ملاقات خصوصی فیلمی ناتورئالیستی با ژانر اجتماعی است. فیلمی سراسر نکبت و بدبختی که خود را در زرورقی از پرداخت رومانتیک پنهان میکند. قصه دختری به نام پروانه است که با پسری خلافکار به نام فرهاد که در زندان به سر میبرد و همبند پدرش است، از طریق فضای مجازی آشنا میشود. او علیرغم مخالفتهای برادرش با فرهاد در همان زندان ازدواج میکند. پروانه پس از ازدواج متوجه میشود که باید برای پرداخت بدهی همسرش دست به قاچاق مواد مخدر زده و مواد مخدر به داخل زندان ببرد. فیلم کشمکشهای روابط میان پروانه و فرهاد و چالشهای قاچاق مواد مخدر به درون زندان نشان میدهد.
ملاقات خصوصی را شاید بتوان نسخه دست چندم فیلم «ابد و یک روز» دانست با این تفاوت که فیلم لایههای رومانتیک بیشتری داشته و از منظر پایانبندی متفاوت است. قصه مردمان جنوب شهر تهران که کارگردان وجه دیگری از فلاکت و بدبختی آن را قاب گرفته و سعی دارد با پرداخت رومانتیک به ماجرا، وجه تقدیرگونه و جبرمحیطی آن را کمرنگ جلوه دهد. دختری پاک و معصوم همچون سمیه در فیلم «ابد و یک روز» که برای نجات خانواده تن به هر کاری میدهد. خانوادهای فروپاشیده که تمام اعضای آن خلافکاراند. ترسیم چهرهای مخدوش از خانواده که همگی برای انجام عمل خلاف اتفاق نظر داشته اما کسی به جد مانع آن نمیشود. روابط خانوادگی بشدت به هم ریخته و دور از احترام است. بهطوری که پسر خانواده بارها رفتاری خارج از عرف و توام با بی احترامی از خود نشان میدهد.
ملاقات خصوصی از نظر منطق فیمنامه دچار ضعف است. چراکه در اغلب موارد ساده انگارانه و غیر واقع گرایانه به برخی از روابط پرداخته و از این منظر فیلم را دچار اشکال کرده است. سوالات بیجوابی که نویسنده هیچگاه درصدد پاسخگوی به آن و اقناع مخاطب برنمیآید. بهطور مثال چرا پروانه با داشتن خواستگاران متعدد دل در گروه یک فرد نادیده که تنها از طریق فضای مجازی با او آشنا شده، میدهد؟! یا برادر پروانه آیا تنها به دلیل افسردگی روحی پس از عدم برگزاری مسابقات تلویزیونی مردان آهنین به خلافکاری روی آورده یا چون نویسنده ترجیح داده به دلیل ساختار بدنیاش این وجه را برای او در نظر بگیرد؟! یا نیروی انتظامی چگونه است بیرون از زندان به خوبی عمل کرده اما از درون زندان بی خبر است؟! ملاقات خصوصی روابط علی و معلولی چندانی ندارد و مخاطب را پرسشهای متعددی رها میسازد اما کارگردان سعی کرده از طریق درگیر کردن مخاطب با احساسات و نشان دادن صحنهای اروتیک و ورود به حریم شخصی روابط انسانها؛ او را با فیلم همراه کند.
ملاقات خصوصی به نویسندگی و کارگردانی امید شمس و تهیه کنندگی امیر بنان است. امید شمس کارگردان فیلمهای کوتاه چون گذر، شب تولد و غیره است که حال با نخستین فیلم بلندش به جشنواره چهلم فجر راه یافته است. فیلمی اجتماعی که از یکی از پروندهای قوه قضایه اقتباس شده است. فیلمی که به شیوهای نمادین به تکهپراکنی به قوه قضایه و حاکمیت پرداخته و احکام شرع را مورد تمسخر قرار میدهد.
فیلم گرچه عشق را دست مایه موضوع خود قرار داده اما بیشتر سو استفاده از عشق و قربانی کردن آن را برای رسیدن به اهداف و خواستههای فردی نشان میدهد. عاشقان کلاش و توطئه گری که از زنان استفاده ابزاری کرده و آنان را تنها وسیلهای برای رسیدن به منویات و خواستههای خود میدانند. زنانی که در این فیلم هر کدام به نوعی قربانیاند. مادر پروانه که خود همسر و مادر خلافکاران است و خود نیز خلاف میکند. دوست پروانه که او نیز برای رسیدن به آسایش و آرامش مادی همسر مردی خلافکار شده و در نهایت قربانی زیادهخواهیهای خویش میشود. در نهایت پروانه که نسل آخر این زنان قربانی است. زنی که اینبار با نام عشق پذیرای این زندگی فلاکتبار است. زنان در این فیلم هیچ وجه کنش گرایانه نداشته و تسلیم جبر محیطی میشوند.
تمامی شخصیتهای فیلم خرد و کلانشان چرک و سیاهاند. زنان و مردان که همگی خلافکا اند. حتی پسر بچهای که برای نجات پروانه دست به عمل خلاف میزند. مردان در این فیلم به نحوی سیاه و چرک نشان داده شده اند. مردان همگی بزه کار و خلافکار هستند و هیچ مرد سالمی در فیلم دیده نمیشود. فرهاد تنها شخصیت مرد عاشق پیشه و کمی مثبت است که در نهایت عمل خلاف خود را به گردن همسرش انداخته تا خود را تبرعه کند.
ملاقات خصوصی فیلمی خوش ریتم با گره افکنیهای به قاعده است. فیلمی که از طریق درگیر کردن مخاطب با احساساتش او را با خود همراه ساخته و در نهایت با یک پایانبندی به سبک سینمای هند او را غافلگیر میکند. فیلمی که یک آسیب و معضل اجتماعی را مورد بررسی قرار میدهد و تلاش دارد به ورطه سیاه انگاری نیفتد اما در نهایت بازهم تصویری چرک و سیاه از مردم حاشیهنشین شهر ارائه میدهد. گرچه تصویر ارائه شده به چرکی فیلمهای ابد و یک روز یا متری شش و نیم نیست اما شمس را میتوان نسخه جدید سعید روستای دانست. نسخه ای که تنها راه کسب شهرت را در سیاه انگاری از جامعه خویش و بیان معضلات اجتماعی بدون هیچ راه حلی میدانند.
پایان/
نظر شما