فروش تسلیحات یکی از منابع درآمدی کشورهای بزرگ و قدرتمند است و در طول چند دهه پس از جنگ جهانی دوم، بخش بزرگی از این بازار دست اعضای ناتو و پیمان ورشو بود. اما پس از فروپاشی شوروی، روسها برای چندین سال از قافله عقب ماندند و بالای 80درصد از فروش تسلیحات به دست امریکا و متحدانش افتاد. تولید و صادرات تسلیحات فقط مبحث درآمدی صرف ندارد، بلکه مسائل و موارد دیگری هم دارد که علاوه بر دادن قدرت ذاتی به کشور تولیدکننده، به دلیل کاربردهای دوگانه میتواند باعث رونق صنعت یک کشور هم شود.
ایران از همان سالهای جنگ به این نتیجه مهم و اساسی رسید که این نه اولین جنگ و نه آخرین آن خواهد بود. میزان مداخلههای صورت گرفته در حمایت صدام، رفتارهای ضدایرانی غرب و شرق علیه کشورمان، حمایتهای بیچون و چرای کشورهای عربِ منطقه از صدام معدوم و در نهایت خود جنگ که درس بزرگی به ما داد که اگر مسلح و قدرتمند نباشیم، هر کس از راه برسد ناخنکی به کشورمان میزند باعث شد تا سیاست کلی و اصولی برای ساخت ماشین جنگی که در قامت کشورمان باشد، مبنای کار قرار بگیرد.
اما آنچه که تغییرات در این دستور کار را فقط چهار سال پس از پایان جنگ دستخوش تغییر اساسی کرد، حمله ارتش صدام به عراق و دنبال آن لشکرکشی متحدان امریکا برای بیرون راندن ارتش بعث از کویت بود. این حمله و جنگ را باید نقطه عطف بسیار مهمی در آینده تصمیمگیریهای کشورمان دانست که در دوره جنگ برای دفاع از کشور در برابرحملات کشورهای همسایه صورت گرفته بود اما پس از آن نبرد، مشخص شد که همسایه اصلی ما امریکا و متحدانش هستند که در گوشه کنار منطقه دست به ایجاد پایگاه زده و هدف نهایی آنها نیز ایران است.
بنابراین دستور کار همانگونه که در طول سالهای گذشته بارها توضیح دادهام، با تجربهاندوزی از نبردهای صورت گرفته در سطح جهان تغییر کرد. با هر تکنولوژی و شیوهای، ایران نیز دست به تغییر راهبردها و چینش تسلیحات خود میزد. تقسیم کار میان ارتش و سپاه از همان ابتدای برنامه 30 ساله دفاعی کشور شروع شد. کار با کسانی شروع شد که بسیاری از آنها در میان ما نیستند و یا در طول زمان بازنشسته شده و جوانهای جدید جای آنها را گرفتند. به عنوان مثال در یک پروژه مهم، کسی که سال 1370 به استخدام وزارت دفاع درآمد، حالا بازنشسته شده اما پروژه با قدرت هر چه بیشتر ادامه دارد و به بلوغ بیشتری میرسد.
اولین محصولات در همان دهه 70 خورشیدی به ثمر نشست و صادرات برخی از آنها هم شروع شد. اما همان زمان هم سیاست کلی کشور این بود که در سکوت و خفا؛ در آرامش و حوصله بازاریابی کند، بفروشد، آموزش دهد و خدمات پس از فروش را هم در نظر بگیرد. به عنوان مثال در کشوری مانند سودان که حتی ایران یک کارخانه تولید تسلیحات ساخت، طیف وسیعی از تسلیحات ایرانی خریداری شد که در طول هفت سال گذشته و پس از قطع روابط خرطوم با تهران، در برخی موارد در تعمییر و نگهداری آنها دچار دردسر شدهاند. البته دولت کودتایی حاکم بر سودان تلاشهایی هم کرد تا شاید بتواند این تجهیزات را که عموما در حوزه زمینی بودند روبهراه کند، اما موفق نشد.
