به گزارش تحریریه، به نقل از نشریه اکونومیست، آمریکا به مدت یک دهه تلاش کرد تا بانکهایش را ایمنتر سازد اما اوایل امسال چندین بانک به یکباره سقوط کردند. بنابراین تعجبی ندارد که مقرراتگذاران یک بار دیگر تلاش میکنند تا نظام بانکی را قویتر سازند.
تازهترین پیشنهادهای آنها میزان سرمایه مالکانه با کیفیت بانکها را به طور میانگین ۱۶ درصد افزایش میدهد. بانکها این سرمایه را برای تامین منابع عملیات خود لازم دارند. همزمان مجموعهای از تغییرات در دست طراحی است تا مقررات آمریکا را با اصول پذیرفته شده جهانی هم راستا سازند. در صورت اجرای این بسته که «بازی نهایی بازل ۳» نام گرفته است بانکهایی که در هفتههای گذشته سودهایشان را گزارش کردهاند مجبور میشوند چند سال برای انباشت سپرهای ایمنی وقت بگذارند.
بانکداران به شدت خشمگین شدهاند. جیمی دیمان رئیس جی پی مورگان چیس درباره یکی از تغییرات مقرراتی در ماه گذشته چنین گفت: «چه کسی و در کدام برج عاج فکر میکند که انجام چنین کاری منطقی است؟» برخی از گلایهمندیهای صنعت بانکداری از جزئیات امور توجیهپذیر هستند با این وجود، در مجموع افزایش سرمایه و به تبع آن افزایش ایمنی ارزش هزینه کردن را دارد.
مزایای این اصلاحات برای آن دسته از بانکها آشکارتر است که امسال آسیبپذیرتر بودهاند بانک سیلیکون ولی که ۲۱۲ میلیارد دلار دارایی داشت در ماه مارس ورشکسته شد چون با افزایش نرخ بهره ضرر زیادی به سبد دارایی اوراق آن رسید. به عنوان بانکی با دارایی کمتر از ۷۰۰ میلیارد دلار، سیلیکون ولی اجباری نداشت که هنگام محاسبه سپرهای ایمنی خود سبد دارایی اوراقش را با بازار بسنجد حتی اگر آن اوراق در طبقه داراییهایی قرار میگرفت که ممکن است به فروش برسند به جای آنکه تا زمان سررسید نگه داشته شوند. فقط وقتی مشخص گردید که سپر سرمایهای آن غیر واقعی و یک بازی حسابداری بوده است که سپردهگذاران پولشان را از بانک سیلیکون ولی خارج کردند و بانک مجبور شد اوراقش را با ضرر بفروشد. پیشنهاد جدید آستانه دارایی را به ۱۰۰ میلیارد دلار پایین میآورد و بانکهایی با اندازه بانک سیلیکون ولی را ملزم میسازد تا حداقل بخشی از اوراقشان را به طور صحیح ارزشگذاری کنند در نتیجه بسیاری از بانکها مجبور به افزایش سرمایه خواهند شد و به دنبال آن جلوی تکرار افتضاح قبلی گرفته میشود.
این استدلال در مورد بانکهای بزرگ چندان کاربردی نیست. آنها در طی بحران آسیبی ندیدند و در عوض سپردههایی که از موسسات کوچکتر خارج شده بود را جذب کردند. مقدار سرمایه آنها در مقایسه با یک دهه قبل به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته است. همچنین حتی اگر آنها سود سپرده کمتری بپردازند باز هم سپردهگذارانشان به آنها وفادار میمانند و به همین دلیل افزایش نرخ بهره به افزایش سودآوری آنها منجر میگردد و آنها سود بیشتری را از وامهایشان دریافت میکنند. در گزارش درآمدهایی که از ۱۳ اکتبر به بعد انتشار یافته است بانکهای جیپیمورگان، بانک آمریکا و سیتی گروپ افزایش حاشیه سود خالص را در سه ماهه سوم ۲۰۲۳ ثبت کردهاند. آنها این الگو را ثابت میکنند که هرچه بانک بزرگتر باشد احتمال بهرهمندی بیشتر آن از افزایش نرخ بهره بالاتر میرود.
