به گزارش تحریریه، به‌دنبال ترور شهید حسن صیاد خدایی که روز یکشنبه اول خردادماه در مقابل منزل شهید در خیابان مجاهدین اسلام صورت گرفت، رسانه‌ها و حساب‌های توییتری مرتبط با رژیم صهیونیستی بر اساس روش ثابت تبلیغاتی این رژیم با انتشار اخبار و تحلیل‌های مختلف سعی کردند به صورت غیر مستقیم مسئولیت این اقدام جنایت‌کارانه را متوجه تل‌آویو کنند.

تصمیم خام و بدون محاسبه‌ای که بر اساس آن این رخداد تلخ رقم‌ خورد به طور قطع شکل دهنده معادلات جدید امنیتی برای مواجه کردن آمران و عاملان این جنایت با نتایج خطرناک عبور از خط قرمزها خواهد شد.

اگرچه رژیم صهیونیستی به صورت رسمی مسئولیت این جنایت را نپذیرفته اما نمی‌توان پذیرفت که فعالیت پرحجم تبلیغاتی رسانه‌های رژیم در مورد اقدامی که پذیرش آن مخاطرات جدی برای امنیت ملی  غاصبان سرزمین فلسطین خواهد داشت، بدون هماهنگی دولتی انجام شده باشد.

نوع تبلیغات انجام شده در مورد ترور شهید حسن صیاد خدایی نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی هنوز بر اساس توهمات بنیان‌گذاران آن، گرفتار نمادگرایی افراطی بوده و از این طریق به‌دنبال ایجاد فضاهای روانی جعلی به منظور اقتدارنمایی است.

از ارائه تفسیرهای بی‌مبنا پیرامون پیام واضح تعداد گلوله‌هایی که موجب شهادت شهید حسن صیاد خدایی شد تا افسانه‌سرایی از قدرت موساد و...، جریان غالب در رسانه‌های رژیم در طول روزهای گذشته بوده است.

نمادگرایی افراطی رسانه‌های رژیم صهیونیستی در حالی دنبال می‌شود که آثار آتی آن بر ساکنین سرزمین‌های اشغالی و انتظارات امنیتی که این‌گونه تبلیغات برای آنها به‌وجود خواهد آورد در نظر گرفته نشده است.

تل‌آویو به‌دلیل وقوع رخدادهای بی‌سابقه‌ای که طی چند ماه گذشته شکاف‌های امنیتی فاحش رژیم صهیونیستی را برملا ساخت دچار نوعی سردرگمی راهبردی شده و برای برون‌رفت از این وضعیت دست به اقداماتی می‌زند که تنها بتواند شرایط موجود را مدیریت نماید.

مقابله‌های کاملا ناموفق سامانه گنبد آهنین با موشک‌های مقاومت، عبور پهپادهای مقاومت از تور پدافندی رژیم، هک مستمر سامانه‌های حیاتی و از کار افتادن آنها، افشای گسترده اطلاعات سران رژیم و نمادهای اقتدار آن از جمله موساد در فضای مجازی و عملیات مستمر نیروهای مقاومت در پایتخت و شهرهای مختلف در سرزمین‌های اشغالی که با تلفات ده‌ها نفر از صهیونیست‌ها همراه بوده تنها گوشه‌ای از مشکلات امنیتی حادی است که رژیم صهیونیستی با آن روبرو است.

فارغ از اهداف خاص و ماهیت ترور شهید صیاد خدایی که در زمان مناسب باید به آن پرداخته شود، تقارن چنین حرکت‌های خشونت‌زا و ضد امنیتی با برخی اتفاقات در تجمعات اعتراضی محدود اخیر در کشور، نشان‌گر آن است که این اقدامات با دوران سختی که هم‌زمان با اجرای برنامه‌های اقتصادی جدید در کشور در حال اجراست، برخی عوامل خارجی را امیدوار کرده تا از ابزار«خشونت» برای افزایش فشار به ملت ایران بیشترین بهره را ببرند.

آنچه تاکنون دستگاه‌های امنیتی معاند و برخی دولت‌های بداندیش را در تحلیل تحولات مربوط به ایران به خطا کشانده و مانع تحقق اهداف سوء آنها در قبال ملت ایران شده در دو واقعیت مهم نهفته است:

نخست؛ فقدان شناخت نسبت به باورهای معرفت‌شناسانه ملت ایران به مقوله شهادت که در آن داشتن جایگاه اداری و مقام عالی‌ دنیوی بی‌معناست. اگرچه تاثیر شگفت‌آور این باور در عبور ملت ایران از سخت‌ترین گردنه‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی بارها و بارها به معاندین اثبات شده و ناباورانه به آن اذعان کرده‌اند اما هنوز نتوانسته‌اند در محاسبات مادی خود، وزن واقعی فرهنگ شهادت در دست‌یابی به موفقیت را تعیین کنند.

دوم؛ فهم نادرست دشمن از تبعات چنین حرکات بدون محاسبه است. دست زدن به اقداماتی مشابه ترور شهید صیاد خدایی با تصور اینکه ملت ایران بر اساس معیارهای آنها دچار وحشت، اضطراب و هرج و مرج خواهد شد و از مواضع بر حق خود عقب می‌نشیند، یکی دیگر از خطاهای محاسباتی است که دشمن را در مواجهه با ملت ایران به بی‌راهه کشانده است.

شهادت و شور و حماسه‌ای که در تشییع و بزرگداشت قهرمانانی چون شهید صیاد خدایی که جانشان را برای دفاع از امنیت ملت ایران سخاوت‌مندانه عرضه کردند، همواره موجب وحدت، انسجام و همدلی بیشتر در جامعه ایران شده است.

رخدادهایی از این دست چنانچه در شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، همه جهان شاهد آن بود، رقیبان و مخالفان عرصه سیاست و اقتصاد و... را در کنار هم قرار می‌دهد و نمایان‌گر این واقعیت غیر قابل انکار است که مردم هوشمند ایران در مقوله امنیت ملی و ایستادگی در مقابل دولت خارجی همواره صفی متحد و بنیانی مرصوص خواهند داشت.

منبع: نورنیوز

پایان/