به گزارش تحریریه، روزنامه «عربی ۲۱» مصر در تحلیلی نوشت: آمریکا پس از ۲۰ سال اشغال افغانستان از این کشور خارج میشود. پیش از این نیز انگلیس و شوروی هم از این کشور خارج شده بودند. هیچگونه دخالت و راه حل نظامی نمیتواند مشکل افغانستان را حل کند. پس از خارج شدن یک قدرت از صحنه افغانستان، بازیگران داخلی و منطقهای تلاش میکنند خلاء موجود را پر کنند.
با چشمپوشی از تنشهای سیاسی و ایدئولوژی، آمریکا پس از ۲۰ سال در افغانستان با شکست روبرو شد و اکنون رقابت بر سر مناطق اقتصادی موضوع مهمی است و قدرتهای منطقهای و در راس آنها چین برپایه منافع، قدرت، امکانات و آمادگی خود تلاش میکنند این مناطق را در کنترل خود داشته باشند.
بزرگراهی برای بازارهای جهانی
منطقه «سین کیناگ» چین دارای مرز مشترک با افغانستان است. تنگه «دالان واخان» تنها گذرگاه افغانستان به سوی چین است. طرح اقتصادی «مارشال» چین برای رسیدن به بازارهای جهانی با هدف بازاریابی برای کالاها و تولیدات خود بر احیای جاده ابریشم قدیم یا آنچه موسوم به «یک جاده و کمربند» است، استوار است. چین میلیاردها دلار برای سرمایهگذاری در زیرساختهای پاکستان، افغانستان و ایران هزینه کرده است تا به بازار کشورهای آسیای میانه و کشورهای عربی، ایران، ترکیه و اروپا برسد.
بازی دوباره لولههای گاز
بازی لولههای گاز ترکمنستان پس از قدرتیابی طالبان بخش بزرگی از بازی افغانستان در دهه هشتاد را تشکیل میداد و شرکت «یونوکال» آمریکا و شرکت «بردیداس» آرژانتین بر سر آن در حال رقابت بودند. در آن زمان «ترکی الفیصل» به عنوان رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان از گسترش خطوط گاز ترکمنستان از طریق افغانستان و پاکستان و سپس به سوی هند و خاور دور حمایت میکرد. هزینه این طرح حدود ۲۰ میلیارد دلار ارزیابی شده بود و پیشبینی میشد که این خط یک میلیارد دلار به عنوان حق عبور برای خزانه افغانستان درآمد داشته باشد.
شرکت بریداس شریک یک شرکت عربستانی به «تنگرکو» بود که سفر یک گروه از طالبان را به آمریکا برنامهریزی کرد. طی سفر این هیات با مسوولان آمریکا دیدار کرد تا شاید از نظر سیاسی برای این جریان منافعی داشته باشد اما این پروژه در ادامه به دلیل جنگ متوقف شد. در نتیجه تحریمهای بینالمللی علیه ایران، ترکمنستان نتوانست خطوط خود را از طریق سرزمینهای ایران گسترش دهد. از این رو، پاکستان تلاش میکند به این امتیاز دست یابد تا به واسطه آن دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و دیپلماسی را از آن خود کند.
جنگ بنادر
سال هاست که جنگ پنهان بنادر در منطقه در جریان است. چین تلاش میکند با قدرت اقتصادی، منطقه را در اختیار خود در آورد، اما این کشور در بلند مدت اهداف نظامی ژئوپلتیک را در سر دارد. این کشور قراردادی به ارزش ۵۰ میلیارد دلار با پاکستان با هدف راه اندازی بندر گوادر دریای عرب امضا کرده است. چین میخواهد از طریق راه آهن و اتوبانهای بزرگ از چین به گوادر برسد و این موصوع فاصله چین تا دریای عرب را از ۶ هزار کیلومتر به ۲ هزار ۵۰۰ کیلومتر کاهش میدهد. این بندر به دلیل عمق آبهای خود دارای اهمیت است و کشتیهای بزرگ میتوانند در آن لنگر اندازند و از آنها در آینده برای اهداف نظامی استفاده کرد. این موضوع استراتژیستهای آمریکایی و غربی را نگران کرده است.
نزدیک شدن چین به دریای عرب سبب میشود منابع انرژی اروپا و ژاپن را در کنترل داشته باشد. چین همچنین با حضور در این منطقه و ایجاد بندری با این حجم برای پاکستان میتواند هند را تهدید کند. این بندر میتواند جایگزین بندر کراچی در هرگونه جنگ میان پاکستان و هند شود. از این رو، کارشناسان و تحلیلگران دور از ذهن نمیدانند که مهندسان و کارگران چینی در بلوچستان به بخشی از جنگ بنادر تبدیل شود که کشورهای منطقه را آزار دهد.
برخی کارشناسان پیش بینی می کنند با آغاز به کار بندر گوادر با مدیریت چین بندر دبی و جبل علی جایگاه خود را از دست بدهند.
پایان/
نظر شما