در دهه 80 با تاکید بر سه حوزه پدافند، پهپادی و سایبری ایران شروع به تولید محصول کرد. شرکتهای دانشبنیان به کار گرفته شدند، از ایدههای نو استقبال شد و باوجود گوشتتلخی برخی از مدیران دهه شصتی که هنوز فکر میکردند در داخل چیزی نمیشود ساخت (مانند همین مرحوم ترکان که...) اما با بازنشسته شدن و کنار رفتن آنها در مدیریت میانی وزارت دفاع و تاکیدات جدی فرماندهی کل قوا و نظارت شخصی و روزانه خود ایشان بر این امور، از ابتدای دهه 90 خورشیدی، شاهد تولد محصولاتی بودیم که روزگاری دیدنش آنها در کشور آرزو بود، اما امروز دیگر دیدن آنها عادی شده است.
کارخانجات در جغرافیای کشور پراکنده شد و هر استانی به فراخور ظرفیتی که داشت میزبان یکی از کارخانجات شد. امریکاییها وقتی به خود آمدند که دیدند ایران حساسترین و پیشرفتهترین ماشینهای واسطهای را به خدمت گرفته است و همان زمان بود که فشار برای تحریم کالاهایی که کاربرد دوگانه داشتند، ممنوع شد. اما فارغ از دو ماشینسازی بزرگ اراک و تبریز که نقشی بیبدیل در ساخت زیرساختها و کارخانجات در کشور داشتند، اقدامات دیگری هم صورت گرفت و کارخانجاتی برای ساخت دستگاههای با حساسیت بسیار بالا و ابزاردقیق در کشور شروع به کار کردند که باید محصولات هایتک تولید میکردند.
امروز 44 سال پس از پیروزی انقلاب، ایران تبدیل به یکی از بزرگترین سازندگان تسلیحات در جهان تبدیل شده است. امروز چیزی در کره خاکی وجود ندارد که در ایران تولید نشود، شاید در برخی موارد هنوز باید پیشرفت کرد و زمان بیشتری نیاز است اما حقیقت آن است هیچ کشوری در جهان به لحاظ تنوع تولید محصولات ضدزره به پای ایران نمیرسد و در حوزههای دیگر مانند موشکی، پدافندی، پهپادی، جنگال و ارتباطات حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. تسلیحات ایرانی در طول این سه دهه جواب خود را در جنگهای مختلفی از لبنان، فلسطین، سوریه، عراق، افغانستان، یمن و حالا هم اوکراین گرفته است.
شاید حضور در جنگ سوریه را باید نقطه عطف این داستان دانست، اما حقیقت آن است که جنگ یمن نقطه عطف بود، جایی که ایران با قدرت هر چه تمامتر به متحدان یمنی خود یاری رساند و باوجود محاصره کامل ملت یمن توسط ائتلاف عربی- غربی، اما پهپادها، موشکها، سامانههای پدافندی و مهمتر از همه سامانه ارتباطی که ایران پیش از شروع جنگ در کمتر از شش ماه برای ارتش و کمیتههای مردمی یمن ساخت، آنها را به پیروزی رساند. جنگ یمن را باید یکی از مهمترین محورهای تقابل تسلیحات ایرانی و غربی دانست، جایی که امریکا، انگلیس، سعودی و امارات مقهور درایت یمنیها در بهرهگیری از این تسلیحات شدند.
