۲۰۲۳ «سال پرتگاه» بود و ۲۰۲۴ می تواند بدتر باشد

«سی ان ان» در مورد پایان سال 2023 آرده است، فرا رسیدن سال ۲۰۲۴ به این معنی نیست که ما باید در حیاط خانه هایمان پناهگاه بسازیم یا به جنوب آرژانتین مهاجرت کنیم اما جهان را به مکانی تبدیل می کند که نسبت به هر زمان دیگری در دهه های گذشته، هراس آلودتر است.

به گزارش تحریریه، تارنمای این رسانه آمریکایی نوشت، این سال، می توانست بسیار وخیم تر باشد اما بر لبه پرتگاه ماند و بحران هایش را به ۲۰۲۴ منتقل کرد. جهانِ پساکووید، خسته و بی پول است اما همچنین ترسناک تر از هر زمان دیگر در این چند دهه گذشته.

آنچه بر این سال سایه افکنده، یک ابرقدرتِ پرچمدار است که در بهترین حالت، ذهنش معطوف به انتخابات ریاست جمهوری است و در بدترین حالت با منازعات صندوق رای و افراط گرایی سیاسی، خودش را چندپاره می کند. این احتمال که ایالات متحده غرقه در حوادث و مصائب خودش شود، هر ریسکی را تشدید می کند. در آن صورت، دیگر از عامل ژئوپولیتیکی واکنش آمریکا خبری نخواهد بود و در غیاب آن، جاه طلبی های اقتدارجویانه شعله می کشند یا نظم جهانی به تندی وارونه می شود. سال ۲۰۲۴ می تواند موجب شود که سال ۲۰۲۳ به عنوان یک برهه عقلانی و خویشتندارانه به نظر آید.

نخست، مهم است خوشنود باشیم که حمله خشونت بار حماس به اسرائیل و یورش خشونت بار اسرائیل به غزه تاکنون به یک آتش منطقه ای، که بسیاری از آن هراس داشتند، تبدیل نشده است. به نظر می رسد که جنبش اسلامی تحت حمایت ایران یعنی حزب الله، تا به اینجا، دخالتش را به زد و خوردهای قابل پیش بینی و قابل کنترل در مرز لبنان و اسرائیل محدود کرده است. این نکته قابل توجهی است که گروهی، که به ظاهر، برای مقاومت در برابر اشغال اسرائیل بنیانگذاری شده، تصمیم می گیرد که بعد از کشته شدن تقریبا بیست هزار نفر از اهالی غزه – که حداکثر یک سوم آنها پیکارجو بوده اند - مداخله تمام عیار نظامی نکند.

شاید حزب الله که در یک دهه گذشته، رزمندگان مجربش را خرج سوریه و فراتر از آن کرده و این چند سال هم نقدینگی کمتری از ایران دریافت می کند، هنوز خسته باشد. شاید رهبری اش حساب کرده که درگیر شدن با اسرائیل به بمباران گسترده لبنان می انجامد و موجب می شود که این گروه در لبنان، از سوی افکار عمومی تحت فشار شدید قرار بگیرد و در آینده تضعیف شود.

شاید هم ایران که مهمترین پشتیبان حزب الله است، رغبتی به یک جنگ گسترده با اسرائیل نداشته باشد. بیشترِ تحلیلگران بر این باورند که تهران، نه دستور حمله هفتم اکتبر حماس را صادر کرد و نه از آن باخبر بوده است. ایران هنوز هم از اعتراضات داخلی که در این دهه ها بی سابقه بود، همچنین از آشفتگی اقتصادی و احتمالا از مرگ یک چهره نظامی بسیار برجسته اش یعنی ژنرال قاسم سلیمانی، کمر راست نکرده است.

ایران به توافق هسته ای که دونالد ترامپ، رئیس جمهوری پیشین آمریکا آن را چندپاره کرد، پشت کرده و تا جایی که عموما روشن است، به غنی سازی اورانیوم با شتابی هشدارآور سرگرم است. بنابر ارزیابی مقام های رسمی آمریکا، چه بسا که ایران در نقطه ای است که "زمان گریز" آن برای غنی سازی اورانیوم سطح تسلیحاتی، تنها به ۱۲ روز رسیده باشد.

