فرهنگ وهنر همواره بزرگترین آوردگاه انسانیِ جوامع بشری بوده است و این دستاورد مهم بشریت مهمترین عامل در تخمین میزان توسعه یافتگی در بازههای مختلف تاریخی میباشد.
در دوران معاصر که آشفتگی تولید و شلاقهای برنده نئولیبرالیسم، شکوه و منش انسان را به مسلخ برده است؛ بزرگترین پناهگاه مستاجران زمین، دامنههای گسترده فرهنگ است که ابعاد گوناگون آن پهنههایی به وسعت تمام خواستههای بشر را نمایان میکند.
در کشور ما هم همواره دورههای تاریخی، متناسب با تمایزهای فرهنگی شناخته میشوند؛ به عنوان مثال فرهنگ دوره قبل از اسلام با دوره ظهور و حضور اسلام بسیار متفاوت و در بیشتر حوزهها و فرمها 100 درصد تغییر کرده است.
بنابراین در بیشتر بررسیهای تاریخی، تمدنهای گوناگون را با ظرفیتهای فرهنگی ایجاد شده برانداز میکنند و کمتر دستاوردهای دیگر به عنوان نرخ اثرگذاری مورد توجه قرار میدهند.
مراد نگارنده از نوشتن این مقدمه کوتاه، ضرورت توجه به مساله مهم و تعیین کننده فرهنگ و هنر در شرایط فعلی کشور است؛ همچنان که در کشاکش تحولات بنیادین دوران پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی هم این ضرورت بیشتر از هر زمانی خود را نمایان کرد و با هوشمندی و رهبری داهیانه امام راحل (ره) یک دوره انقلاب فرهنگی را هم را پس از انقلاب ساختاری پشت سر گذاشتیم؛ بنابراین در این دورهای که کشور به خاطر ضعف مفرط عملکرد اقتصادی دولتهای تدبیر و امید با یک سری مشکلات عدیده اقتصادی و به تبع آن مشکلات اجتماعی مواجه شده است، نباید حوزه فرهنگ و هنر هم به محاق فراموشی سپرده شود؛ چراکه رابطه دیالکتیکی این حوزههای انسانی هیچ گونه ناهمسانی را نمیپذیرد و تنها در سایه توجه منظم و هماهنگ به همه بخشها به صورت یکنواخت و منسجم، موجبات بالندگی جوامع بشری شکل گرفته و رنگ حقیقت به خود میگیرد.
پرواضح است که در کشور ایران بخاطر نقش تعیین کننده معنویات اسلامی در روابط اجتماعی، ضرورت توجه به مقوله فرهنگ از درجه اهمیت بالاتری نسبت به کشورهای دیگر قرار دارد؛ که مناسبات اجتماعی خود را مبتنی بر روابط متاثر از مناسبات تولیدی و اقتصادی تعریف کردهاند.
بنابراین ایرانیان همواره بخش اعظمی از سبدِ مایحتاج روزانه خود را به فرهنگ و هنر و مناسبات فرهنگی اختصاص میدهند و این تفاوت نیاز و خواسته مردم کشور ما با مردمان دیگر کشورها، مسئولیت مجریان و دست اندرکاران دستگاههای اجرایی را بسیار بیشتر میکند؛ چراکه، توجه به خواستههای فرهنگی و کمک به تامین آنها ظرافتهای بسیاری را میطلبد که اگر مورد کم توجهی قرار گیرد خسارات جبرانناپذیری را متحمل میکند؛ لذا، درست است که در شرایط فعلی مساله اضطراری کشور و جامعه ما رفع مشکلات معیشتی، سازماندهی تولید داخلی، حل معضل بیکاری، مبارزه با فساد و تبعیض و اختلاف طبقاتی است؛ اما بیتوجهی به مقوله فرهنگ هم فجایع سنگین دیگری را رقم میزند که با بخشهای مهمی از اصول انقلاب اسلامی ما منافات دارد؛ بنابراین توصیه دلسوزان فرهنگی و اهل تخصص در حوزه فرهنگ و هنر به دولتمردان برخاسته از رأی جانانه ملت این است که مبادا مشکلات ساختاری و اقتصادی و اجتماعی آنها را از توجه به این ظرفیتهای عظیم و مقوله مهم منع کند.
لذا لازم است برنامههای مدون و منسجم برای مدیریت و برخورد اصولی با تک تک ساحتهای فرهنگی و هنری تدوین و اجرا گردد و به این مهم که همه ساحتها و فرمهای هنری دارای درجه اهمیت هستند توجه ویژه شود چیزی که نقصان آن در همه دورههای گذشته مشاهده شده است؛ به عنوان مثال، کشور ما مهد هنرهای سنتی و صنایع دستی و هنرهای بومی و محلی با طراز بسیار بالای ارزشهای فرمالیستی است اما این دستاوردهای عظیم فرهنگی همواره در سایه بیتوجهی مجریان به محاق فراموشی سپرده شده است؛ این درحالی است که در سالیان اخیر شاهد توجه و تلاشهای ویژه کشورهای دیگر مثل ترکیه برای تصاحب این المانهای فرهنگی ایرانیان همچون هنر بینظیر خوشنویسی و خط نستعلیق و ... بوده و مشاهده میشود که آن کشورها به درستی اهمیت ضرورت وجودی این ظرفیتهای مهم فرهنگی را درک کردهاند و در همین راستا همه توان خود را برای مصادره آنها به کار بستهاند.
منبع: فارس
پایان/
نظر شما