به گزارش تحریریه، نشریه «اکونومیست» در تحلیل روابط روسیه و چین و تاثیر تحریم های غرب علیه کاخ کرملین آورده است: چین بیش از هر کشور دیگری از انزوای روسیه سود خواهد برد. «شی جین پینگ» و «ولادیمیر پوتین» ممکن است بهعنوان نیروهای ملیگرایی که احساس میکنند تحت محاصره آمریکا هستند، با یکدیگر پیوندهای مشترکی داشته باشند. هر دوی آنها وسواس تهدید جنبش های مخالف دموکراتیک را هم دارند و اعتراضات از هنگ کنگ تا مسکو را به عنوان انقلاب های رنگی تحت رهبری آمریکا محکوم می کنند. اما از مدتی قبل رهبران مسکو نسبت به وابستگی فزاینده خود به چین محتاط شده اند؛ چین همسایه ای با اقتصاد و جمعیت ده برابر بیشتر از روسیه است.
در طول ۲۰ سال گذشته، «الکسی وندیکتوف»، بنیانگذار Ekho Moskvy ( یک ایستگاه رادیویی مستقل که اخیرا توسط مقامات روسیه بسته شد) یک نظرسنجی غیررسمی اما گویا را انجام داده است. این رسانه سه تهدید - چین، تروریسم اسلامی و ناتو - را برای مخاطبان خود بر می شمرد و از آنها می خواست که هر تهدیدی را رتبه بندی کنند.
براساس نظر مخاطبان:
- در دو دوره اول ریاست جمهوری پوتین از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸، تروریسم اسلامی در صدر قرار گرفت.پس از آن چین و سپس ناتو.
- بعد از سال ۲۰۰۸، این فهرست تغییر کرد: چین به عنوان بزرگترین تهدید و به دنبال آن ناتو و سپس تروریسم اسلامی در نظر گرفته شد.
- پس از الحاق کریمه به روسیه و چرخش به سمت چین، ترتیب دوباره تغییر کرد: ناتو، تروریسم اسلامی، سپس چین.
برای پوتین، تهاجم به اوکراین فقط تلاشی برای بازپس گیری قلمرو تاریخی روسیه نیست. این جنگی علیه غرب است و چین قدرتمندترین شریکی است که روسیه می تواند داشته باشد.
اگر رئیس جمهوری روسیه مایل باشد چین را به عنوان یک قهرمان در برابر آمریکا تقویت کند، از نظر کارشناسان چینی فرصت هایی برای پکن ایجاد می شود. «وانگ یی وی» استاد دانشگاه رنمین میگوید: پیش از این، روسها فقط در جاهایی مانند جمهوریهای شوروی سابق در آسیای مرکزی درباره همکاری صحبت میکردند. روسیه همچنان بر این منطقه تسلط دارد، از جمله از طریق منطقه تجاری تحت کنترل مسکو همچون اتحادیه اقتصادی اوراسیا.
آقای وانگ میگوید، شاید حالا روسیه مجبور باشد به شرق نگاه کند و بیش از حد نگران نفوذ چین نباشد.
محاسبات جدید در مناطق سرد
یک دیپلمات در پکن اعتقاد دارد که روسیه ممکن است مجبور شود در قطب شمال به چین آزادی عمل بیشتری بدهد. چین آن منطقه را به عنوان یک مرز استراتژیک جدید می بیند. این کشور خواهان دسترسی به منابع طبیعی از جمله مناطق ماهیگیری است. پکن تمایل دارد کابل های دیجیتالی را برای اتصال آسیا و اروپا در سراسر آن منطقه نصب کند. همچنین ممکن است فرصت هایی برای شرکت های چینی برای ساخت بنادر در امتداد سواحل شمالی روسیه وجود داشته باشد، زیرا تغییرات آب و هوایی خطوط کشتیرانی جدیدی را باز می کند. این دیپلمات پیش بینی کرد: روسیه تضعیف شده انعطاف پذیرتر خواهد بود.