یمنیها با موفقیت حملات گستردهای به زیرساختهای اقتصادی و نظامی سعودیها کردند و بارها سامانههای پدافندی سعودی را که پیشرفتهترین نمونه موجود در غرب بود هم جا گذاشتند. سعودیها هنوز هم در این مساله هنگ هستند که چگونه ناو جنگی آنها در فاصله بیش از 100 کیلومتری از سواحل یمن هدف دو تیر موشک سی 802 قرار گرفت و این دو موشک چگونه از سد سامانه پدافندی این ناو پیشرفته ساخت فرانسه گذشته و آن را از رده عملیاتی خارج کرد. اما هنرمندانهترین جایی که در جنگ یمن تسلیحات ایرانی بدون یک ساخت خطا وارد میدان شدند، حمله به تاسیسات جداسازی آب از نفت در منطقه ابقیق و خریص و همچنین بزرگترین میدان نفتی سعودی بود.
این حمله هم یکی از رازهای بزرگی است غربیها موفق به حل معادله آن نشدهاند و به این سادگی هم موفق نخواهند شد. اینکه همه پرتابهها با دقت هر چه تمامتر از فاصله بیش از 1350 کیلومتری بتوانند هدف خود را منهدم کنند و صادرات نفت سعودی را در چند دقیقه به نصف کاهش دهد، بدون اینکه خون از دماغ کسی بیاید، قدرت و دقت تسلیحات ایرانی را نشان میدهد. پس از این حمله بود که دشمن ماستها را کیسه کرد و دیگر حرف از تحریم نفتی ایران نزد (یا اگر زد مقابل دوربین حرف زد و پس از آن پیغام میفرستاد که این اظهارنظرها، مصرف داخلی دارد؛ هر چند بعداً تلاش کردند تا از طریق ربایش نفتکشهای ایرانی معادله جدیدی خلق کنند که ایران معادله را در حلقشان کرد) و سیل مشتریها برای خرید تسلیحات ایرانی راهی تهران شدند.
قدرت نظامی کشور، حالا ضامن امنیت ملت است و آینده ایران عزیز است. در پناه این قدرت است که صحبت از امتیاز دادن، صحبت از اعمال فشار نظامی بر ایران، صحبت از رفتارهای خارج از عرف به کناری رفته و اگر دشمن کاری هم میکند، حاضر نیست مسوولیت آن را بر عهده بگیرد و هر وقت هم که بر عهده گرفته، پشیمان شده است. یکی از جاهایی که همین قدرت نظامی کشورمان در طول هفتههای گذشته باعث تغییر معادلات شد، موضوع حضور تروریستهای ضدایرانی و اجارهای در شمال عراق بود، ایران با چند دور موشکباران و یک تجمیع نیرو، عملاً شیرازه دشمن را از هم گسست و اجازه بهرهبرداری از سرمایهای که در طول سالهای گذشته تجمیع کرده بود را به آنها نداد.
ایران امروز به بیش از 55 کشور جهان سلاح صادر میکند، تسلیحات ایرانی هم کیفیت بالایی دارند و هم قیمت مناسبی. با صدور سالانه 10 میلیارد دلار سلاح، میشود دهها هزار شغل پایدار ایجاد کرد. حضور پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین و جنجال رسانهای غرب که فکر میکرد با دهل زدن و هیاهو کردن باعث پس رفتن ایران میشود، بزرگترین تبلیغ برای کشورمان بود و بیش از 20 کشور در صف دریافت پهپادهای ایرانی هستند که فقط یک مشتری بیش از 15 هزار فروند سفارش داده است!! فروش موشکهای ضدتانک به ارمنستان هم چیز زیاد عجیبی نیست، وقتی ایران 500 میلیون دلار سلاح، به ویژه گلوله توپ به رژیم باکو میفروشد و او نیز این گلولهها را از طریق گرجستان راهی اوکراین میکند، فروش سلاح به ارمنستان عین صواب است. موشکهای ضدزره دهلاویه و موشک تاپ اتک الماس در کنار چندین فروند پهپاد رزمی، شناسایی و انتحاری بخشی از سبد خرید طرف ارمنی از ایران را تشکیل میدهد.
منبع: اخبار سوریه
پایان/
نظر شما