افزایش سرمایه نقاط منفی نیز دارد این روش در مقایسه با ایجاد بدهی یا جذب سپرده ابزار پرهزینهتری برای تامین منابع وامها به شمار میرود. بانکها بخشی از این هزینه را به وامگیرندگان انتقال میدهند. بخشی از مقررات جدید هم ممکن است واسطهگری مالی در بازارهای مهم را دشوارتر سازد. اگر مقرراتگذاران از بخشهای تاریک نظام بانکی غافل بمانند فعالیتها به آنجا منتقل خواهد شد تا از نظارت دور شوند. آقای دیمان به درستی میگوید که برخی از مقررات جدید به خوبی طراحی نشدهاند.
با این وجود، حرکت به سمت سپرهای ایمنی قویتر کاری شایسته و مطلوب است. بانکهای بزرگ در بهار امسال از خطر سقوط نجات یافتند اما سکوت احتمالی آنها یک فاجعه اقتصادی عظیم به بار میآورد و احتمالاً هزینه سنگین نجات آنها بر دوش مالیاتدهندگان میافتد. بر طبق برآوردها، بحران مالی جهانی ۰۹- ۲۰۰۷ کاهش ۷۰ هزار دلاری درآمد هر آمریکایی در طول عمرش را در پی داشت. ورشکستگی بانکها آنقدر دردناک است که مطالعاتی که به بررسی هزینهها و منافع سرمایه میپردازند اغلب توصیه میکنند که سپر ایمنی حتی از آنچه در صورت اجرای «بازی نهایی بازل ۳» ایجاد میشود بزرگتر باشد.
تعجبی ندارد که بانکداران به افزایش سرمایه اعتراض دارند. این کار برای آنها همانند خرید بیمه برای رویدادهای غیر محتمل است. اما وقتی چنین بیمهای برقرار باشد کل جامعه از آن بهرهمند میشود. اکنون که اقتصاد آمریکا در وضعیت قدرتمندی قرار دارد بهترین زمان است که تلاش شود ایمنی نظام بانکی افزایش یابد چرا که ساخت سپرهای ایمنی از نگهداری آنها دشوارتر است.
حتی اگر پیشنهادها به قانون تبدیل شوند مشکلات بانکداری در آمریکا به پایان نمیرسند. سادهترین راه برای انباشت سرمایه آن است که سود سهام به جای توزیع ذخیره شود. بسیاری از بانکهای کوچک با کاهش سودآوری مواجه شدهاند چون مجبورند برای حفظ سپردهگذاران به آنها سود بیشتری بدهند و یا به وامهای کوتاه مدتی اتکا کنند که در حال حاضر نرخ بهره بالایی دارد. به عنوان مثال، میزان استفاده از برنامه وام اضطراری موقتی فدرال رزرو در طول تابستان افزایش یافت و میزان این تسهیلات به ۱۰۹ میلیارد دلار رسید.
ارزش سبد دارایی اوراق نیز همچنان کمتر میشود. ضررهای ناشی از سود محقق نشده بانکها از اوراق بهادار در پایان جولای به ۵۵۸ میلیارد دلار رسید. از آن زمان به بعد فروش اوراق دراز مدت بالا رفت چون سرمایهگذاران اعتقاد دارند نرخ بهره تا مدتهای زیادی بالا میماند و فرصت نجات را از بانکها میگیرد. برای بسیاری از بانکها بهترین راه بقا آن است که موسسه دیگری پیدا کنند که مایل باشد تمام اوراق را یکجا بخرد. نظامی که در نتیجه این تحولات ایجاد میشود نظامی متمرکزتر خواهد بود. مقرراتگذاران کاملاً حق دارند که بخواهند شکنندگی این نظام را کمتر کنند.
منبع:mbri
پایان/
نظر شما