به گزارش تحریریه، رسانه انگلیسی فایننشال تایمز تعارف را کنار گذاشت و سیاست خارجی ایران را با ردیف کردن گزاره های بی ربط و نتیجه گیری های بیربط تر، دعوت به خطای راهبردی و یا به زبان ساده تر، دعوت به حماقت کرد!
شورای سردبیری فایننشال تایمز در مقاله ای نوشت:
- آزادی نازنین زاغری و انوشه آشوری چشمانداز مثبت ایجاد میکند که تلاشهای دیپلماتیک برای احیای توافق هستهای 2015 ایران، قابل تحقق باشد
- پس از توافق ایران با انگلیس، مسکو کم آورد، و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه سیگنال داد که کشورش مذاکرات وین را با پافشاری بر خواسته های غیرواقعی متوقف نمی کند. هفته قبل، روسیه درخواست ضمانت هایی برای معاف شدن از تحریم های آمریکا برای همکاری با ایران کرده بود.
- تلاش ها باید بر از سرگیری سریع مذاکرات غیرمستقیم با میانجیگری اتحادیه اروپا بین تهران و دولت بایدن انجام شود. آمریکا میتواند به توافقی که دونالد ترامپ در سال 2018 از آن خارج شد، بازگردد، و ایران هم در ازای برداشتن بسیاری از تحریمها، فعالیت هستهای خود را به محدودیتهای مورد توافق برمیگرداند(متوقف می کند).
- موفقیت مذاکرات به سود همه است، ایران می تواند کمک های اقتصادی شدیدا مورد نیاز خود را دریافت کند.
- گستردگی فعالیت های هسته ای ایران و کوتاه شدن خطر فرار هسته ای در صورت عدم توافق سریع، استفاده خود را از دست می دهد. مداخله هفته گذشته مسکو نشان داد که هر چه مذاکرات طولانیتر شود، خطر خرابکاری بیشتر میشود.
- ایران و آمریکا می گویند که مایل به امضای توافق هستند، اما مسئولیت دستیابی به توافق را بر عهده دیگری می گذارند. ایران از آمریکا میخواهد تضمینهایی ارائه کند که هیچ یک از رئیسجمهوری آینده آمریکا از توافق خارج نمی شود، که عمل به آن برای ایالات متحده غیرممکن است. در مورد گستره کاهش تحریم ها نیز اختلاف نظر وجود دارد.
- هر دو طرف باید شجاعت خود را برای حل مسائل باقی مانده نشان دهند. خطر این است که یک از طرفین با شرط بندی، اشتباه محاسباتی کند که طرف دیگر نیاز بیشتری به توافق دارد.
این رسانه انگلیسی به ایران هشدار می دهد که فکر نکند آمریکا بیشتر به توافق نیاز دارد. درحالیکه تحریم حداکثری به نتیجه نرسیده و امکان فشار بیشتر وجود ندارد. جنگ روسیه و اوکراین نیاز آمریکا را به نفت ایران به شدت بالا برده و گاز ایران نیز موضوعیت پیدا کرده است. چین و روسیه در حال حذف دلار هستند و همه این مسائل نشان می دهد که آمریکا نیازمند توافق است و ایران نیازی به توافق هسته ای ندارد.
محور احیای برجام به شکلی است که مکانیسم ماشه باقی می ماند. پروتکل الحاقی اجرا می شود. CTBT هم اجرا می شود که در یک بازه 3 ساله ایران را در تاروپود رژیم های خلع سلاح گرفتار خواهد کرد. برای افکار عمومی و نخبان ایرانی این سوال مطرح است که مسئولیت احیای برجام و معظلات آتی آن برعهده کیست؟
پایان/
نظر شما