به گزارش تحریریه، تارنمای «Silkroad Briefing» در زمینه اوضاع بریکس در تحولات جهانی نوشت، «بریکس» در حال حاضر شامل کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است و در مقابل G7 یا گروه هفت شامل کشورهای کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا، و ایالات متحده و همچنین اتحادیه اروپا می شود.
در همین دوره بریکس در حال گسترش است و کشورهای بنگلادش، مصر و امارات همگی به تازگی به بانک توسعه جدید بریکس پیوسته اند و بسیاری از کشورهای دیگر نیز آماده انجام همین کار هستند.
همچنین گفته می شود در آینده نزدیک مکزیک که بخشی از بلوک تجارت آزاد آمریکای شمالی نفتا است (که اکنون با توافق کانادا، ایالات متحده و مکزیک (CUSMA) جایگزین شده است) برای پیوستن به بریکس آماده می شود. این امر می تواند یک تغییر واقعی ایجاد کند. از نگاه تحلیلگران این به عنوان یک توهینی مستقیم به روابط مکزیک با ایالات متحده می داند و آن را نشانه ای از این بیان می کنند که اقتصادهای جهانی حتی در مرزهای آمریکا هم در مورد توانایی ایالات متحده برای تجارت با شرایط عادلانه و برابر تردید دارند.
پنج عضو فعلی بریکس اکنون ۳۱.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می دهند، در حالی که سهم G۷ به ۳۰ درصد کاهش یافته است. انتظار می رود با عضویت های جدید در بریکس تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۵۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را به همراه داشته باشد.
تولید ناخالص داخلی چین از سال ۲۰۱۵ -هنگام مقایسه اقتصادها از نظر برابری خرید- در عمل از ایالات متحده پیشی گرفت.
این امر تغییرات جهانی قابل توجهی را به وجود خواهد آورد و دقیقاً همان شرایطی را که «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین در سخنانش هنگام جدایی خود از «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه هنگام خروج از مسکو بیان کرد، تداعی می کند.
مسئله اصلی این است که گروه بریکس از جمله اعضای پیشنهادی جدید - به شدت در مدار چین و روسیه قرار دارند؛ تمایل به گونه ای است که در عمل G۷ از جمله اتحادیه اروپا و ایالات متحده نفوذ کششی خود را در میان آنها از دست می دهند.
این امر به مسائل متعددی بستگی دارد که از جمله دلایل آن بیاعتمادی کلی به سیاست خارجی ایالات متحده، تمایل به مقابله با رژیم تحریم های غرب از طریق ایجاد یک بلوک تجاری جایگزین برای G۷ و تلاش برای مخالفت با میراث های مختلف اروپایی از دوران استعمار می باشد.
همچنین میتوان انتظار داشت که این امر باعث تغییرات بسیار در پایگاه جهانی نظم تک قطبی کنونی به رهبری ایالات متحده و حرکت به سمت یک پایگاه چندقطبی به رهبری اقتصادهای بزرگ بریکس منجر می شود.
این فرایندها مشخص است که به پافشاری بیشتر بریکس برای اصلاحات در چند نهاد جهانی منتهی شده است زیرا کشورهای عضو احساس می کنند در عرصه های مختلف همچون ساختار سازمان ملل متحد، سهامداری در بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و تقویت نهادهای جهانی مانند WTO و WHO نماینده و قدرتی را ندارند. اگرچه قابل پیش بینی است که این امر در ابتدا کند باشد اما به تدریج با افزایش فشارها بر G۷ به طور قطع سرعت خواهد گرفت.
به اعتقاد تحلیلگران، میدان نبرد ژئوپلیتیکی تا پایان این دهه به طور فزاینده ای جناحی و ائتلافی می شود که البته با خطر بروز اختلافات جهانی هم همراه خواهد بود، مگر اینکه غرب بتواند راه هایی را برای سازگارسازی خود با چین، روسیه و نظم جهانی جدید پیدا کند.
پایان/
نظر شما