به گزارش تحریریه، نشریه فارن پالسی در گزارشی به قلم «آدام واینستین» و «استیون سایمون» نوشت، با تشدید تنشها در خاورمیانه و تکرار حملات به نیروهای آمریکایی، سربازان آمریکایی در معرض خطر بیشتری نسبت به سالهای گذشته قرار میگیرند. با بیش از ۱۰۰ حمله گزارش شده از زمان آغاز درگیری غزه زمان آن فرا رسیده که بپرسیم آیا خطرات حفظ پایگاهها نیروهای امریکایی در منطقه بیش از مزایای آن است. پس از اتفاق اخیر خواستههای جدیدی برای مقابله با ایران مطرح شده که هدف آن بازدارندگی و قدرت نمایی است. مستقر نگهداشتن نیروهای امریکایی در منطقه باعث تقویت امنیت آمریکا نمیشود بلکه آن کشور را در معرض خطر بیش تری قرار خواهد داد. در واشنگتن این آمادگی به منظور کم اهمیت جلوه دادن خطرات برای سربازان آمریکایی در عراق و سوریه وجود داشته است.
با این وجود، حمله اخیر علیه نیروهای امریکایی در پایگاهی در اردن که برای پشتیبانی از عملیات در سوریه مورد استفاده قرار میگیرد باید یک زنگ خطر باشد. درست است که اکثر حملات به جای قصد کشتن امریکاییها به منظور به هم زدن بازی صورت گرفته، اما با توجه به ماهیت سلاحهای به کار رفته از خمپارهها گرفته تا پهپادهای با پیچیدگیهای مختلف که به سوی نیروهای آمریکایی پرتاب میشوند، شلیک کنندگان آن تسلیحات نمیتوانند اطمینان کسب کنند که حملات شان تلفاتی وارد نمیسازد و از آستانه تشدید تنش عبور نمیشود. چنین حملاتی پیشتر باعث ایجاد آسیبهای مغزی تروماتیک برای تعداد زیادی از سربازان آمریکایی شده بودند. یک پیمانکار آمریکایی جان خود را از دست داده و شش پرسنل آمریکایی دیگر اعزامی به سوریه در مارس سال گذشته مجروح شده اند. این وضعیت شکننده مشکل گستردهتر نیروهای مستقر در خط مقدم را نشان میدهد. هر چه آنان جلوتر باشند بیشتر در معرض حمله قرار میگیرند. اگر این حملات توسط ایران طراحی شده خطر اشتباه محاسباتی وجود دارد و اگر توسط ایران طراحی نشده نشان دهنده آن است که گروههای شبه نظامی مستقل از ایران برای منافع محلی خود عمل میکنند در حالی که با اقدامات شان تهران را در معرض خطر تشدید تنش قرار میدهند.
حتی پیش از حمله اخیر در اردن یک چرخه تشدید از قبل آغاز شده بود. یک حمله هوایی آمریکا در ژانویه در بغداد باعث کشته شدن مشتاق جواد کاظم الجواری یکی از رهبران گروه النجبا همراه با کشته شدن فرد دیگری شده بود. آن قتل هدفمند در بحبوحه تیرگی روابط بین واشنگتن و بغداد رخ داد. سفر لوید آستین وزیر دفاع آمریکا که به عنوان یک هشدار اولیه به عراق تلقی میشد به طور مستقیم در گفتگوهایش با سودانی در دسامبر ۲۰۲۲ میلادی به حملات کتائب حزب الله و گروه النجبا علیه نیروهای امریکایی پرداخت. آن هشدار از سوی بغداد مورد توجه قرار نگرفت.. اکنون دولت بایدن احتمالا با حملاتی قدرتمند در عراق و سوریه پاسخ خواهد داد. این اقدام روابط بین واشنگتن و بغداد که از قبل تیره شده بود را بدتر خواهد کرد و سودانی را در موقعیت دشواری قرار خواهد داد. او نمیتواند شبه نظامیان عراقی که نیروهای آمریکایی را هدف قرار میدهند مهار کند. درگیر شدن در یک چرخه تلافی جویانه برای احیای بازدارندگی در نهایت بی اثر خواهد بود. وضعیت مشابهی برای حدود ۹۰۰ نیروی امریکایی در سوریه که به حمایت از حضور نظامی آمریکا در عراق و کشورهای همسایه متکی هستند نیز صدق میکند. دوران افزایش نیروها و نبردهای فعال آمریکا به پایان رسیده. با کاهش تهدید جهانی متوجه از سوی داعش حملات آن گروه در مقایسه با سال ۲۰۲۲ میلادی بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است. مزایای عملیاتی که سربازان آمریکا برای شرکای عراقی ارائه میدهند به سادگی ارزش خطر تشدید تنش در صورت کشته شدن نیروهای آمریکایی را ندارد.
برخی ممکن است استدلال کنند که خروج نظامی از عراق به نفع ایران و نیروهای نیابتی آن خواهد بود. اما با ارائه نیروهایی به آنان برای هدف قرار دادن آمریکا ناخواسته دلیل وجودی شبه نظامیان را تایید میکند در حالی که همزمان خطر جنگ نامطلوب با ایران را تداوم میبخشد. ایالات متحده باید مقدمات خروج اکثریت نیروهای خود را از عراق آغاز کند تا خطر ایجاد جنگ بزرگتر را کاهش دهد. این فرآیندی است که زمان بر خواهد بود، اما به تاخیر انداختن آن تنها خطرات ناشی از ماندن نیروهای امریکایی را تشدید میکند.
یک ماموریت محدود تحت فرماندهی مرکزی آمریکا میتواند به آموزش و تبادل اطلاعات با نخبهترین واحدهای عراق کمک کند، اما روند خروج باید آغاز شود و باید به عادی سازی ماموریت دیپلماتیک ایالات متحده در عراق منجر شود. اگر نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه همراه با نیروهای حامی آنان به چیزی بیش از یک برق گیر دائمی تبدیل شوند هیچ کس به جز نیروهای نزدیک به ایران پیروز میدان نخواهد بود.
منبع: کانال مطالعات راهبردی
پایان/
نظر شما