به گزارش تحریریه، تارنمای «العهد» لبنان در بخشی از گزارش خود آورد: افرادی گزارشهای آمریکایی و توصیههای آن را دنبال کنند به نتیجه میرسند که آمریکا در مذاکره با ایران بر روی مسائل اقتصادی حساب باز کرده و ائتلافها و ابعاد ایدئولوژی را نادیده گرفته است. از نظر آمریکا موفقیت در برابر ایران با ادامه سیاست چماق اقتصادی، پیامدهای زیانبار تحریمها و شرطبندی بر روی انفجار اوضاع در ایران به دست می آید. آمریکا در مقابل چشمپوشی ایران از اصول انقلابی و چشمپوشی از حمایت از جریانهای مقاومت، سیاست هویج اقتصادی را ارائه می دهد.
به نوشته تارنمای العهد، بسیاری از کارشناسان سیاست آمریکا بر این باورند که عادیسازی روابط ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس امکانپذیر است. آنها معتقدند که این موضوع سبب تزریق نفت ایران به بازار و تاثیر آن بر بهای نفت میشود. همچنین آنها با کنار گذاشتن اختلافها و کاهش تنش بر روی دو موضوع شرطبندی میکنند. نخست آنکه خروج از محاصره و فشار سبب پیدایش جریانهای مخالف هوادار غرب میشود که اکنون به خاطر تحریمها و بحران نمیتوانند به راحتی عمل کنند. همچنین آنها به عنوان بخشی از تفاهم میان ایران و کشورهای عربی بر روی کم رنگ شدن مواضع قاطعانه ایران برای مقابله با غرب و رژیم صهیونیستی و همچنین کاهش حمایت از جریانهای مقاومت شرطبندی کردهاند. به طوری که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در این شرایط به نیابت از غرب و رژیم صهیونیستی و در راستای پیش بینی های آمریکا با ایران مذاکره خواهند کرد.
برپایه این گزارش، آمریکا در این قمار دو عامل اساسی را نادیده گرفته است. نخست اینکه به چالش کشیدن استعمار و حمایت از جریانهای مقاومت مولفهای از ایدئولوژی انقلاب اسلامی است و با مذاکره نمیتوان بر سر آن به توافق رسید و دوم اینکه تحریمها در نتیجه مولفه ایدئولوژی بود و در نتیجه، مولفهای را که با فشار نتوانستهاند از ایران بگیرند با مذاکره هم نمی توانند بگیرند.
دولت اوباما و بایدن بر روی تحولات اجتماعی و سیاسی ایران و بهبود اوضاع داخلی و ایجاد نفوذ فرهنگی و فرهنگ مصرفی حساب باز کردهاند. آمریکا در دوران جنگ سرد هم در مقابل شوروی بر روی این مسائل شرطبندی کرده بود و با تبلیغات ضد کمونیستی و ایجاد نهادهایی که پرچم دموکراسیخواهی را بالا میبردند واردعمل شد و در ادامه برای فروپاشی شوروی که سند هلسینکی را امضا کرده بود، وارد عمل شد.
شوروی نمیدانست که بندهای فرعی این سند دامی است که برای آن گسترده شده است. سند هلسینکی در سال ۱۹۷۵ صادر شد و شامل توافق بر سر اصولی بود که خواستار ایجاد روابط جدید بر اساس برابری در حاکمیت، احترام به حاکمیت ملی کشورها، مصونیت مرزها و تمامیت ارضی آنها و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات و استفاده نکردن از زور و مداخله نکردن در امور داخلی کشورها، احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی از جمله آزادی اندیشه و عقاید، برابری بین دولتها و حق مردم در تعیین سرنوشت و تقویت جلوههای همکاری بین کشورها و عمل به تعهدات بینالمللی طبق منشور سازمان ملل متحد و هنجارهای حقوق بینالملل بود. اما دام این سند در ابعاد انسانی مانند حقوق بشر، آزادی اندیشه و عقیده و ضرورت تسهیل انتقال اطلاعات و انتشار آن و تبادل اطلاعات میان کشورها با رسانههای مختلف و گسترش دامنه همکاری فرهنگی با ابزارهای مختلف نظیر برقراری روابط میان دانشگاهها، اندیشکدهها و تسهیل آموزش زبانهای مختلف و تبادل سفرهای علمی و حضور در کنفرانسهای علمی نهفته بود.
به نوشته العهد، کارشناسان اینگونه تحلیل کرده اند که محتوای سند هلسینکی آغاز مرحله جدیدی از روابط میان شرق و غرب بود، اما ثمره آن بر هم زدن پایههای اتحاد شوروی بود زیرا غرب، شوروی را از طریق پیمان «ورشو» تهدیدی برای اروپا میدانست.
برخی از کارشناسان آمریکایی در توصیههای خود به کاخ سفید در مذاکره با ایران، سند هلسینکی را یاد آوری می کنند و از دولت آمریکا خواستهاند با استفاده از ابزارهای دموکراتیک با ایران همان رفتاری را انجام دهد که با شوروی انجام داد.
تارنمای العهد در بخش پایانی گزارش خود آورد: آمریکا که در حال عقبنشینی از منطقه برای تمرکز بر ترقابت خود با روسیه و چین است میخواهد با آرام کردن تنش و ایجاد همکاری نظامی و اطلاعاتی میان کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی و ایجاد آرامش برای ایران در آینده بازهم این کشور را هدف قرار دهد. واشنگتن در این زمینه بر روی تغییرات داخلی ایران حساب ویژه باز کرده است. این در حالی است که ایران و محور مقاومت، نسبت به این موضوع و قمار نافرجام آمریکا غافل نیستند و با پایداری، شجاعت و صلابت به اصول خود پایبند هستند و با عبرت گرفتن از تاریخ با آگاهی کافی به مقابله با آمریکا می پردازند.
پایان/
نظر شما