به گزارش تحریریه، تارنمای مرکز پژوهشی « The Australian Strategic Policy Institute» در گزارشی نوشت، کشمکش دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده بر سر احیای توافق هسته ای ایران که رسما به عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» یا «برجام» شناخته می شود، تقریبا دائمی به نظر می رسد. دو طرف در تلاش برای دستیابی به حداکثر سود در مقابل یکدیگر هستند. تهران می خواهد پایان تحریم های فلج کننده آمریکا را ببیند و واشنگتن می خواهد تمرکز بیشتری بر بازدارندگی دو دشمن جهانی یعنی چین و روسیه داشته باشد.
مذاکرات غیرمستقیم آمریکا و ایران در ماه آوریل و پس از ابراز تمایل دولت «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا برای دستیابی به توافق با تهران در سریع ترین زمان ممکن آغاز شد. دولت در حال خروج «حسن روحانی» رئیس جمهوری میانه رو که در ژوئیه ۲۰۱۵ برجام را به نتیجه رسانده بود، علیرغم اختلافات جدی بین دو طرف، به این درخواست پاسخ مثبت داد.
«دونالد ترامپ» رئیس جمهوری پیش از بایدن و فردی مخالف ایران، در ماه می ۲۰۱۸ ایالات متحده را از توافق هسته ای خارج کرد و تحریم های بی سابقه ای را علیه ایران اعمال کرد. دولت روحانی نیز با نادیده گرفتن برخی از تعهدات ایران که در این توافق لحاظ شده بود، این اقدام آمریکا را تلافی کرد. این کشور دستگاه های سانتریفیوژ پیشرفته تری نصب کرد، سطح غنی سازی اورانیوم خود را از ۳.۶۷ درصد در برجام به ۲۰ درصد رساند، مقدار کمی از این مواد را تا ۶۰ درصد غنی سازی کرده و بازرسی تاسیسات هسته ای خود توسط بازرسان آژانس انرژی اتمی متوقف کرده است. با این وجود واشنگتن و تهران تا ژوئن ۲۰۲۱ هنوز در مورد شانس دستیابی به توافق خوش بین بودند اما از آن زمان تاکنون هیچ مذاکره ای انجام نشده است.
دو عامل بیش از هر عامل دیگری در این مورد دخیل هستند. نخستین مورد تغییر دوره ریاست جمهوری ایران از روحانی به ابراهیم رئیسی است که باعث شد تهران مذاکرات را تا زمان روی کار آمدن رئیسی در اوایل ماه آگوست متوقف کند. برخلاف روحانی، رئیسی از جناح تندرو در سیاست اسلامی ایران است. او به اندازه آیت الله «علی خامنه ای» رهبر جمهوری اسلامی نسبت به آمریکا بی اعتماد است. در حالی که طرفدار از سرگیری مذاکرات هسته ای به واسطه اتحادیه اروپا هستند، دو عضو آن فرانسه و آلمان (به علاوه انگلیس، روسیه و چین به عنوان دیگر امضاکنندگان برجام) مشتاق هستند که احیای توافق را به عنوان یک معیار مهم برای دستیابی به امنیت بین المللی نشان دهند.
عامل دوم این است که از آغاز مذاکرات دو طرف نتوانسته اند در مورد خواسته های اساسی یکدیگر به توافق برسند. واشنگتن لغو تحریم های خود را به بازگرداندن همه تعهدات برجامی ایران مشروط کرده است، در حالی که تهران خواستار پایان همه تحریم ها به عنوان پیش شرط پیشرفت به سوی حل و فصل نهایی شده است. اینگونه بیان می شود که از زمان خروج ایالات متحده از توافق، این وظیفه دولت بایدن است که ابتدا با اقدامات خود اعتماد ایجاد کند. این موقعیت های متضاد به یک نقطه غیر قابل حل واقعی تبدیل شده است.
این دو عامل در حال حاضر با توجه به شکست آمریکا و متحدانش در افغانستان و عزم واشنگتن برای خروج همه نیروهای آمریکایی از عراق تا پایان سال ۲۰۲۱ در حال اثرگذاری است. رئیسی ماه گذشته در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصریح کرد که ایالات متحده از افغانستان خارج نشده بلکه از این کشور اخراج شده است. این امر در کنار برقراری روابط استراتژیک نزدیک ایران با چین و روسیه برای مقابله با آمریکا، به دولت رئیسی جرات داده است تا در مورد موضوع هسته ای مذاکره سخت تری انجام دهد.
در حال حاضر دو سوال مهم وجود دارد. آیا واشنگتن برای دستیابی به توافق بر سر برجام برخی از تحریم های اصلی خود را لغو می کند یا به تهران اجازه می دهد تا به غنی سازی اورانیوم با درجه بالاتر را ادامه دهد؟ و آیا اسرائیل را که گفته است تحت هیچ شرایطی ایران هسته ای را تحمل نخواهد کرد، از حمله به ایران و ایجاد یک جهنم منطقه ای باز می دارد؟ باید منتظر ماند و دید.
پایان/
نظر شما