آیا بمب هسته ای ایران، می تواند بحران بعدی ای باشد که منطقه را تکان می دهد؟ آیا حزب الله برای زمانی ذخیره شده که در صورت حمله اسرائیل و آمریکا به منابع هسته ای ایران، وارد عمل شود؟ یا اینکه دولت های خودکامه خاورمیانه، آنچنان بر آرامش، اتحاد علیه ایران و همکاری اقتصادی سرگرمند که آرمان فلسطین، تنها سوژه خشم خواهد بود و نه عمل و اقدام.

نخستین تصمیمی که می تواند نگرانی بزرگ ۲۰۲۴ باشد، چه بسا که از دولت فوق راست افراطی اسرائیل سرچشمه بگیرد. آیا از این فرصت همبستگی نسبی داخلی و حمایت آشکار آمریکا، برای شانه زدن از همه توصیه های متحدانش استفاده و به حزب الله حمله می کند؟

شاید افکار عمومی اسرائیل که با حمله هفتم اکتبر به اندازه کافی تند و سخت شده، آمادگی هضم تلفاتی را داشته باشد که با امواج ناگزیر راکت های حزب الله حاصل می شود. شاید آمریکا مجبور شود با توجه به نمایش عمومی همبستگی اش با اسرائیل، حمایت نظامی اش را به جریان اندازد. به هر حال، آسیب به هر دو طرف و به غیرنظامیان، آسیبی نجومی خواهد بود. این در حالی است که سیاستمداران اسرائیلی، هیچ حزم و حذری نشان نمی دهند. این درگیری احتمالی، که از زمان جنگ دو طرف در ۲۰۰۶ در حال شکل گیری بوده، با گذشت هر سال این درک روشن را موجب شده که چنین جنگی بسیار دوزخی خواهد بود و شاید بهتر باشد از آن پرهیز شود. اما اکنون، آیا این سنجش برای اسرائیل تغییر نکرده است؟

از خاورمیانه که بگذریم، یورش روسیه به اوکراین، همچنان سنگین ترین بحران امنیتی جهان است. تاخیرهای آمریکا و اتحادیه اروپایی در ارسال کمک، به روحیه اوکراینی ها و نیز احتمالا به امید و ارزیابی شان از آنچه می توانند در این زمستان و بهار آینده بدست آورند، آسیب زده است. میلیاردها دلاری که ناتو صرف ضدحمله تابستانی اوکراین کرد، نتایجی را نداد که برای مقابله با دشواری های انتخاباتی ۲۰۲۴ آمریکا، به شدت ضرورت داشت.

اکنون اوکراین در تقلای بسیج پانصدهزار نیروی نظامی دیگر برای جبران تلفاتش در میدان نبرد است، حال آنکه روسیه در حال اعزام محکومان، بسیار آموزش دیده و مجهزش به جبهه هاست که به ادعای اوکراین ها، برخی شان را با خوراندن مواد مخدر به ماموریت های موجی انتحاری گسیل می کنند.

تاب آوری مسکو در برابر آسیب، ارزش صفری که کرملین برای جان انسانها قائل است – اکنون با خونسردی و تصمیم گیری تک قطبی اش ترکیب می شود تا جهشی را در میدان های نبرد به وجود آورد. بعید است که ارتش روسیه، یک شبه به آن نیروی نظامی ای تبدیل شود که ناتو در سال ۲۰۲۱ از آن واهمه داشت اما می تواند شیره جان اوکراین را بکشد و سرزمین هایی را که در اوکراین از دست داده بود، پس بگیرد و در شرایطی که متحدان غربی خسته اند، پایداری خشونت باری داشته باشد.

دو هفته ای را که در خطوط جبهه اوکراین سپری کردم، روشن ساخت که کی یف اکنون با یک بحران وجودی در این زمستان دست به گریبان است و بدون کمک غرب، جان سالم به در نخواهد برد. اوکراین نمی تواند به گستره چالش هایش اذعان کند چرا که توسط جمهوریخواهان آمریکایی به عنوان بازنده ای تلقی خواهد شد که ارزش هزینه کردن آمریکا را ندارد.

فرا رسیدن سال ۲۰۲۴ به این معنی نیست که ما باید در حیاط خانه هایمان پناهگاه بسازیم یا به جنوب آرژانتین مهاجرت کنیم اما جهان را به مکانی تبدیل می کند که نسبت به هر زمان دیگری در دهه های گذشته، هراس آلودتر است. خبر خوب این است که بدترین سناریوها در سال ۲۰۲۳ رخ نداد، شاید در سال آینده هم رخ ندهد، یا هیچگاه رخ ندهد.

منبع: دیپلماسی ایرانی

پایان/

۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 28474

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 6 =