به گزارش تحریریه، تارنمای «مادرن دیپلماسی» در تحلیلی نوشت، جنوب آسیا مدت زیادی است که ثبات را به خود ندیده است. از زمان تسلط بریتانیا از طریق استعمار در این منطقه، درگیری چه مذهبی، قومی، سرزمینی یا هسته ای در آن بیداد می کند. این منطقه تاریخ پرنوسانی دارد، دلیل اصلی آن حضور دو قدرت هسته ای یعنی هند و پاکستان در آن است که از روز پیدایش خود درگیر نبرد با یکدیگر بوده اند.
آسیای جنوبی همچنین با دو قدرت بزرگ جهان یعنی روسیه و چین همسایه است که هر دو با روابط متلاطم خود با ابرقدرت آمریکایی، نقش مستقیمی در برهم زدن صلح منطقه ای داشته اند. هژمون منطقه ای در آسیای جنوبی، هند است، با این حال این کشور با لفاظی های خصمانه اش و امتناع از شرکت در گفت وگوها در مورد موضوعات مهمی مانند کشمیر، Aksai Chin و Arunchal Pradesh به نظر می رسد که موضع انزواگرایانه اتخاذ کرده است.
هند در حال حاضر به عنوان ابرقدرت منطقه ای شناخته می شود اما به نظر می رسد که در حال از دست دادن کنترل خود بر این موقعیت است چرا که پویایی قدرت آسیا در حال تغییر است. مطمئنا تغییر از قدرت نظامی و سخت به سمت قدرت اقتصادی و قدرت نرم به عنوان یک تغییر موازی همزمان با انتقال قدرت از هند به چین حرکت می کند. این یک حرکت نگرانکننده برای کسانی است که این تغییر را به عنوان یک محرک قریبالوقوع برای هند می بینند که ممکن است کشور را تحریک به برداشتن یک گام هسته ای آنی با عواقب بی پایان برای کل منطقه کند.
در حال حاضر اتحادهای آتی منطقه که قرار است پویایی قدرت را مشخص کنند، بدون دخالت عمده هند طراحی شده اند. دو نمونه اصلی از این موارد عبارتند از «ابتکار کمربند و جاده» و «حلقه طلایی امنیت». کشورهای گروه 7 برای مقابله با نفوذ چین ابتکار عمل «جهانی بهتر بسازید» را ارائه کردند. هند با تمام وجود از این موضع حمایت می کند و حتی به عنوان مهمان در چهل و هفتمین اجلاس این گروه توسط انگلستان دعوت شد.
حلقه طلایی امنیت با مجموعه ای از نگرانی های هند در مورد هژمون در حال زوال منطقه همراه می کند. امضاکنندگان این توافق شامل روسیه، چین، ایران، پاکستان و ترکیه خواهند بود. هدف این اتحاد مقابله با ناآرامی ها در افغانستان از طریق ارتباط در منطقه است. این توافقنامه تهدیدی پنهان برای هند است زیرا نه تنها انسجام منطقه ای را بدون دخالت هند نشان میدهد، بلکه به پاکستان سکوی دیگری می دهد که بر اساس آن می تواند روابط خود را با قدرت های بزرگ در فضای سیاسی کنونی تقویت کند.
دوگل گفت که «سلاح های هسته ای اغلب اتحادها را منسوخ میکند.» در این سناریو ما اهمیت سلاح های هسته ای را برای کشوری تحلیل میکنیم که از موضع انزواگرایانه حمایت می کند، در حالی که دو رقیب اصلی آن یهنی پاکستان و چین، نه تنها سطح توانمندی هسته ای یکسانی دارند بلکه در بین اتحادهای متعددی که حمایت جهانی را با خود دارند، تا حدودی دست بالا را دارند.
صرف نظر از اینکه انگیزه های هند چقدر قوی یا معتبر هستند، استفاده از سلاح های هسته ای عواقب خاص خود را به همراه دارد. موقعیت ژئواستراتژیک هند و این واقعیت که این کشور هم مرز با چین و پاکستان است، احتمال حمله هسته ای هند را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد. حمله به هر یک از این همسایگان منجر به پاسخ نظامی هر دو خواهد شد. بنابراین، هر گونه خسارتی که هند قصد وارد کردن آن را داشته باشد، متقابلا متوجه مردم خود این کشور خواهد شد.
دوم مفهوم بازدارندگی و سیاست های حمله هسته ای پاکستان و چین است. پاکستان بارها اعلام کرده که اگر هند به تجاوز اشاره کند، برای انتقام گیری گسترده آماده است. موضع اصلی پاکستان بازدارندگی است و اگر موفق نشود، هند را نابود خواهد کرد. از سوی دیگر، چین همیشه موضع خود را تدافعی اعلام کرده است. به نظر می رسد در وهله اول از حملات جلوگیری کند.
این واقعیت هم مطرح می شود که چین ابرقدرتی است که به احتمال زیاد با پاکستان متحد می شود و به طور کامل از آن کشور علیه هند حمایت خواهد کرد، نه تنها به دلیل روابط دوستانه بلکه به دلیل منافع چین در سقوط یا تجزیه هند.
هند در انزوا قرار گرفته است، به این معنی که به همه و حمایت جهانی که می تواند به دست آورد، نیاز دارد. به ویژه اگر مصمم باشد موضع خود را در برابر چین و ابتکار جاده و کمربند محکم کند. با این حال، اگر این کشور دست به یک اقدامی هسته ای بزند، واکنش های جهانی، تحریم ها و نارضایتی عمومی علیه آن کافی است تا هر گونه امید ارتباط هند با مسائل منطقه ای و جهانی را مدفون کند. بعید است هند این اقدام خشنی را انجام دهد و جایگاه خود را در نظام بین الملل به خطر بیندازد.
پایان/
نظر شما