به گزارش تحریریه، «گلوبال ریسرچ» در زمینه تبلیغات شیوع سویه جدید کرونا این پرسش را مطرح کرد که «آیا قرنطینه جدید جهانی به عنوان ابزاری برای مبارزه با نوع خطرناک کووید با عنوان «ویروس دلتا» پیش بینی شده است؟ کمپین ترس بار دیگر به سرعت شدت گرفته است».

دنباله ای از دروغ ها و خبرهای ساختگی آشکاری وجود دارد که برای توجیه تصمیمات گسترده سیاست در طول ۱۸ ماه گذشته استفاده شده است.

بزرگترین دروغی که هم از نظر علمی و هم از سوی سازمان بهداشت جهانی به طور کامل تایید شده این است که آزمایش RT-PCR که برای تشخیص انتشار ویروس (و همچنین انواع آن) مورد استفاده قرار می گیرد، نه تنها معیوب بوده، بلکه کاملا فاقد اعتبار است.

از ابتدا در ژانویه ۲۰۲۰، همه تصمیمات گسترده ای که به عنوان وسیله ای برای نجات جان به مردم ارائه شد، بر اساس موارد نقص و نامعتبر بودن تست RT-PCR همراه با داده های مرگ و میر کاذب مربوط به مرگ و میر ناشی از بیماری کووید ۱۹ بود.

این برآوردها برای توجیه حصر، فاصله گذاری اجتماعی، استفاده از ماسک صورت، ممنوعیت اجتماعات، منع برگزاری رویدادهای فرهنگی و ورزشی و تعطیلی فعالیت های اقتصادی استفاده شد.

اطلاعات غلط رسانه ای یک سلاح مرگبار است که ۲۴ ساعته و هفت روز هفته توهم خطرناک بودن نوع دلتای ویروس کووید را مطرح می کند.  

نوع دلتای این ویروس اولین بار سال گذشته در هند شناسایی شد به گونه ای بود که کارشناسان احتمال می دادند که این ویروس موج مرگبار دوم عفونت ها را تابستان امسال در هند برانگیزد. طبق نظر علمی، اکنون گفته می شود که نوع دلتا در حدود ۸۰ کشور در سراسر جهان گسترش یافته است.

در اینجا یک موضوع به شدت مطرح می شود و آن اینکه نوع دلتا مسری تر و کشنده تر بوده و به سرعت در سراسر جهان گسترش می یابد و همچنین افراد جوان و واکسینه نشده را بیش از همیشه آسیب پذیر می کند.

این دروغ است زیرا ویروس اصلی توسط «سازمان جهانی بهداشت» (WHO) و «مراکز مدیریت و پیشگیری بیماری» (CDC ) به عنوان سویه ای «شبیه آنفولانزای فصلی» طبقه بندی شده بنابراین یک ویروس کشنده نیست. علاوه بر این، انواع جهش یافته ویروس همیشه نسبت به ویروس اصلی کمتر خطرناک هستند.

راه حل پیشنهادی جو بایدن استفاده از واکسن است که طی هفت ماه گذشته منجر به مرگ و ایجاد عارضه جانبی بیشماری برای مردم شده است. مقامات بهداشتی اکنون ادعا می کنند که موارد جدید نوع دلتا B۱.۶۱۷  خطر بستری شدن در بیمارستان را ۲.۷ برابر افزایش می دهد.

فرض غلط پشت این مدل سازی این است که سویه دلتا کشنده است.

به گفته پروفسور «نیل فرگوسن»، «نوع دلتا ویروس کرونا ۳۰ تا ۱۰۰ درصد بیشتر از نوع قبلی قابل انتقال است. (به نقل از گاردین).

فرگوسن داده ها و برآوردهای خود را از کجا می گیرد در حالی که آزمایش RT-PCR معیوب و نامعتبر است؟

آنچه او نتوانسته به آن اشاره کند این است که انواع جدید ویروس در مقایسه با ویروس اصلی همیشه کمتر خطرناک هستند اما او چگونه هویت ویروس اصلی و میزان خطرناک بودن آن را تعیین می کند؟

مقامات بریتانیایی و اتحادیه اروپا از احتمال قرنطینه به دنبال موج چهارم که به طور موقت برای پاییز آینده برنامه ریزی شده است، خبر می دهند.

آیا بحران کووید بخشی از یک پروژه هژمونیک طراحی شده است؟ آیا این یک جنگ اقتصادی است یا نوعی امپریالیسم با چهره انسانی است که خود را متعهد به نجات جان انسان ها می داند؟.

ظاهرا این بخشی از برنامه سیاست خارجی «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا است که پیامدهای ژئوپلیتیک و استراتژیک دارد.

اطلاعات آمریکا و پنتاگون و ناتو به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بحران کرونا دخیل هستند. ​​

قرنطینه ۱۱ مارس ۲۰۲۰ منجر به تعطیلی اقتصادهای ملی در سراسر جهان شد و نیز در بی ثباتی چندین کشور که به عنوان دشمنان آمریکا طبقه بندی می شوند، موثر بوده است.

نیازی نیست که واشنگتن علیه ایران، ونزوئلا و کوبا تحریم اعمال کند. این کشورها تحریم نهایی، یعنی بسته شدن اقتصاد ملی خود را به عنوان ابزاری برای مبارزه با ویروس کووید ۱۹ پذیرفته اند.

وضعیت کوبا به ویژه چشمگیر است. در نتیجه محاصره مارس ۲۰۲۰، صنعت گردشگری کوبا که منبع اصلی مبادلات ارزی این کشور است، در حال نابودی است. از دهه ۱۹۸۰، درآمد فارکس از گردشگری برای واردات موادغذایی استفاده می شود و اکنون در نتیجه تعطیلی صنعت گردشگری، کوبا با کمبود جدی مواد غذایی مواجه است.

با این حال، دولت کوبا این دروغ بزرگ را پذیرفته و از قرنطینه ای که به معنای واقعی کلمه دستاوردهای انقلاب کوبا را از بین می برد، حمایت کرده است. متاسفانه روشنفکران مترقی کاملا کور هستند. آنها نه تنها از روایت کووید حمایت می کنند، بلکه نمی توانند بفهمند که چگونه از سیاست های قرنطینه کووید و همچنین واکسن مرگبار mRNA برای بی ثبات سازی و نابودی کشورها یکی پس از دیگری استفاده می شود. این کشورها اکنون به طور کامل توسط طلبکاران غربی و بنیادهای میلیاردر تحت کنترل هستند.

آیا ایجاد هرج و مرج اقتصادی و اجتماعی بخشی از یک پروژه هژمونیک ایالات متحده نیست؟

پایان/