چین روابط نظامی نزدیک با روسیه را حفظ خواهد کرد. این مسائل در روابط آنها در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نقش اساسی داشته، به طوری که دو کشور اغلب تمریناتی را با هم برگزار کرده اند. در کمال شگفتی برای کشورهای عضو ناتو، نیروی دریایی روسیه و چین مانورهایی را حتی در دریای مدیترانه و بالتیک هم برگزار کردند. رزمایشی با شرکت حدود ۱۰۰۰۰ سرباز دو کشور در شمال غربی چین در سال گذشته، اولین تمرینی بود که یک مرکز فرماندهی و کنترل مشترک روس از سلاحهای چینی استفاده کرد.
اما با تغییر هر چه بیشتر موازنه قدرت به نفع چین، بسیاری از تحلیلگران انتظار دارند که مبادلات نظامی به طور فزاینده ای با نیازهای چین هماهنگ شود. آمریکا و متحدانش نگران هستند که روسیه بتواند به چین در مدرن سازی و گسترش زرادخانه هسته ای آن کمک کند. «ژائو تانگ» از بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی در پکن میگوید «سلاحهای هستهای یکی از حوزههایی است که چین فکر میکند روسیه هنوز در برخی مناطق دارای قابلیتهای برتر و دارای تجربه عملیاتی و آموزشی غنیتری در آن است».
با این حال، دو طرف با ایجاد نوع مشابهی از قابلیت همکاری که آمریکا و متحدانش در طول چندین دهه ایجاد کردهاند، فاصله زیادی دارند. سیستم های تسلیحاتی آنها به طور گسترده سازگار نیست. تفاوتهای زبانی نیز یک مانع است: تعداد کمی از اتباع دو کشور، هم چینی و هم روسی صحبت میکنند. آنها هیچ پیمان دفاعی متقابل ندارند. روسیه از موضع چین در قبال تایوان حمایت می کند، اما در صورت حمله شاید به سمت دیگری نگاه کند. هیچ یک از دوکشور نمی خواهند در درگیری های دیگری درگیر شوند. آنها از نظر عملیاتی هنوز برای چیزی بیش از یک ماموریت مشترک ضد تروریستی، بشردوستانه یا مقابله با تنش آماده نیستند.
اکنون پرسش رهبران چینی این است که آیا مزایای چنین رزمایشهایی ارزش هزینههای سیاسی آن را دارد، نه فقط در غرب، بلکه در میان کشورهای در حال توسعه ای که بسیاری از آن ها با چین همکاری میکنند، اما تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم کردهاند. چین ممکن است ترجیح دهد تمرینات با روسیه را به تعویق اندازد یا کاهش دهد نه اینکه آنها را به طور کامل متوقف کند. سرگرمی روسیه با اوکراین ممکن است یک وقفه مناسب ایجاد کند.
در حالی که موشکها بر شهرهای اوکراین میبارند، دیپلماتهای چینی خود را مشغول مدیریت رویکرد انتظار در قبال جنگ پوتین کردهاند. «کین گانگ»، سفیر چین در آمریکا ۱۶ مارس در مقاله ای برای واشنگتن پست نوشت: درگیری بین روسیه و اوکراین هیچ سودی برای چین ندارد. اگر چین از بحران قریب الوقوع اطلاع داشت، تمام تلاش خود را می کرد تا از آن جلوگیری کند.
برخلاف این گفته، دیپلماتها خاطرنشان میکنند که هیچ نشانهای از سازگاری سخنان او با اقدامات چین در زمینه فشار بر پوتین برای توقف جنگ وجود ندارد. تجاوز خشن روسیه ممکن است برای چین ناخوشایند باشد، اما پایان تحقیرآمیز تهاجم پوتین چندان خوشایند نخواهد بود اگر آمریکا و غرب به آن دست یابند. در همین حال، چین لابیگری علیه تحریمهایی را آغاز کرده است که قصد دارند پوتین را مجازات کنند، به خصوص اگر قرار باشد شرکتهای چینی را به دام بیندازند. آقای کین تصریح کرد: نه جنگ و نه تحریم نمیتوانند صلح را تأمین کنند.
در حالی که بسیاری از جهان به دنبال پایان فوری دردهای اوکراین هستند، چین به فکر آینده است.
پایان/
نظر شما