به گزارش تحریریه، روزنامه «الوطن» سوریه در گزارش خود نوشت، تردیدی نیست که «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه و «جوبایدن» رئیس جمهوری آمریکا برای تقویت ثبات و کاهش دامنه تنش ها تمایل دارند، اما تمایل این دو نفر یک چیز و واقعیت های میدانی چیزی دیگری است.
مسکو به واشنگتن درباره گسترش ناتو در شرق و استقرار سلاح های تهاجمی در نزدیکی مرزهای روسیه هشدار داده است. واشنگتن هم به مسکو درباره حمله به اوکراین هشدار داده است. روابط این دو قدرت بین المللی در شرایط خوبی به سر نمی برد. روسیه همواره ترجیح می دهد که با رئیس جمهوری جمهوری خواه آمریکا تعامل داشته باشد و همیشه یک فرد جمهوری خواه نسبت به رئیس جمهوری دموکرات برای مسکو مناسبت تر است.
جمهوری خواهان ترجیح می دهند افزون بر دخالت نرم با مسکو به رقابت اقتصادی و سیاسی بپردازند. همچنین برای آنها اروپا و ناتو در صدر اولویت ها قرار ندارد و ایدئولوژی و صدور دموکراسی برای آن ها اهمیت کمتری دارد، اما دموکرت ها به ایدئولوژی، اروپا، ناتو و تنش نظامی تمرکز می کنند.
در بخشی از گزارش این رسانه سوری می خوانیم: اگر دوره تک قطبی طی سال های ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۱ را که در آن جمهوریخواهان و دموکرات ها در عرصه بین المللی با جنگ های خود جولان دادند، در نظر نگریم می بینیم که جنگ هایی که در دوره دموکراتها بر افروخته شد در دوره جمهوری خواهان پایان یافت.
جنگ کره در دوره «هری ترومن» رئیس جمهوری دموکرات آغاز شد و در دوره «آیزنهاور» جمهوریخواه پایان یافت. جنگ ویتنام در دوره «لیندون جانسون» دموکرات آغاز شد و در دوره «ریچارد نیکسون» جمهوری خواه پایان یافت. اندیشه «ترساندن و ترور به خاطر آمریکا» از سوی «برژینسکی» در دوره «جیمی کارتر» دموکرات اختراع شد. این در حالی است که مفهوم کاهش تنش ها در دوره نیکسون جمهوری خواه ظهور پیدا کرد. در دوره اوبامای دموکرات هم کودتاهایی در اوکراین رخ داد.
«دونالد ترامپ» جمهوری خواه هم اهمیت چندانی به اروپا و ناتو نمی داد و این موضوع سبب شده بود که روسیه مدتی راحت باشد. خروج ترامپ از توافق آب و هوایی به منزله نواختن یک سیلی محکم به گوش کشورهای اروپایی بود. اوبامای دموکرات پیش از ترامپ با فنلاند مذاکره کرد تا این کشور را به ناتو وارد کند و مسکو این موضوع را به منزله خط قرمزی برای خود به شمار می آورد.
اکنون هم بایدن دموکرات تلاش می کند تا فنلاند و اوکراین را به ناتو وارد کند. او توجه گسترده خود به اروپا و ناتو را نشان می دهد. در برابر، روسیه به قدرت بین المللی تبدیل شده است که جایگاه خود را همانند دوران شوروی سابق بازیافته است. موضوع اوکراین نشان داده است که گسترش ناتو در مرزهای روسیه باید متوقف شود و فنلاند و اوکراین خط بسیار قرمزی برای روسیه هستند.
اکنون یک موازنه در جریان است و جای خوش بینی بسیار وجود ندارد؛ موضوع مهم آن است که دیگر آمریکا مانند گذشته قدرت برتر و یکه تاز جهانی نیست و این به نوبه خود یک تحول مثبت و بسیار بزرگیبه شمار می رود.
پایان/
نظر شما