آنچه امروز میتوان یکی از آسیبهای مهم کشور در نظر گرفت که باعث بهوجود آمدن برخی مشکلات در حوزههای مدیریتی شده، نداشتن بحث تحزب است. اگر کشورما مثل کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعهای که به توسعه نزدیک هستند احزاب قدرتمندی داشت و این احزاب میتوانستند کارکرد خاص خود را مثل سایر کشورهای جهان داشته باشند، شرایط بهتر از چیزی بود که امروز شاهد و ناظر آن هستیم.
امروز در تمام دنیا احزاب یک دولت در سایه برای خود دارند و در حوزههای مختلف برای خود بحثهای کارشناسی دارند و تنها کارسیاسی صرف نمیکنند. در حوزه اقتصاد، صنعت، فرهنگ و مسائل اجتماعی و... کارگروههای خاص خود را دارند و حتی تربیت مدیران در این احزاب شکل میگیرد. مردم نیز به برنامههای متنوعی که این احزاب در حوزههای مختلف دارند نگاه میکنند. لذا زمانی که یک حزبی در انتخابات کشوری پیروز میشود و مسئولیت اجرایی را بر عهده میگیرد تازه نمیگردند که مدیر پیدا کنند.
چرا که اولا خودشان مدیر تربیت شده دارند و ثانیا با برنامه ورود پیدا میکنند و برنامه خود را به نحوی تنظیم میکنند که با چشماندازها و اهداف کلی آن کشور و مسائل این چنینی همسویی داشته باشد. به عنوان مثال وقتی به آمریکا نگاه میکنید یک کاندیدا با کاندیدای دیگر در بخش جذب نیروهای نخبه بحث مهاجرت و فرار مغزهای کشورهای دیگر را مدنظر قرار میدهد و کاندیدای دیگر بحث کاهش مالیات را مطرح میکند. لذا به مسائل اصولی کشور پایبندند.
اگر تحزب در کشورمان به شکلی منطقی و کارشناسانه وجود داشت امروز قطعا شرایط بهتر از شرایط فعلی بود. جدای از بحث تحزب که یک واقعیت انکارناپذیر است و کسی هم بدان اهتمامی نمیدهد و مردم را به لحاظ فرهنگی به سمت و سویی نبردیم که مردم جریانات سیاسی ریشهداری که مبتنی بر تحزب باشد و پایه کارشناسی داشته باشد را انتخاب کنند و به یک حزب فعال عملگرای متخصص، متعهد و اجرایی روی بیاورند. از این رو انتخاباتهای ما همیشه احساسی است. برای همین است که پس از دوران دفاع مقدس تا به امروز میبینیم که انتخاب تمام روسای جمهور غیرقابل پیشبینی بوده است. یعنی فارق از مرحوم آیتا...هاشمی رفسنجانی، آقایان خاتمی، احمدینژاد و روحانی انتخابات غیرقابل باور بود چرا که تحزب نداشتیم.
برای اینکه مردم برای انتخابات مجلس، شوراها و ریاست جمهوری احساسی و هیجانی ورود پیدا میکنند. اینها نشان میدهد که ظرفیتهای مردم و تحزب را جدی نگرفتیم. بحث تحزب را در حد شعار دانستیم و احزاب و جریانات نیز در موقع انتخابات سر بلند میکنند و در خاموشی قرار میگیرند. اگر بنا است که شرایط پیشرفت بهتری داشته باشد و کشور از ظرفیتهای خود در حوزههای مختلف به خوبی استفاده کند احزاب و تحزب یکی از موضوعات بسیار حائز اهمیتی است که در این حوزه متخصصین، صاحبنظران و کارشناسان و تربیت مدیر وجود دارد و دیگر نگران شایسته سالاری نیستیم و به طور نسبی نیروهای قابل توجه در جایگاه خود مینشینند. امروز در جامعه مدیریتی کشور کسانی را که فکر نمیکنیم حتی رئیس یک اداره شود، یکدفعه وزیر میشود ناشی از عدم تحزب است و اگر تحزب وجود داشته باشد این اتفاق نمیافتد و افراد در جای خود قرار میگیرند.
منبع: آرمان
پایان/
نظر شما