را در جدا شدن از خانه و خانواده میتوانند بیابند و از دید کارگردان همزمانی همهی این موارد باهم مسیر نیست.
شخصیت مرد نیز بشدت ناپخته و دلسردکننده است. مرد در این فیلم نماد کسب درآمد و خیانت است. کسی که برای حفظ و بقای خانواده دست از تلاش برمیدارد و خود را مجاز میداند که با افراد دیگر وارد رابطه شود. در این میان تنها قربانی فرزندان هستند. خانواده در این فیلم بشدت مورد هجمه و تاخت قرارگرفته است. بهطوریکه با یک خانواده کاملاً فروپاشیده روبهرو هستیم که حتی دیگر فرزندان هم نمیتواند به نقطه اتصال آن بدل شوند. در دنیای مدرن کنونی بهزعم کارگردان فرزندان عنصر مزاحم برای رسیدن به خواستههای فردی افراد هستند. آنان موجودات مزاحمیاند که نهتنها نمیتوانند گرمابخش زندگی بلکه حتی نمیتواند مانع فروپاشی یک زندگی در حال گسست باشند. آنان سربار زندگیاند که هیچکس توانایی و خواهان نگهداری از آنان نیستند. غفاریان گرچه تلاش داشته این نکته را به مخاطبان خود گوشزد کند که برای داشتن زندگی خوب ممکن است چه چیزهای را از دست دهد اما به دلیل پرداخت خام و ناپختهِ فیلم به یک اثر ضد ملی، ضد فرزند آوری و ضد خانواده بدل شده است. رفتار بشدت بد و دلسردکننده والدین با فرزندان، روابط تند و دعواهای متعدد میان زوجین از موضوعاتی است که ردپای پررنگی در فیلم نپتون دارد. شاید غفاریان کمی بیشتر وقت روی فیلم نامه می گذاشت می توانست خطر زندگی در دنیای مدرن و معظلات آن را به نحوی بهتر به مخاطب خود منتقل کند.
نظر شما