اقتصاد ایران را گروگان خزانه داری آمریکا کردند

یک اقتصاددان معتقد است که نمی‌شود بگوییم تحریم‌ها را لغو کرده‌ایم، ولی دولت‌ها و موسسات خارجی برای هر نوع همکاری و مراوده اقتصادی با ایران، مجبور به اخذ مجوزهای موردی باشند. این یعنی اقتصاد ایران و روابط اقتصادی کشور گروگان کارشناسان خزانه‌داری آمریکا هستند و دوباره اقتصاد ایران آچمز آنها است.

به گزارش تحریریه، 

در حالی که مذاکرات وین در مورد برجام و لغو تحریم‌ها در جریان است و وارد تدوین متن شده است، دیدگاه‌های متفاوتی در مورد روند این مذاکرات و نتایج آن توسط کارشناسان داخلی و بین‌المللی مطرح شده است که بیانگر عمق نگرانی‌ها در این زمینه است. باتوجه به قانون جدید مجلس شورای اسلامی در خصوص نحوه و چگونگی رفع تحریم‌ها و لزوم راستی آزمایی آنها، و اقتباساتی در مورد اصول اساسی مذاکرات جاری در وین، به سراغ یکی از کارشناسان اقتصاد بین‌المللی و با سابقه طولانی فعالیت در حوزه روابط اقتصاد خارجی رفتیم تا نقطه نظرات وی در این مورد جویا شویم.

بهروز علیشیری رئیس کل پیشین سازمان سرمایه‌گذاری و کمک‌های فنی و اقتصادی ایران که دارای سابقه فعالیت روابط مالی و پولی و مذاکرات بین المللی با موسسات و بانک‌های بین المللی بوده است، در این گفتگو به سوالاتی درباره شرطی کردن اقتصاد پاسخ می‌دهد.

وی معتقد است، راهنمای عملی خزانه داری آمریکا که براساس ماد ه27 برجام منتشر شده آن قدر مبهم و کلی است که باید به دقت بازنگری و اصلاح شود تا اقتصاد از سردرگمی و ابهام خارج شود و پشت درهای اوفک التماس نکند. به عبارتی روابط اقتصادی ایران در پس مذاکرات به گروگان خزانه داری آمریکا قرار نگیرد... انتظار این است که این گفتگو بتواند به تیم کارشناسی کشور که در جریان مذاکرات با طرف های برجامی هستند، کمکی کرده باشد.

متن این گفت‌وگو را با هم مرور می کنیم:

آقای دکتر شما از اولین منتقدان جدی به متن برجام بودید و آن را ناقص و یکطرفه می‌دانستید. ارزیابی کنونی شما از روند مذاکرات جاری در وین چیست؟

علیشیری: بله، آن نقد در ابتدای سال 95 یعنی در شرایطی آن را طرح کردم که برجام به تازگی امضا شده بود و هنوز مذاکره کنندگان ایرانی هم مدال نگرفته بودند. آن مصاحبه نقد گونه من تحت عنوان : " تحریم ها، معمای ماده 27 برجام" ؛ یک تحلیل محتوایی از متن برجام و حواشی آن بود. امروز که بیش از پنج سال از آن سند و نقد بنده می‌گذرد، ملاحظه می‌کنید که آن تحلیل محتوا تا چه حد به واقعیت نزدیک بود.

در آن گفتگو هشدار داده بودم که اقتصاد ایران با آن سند آچمز شده است، چرا که در متن برجام تحریم‌ها لغو یا امحا نشده بود، بلکه در اجرا متوقف شده بود یا به حالت تعلیق درآمده است. این موضوع به صراحت در ماده 21 برجام وجود داشت.

لذا احتمالا برگشت پذیری تحریم‌ها با هر بهانه‌ای وجود دارد. پس هریک از شرکای اقتصادی ایران اعم از موسسات مالی و پولی، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و تجاری برای اطمینان از اینکه مشمول تحریم نشوند، ناچار بودند که مدت ها پشت درهای اوفک (کارگروه تحریمها و مبارزه با پولشویی در خزانه داری آمریکا) برای اخذ مجوز همکاری منتظر بمانند. به این می‌گویند اقتصاد آچمز شده است.

در این شرایط شما نمی توانید هیچ رابطه راهبردی یا میان مدت با طرف های اقتصاد خارجی کشور برقرار کنید. لذا سطح همکاری کوتاه مدت، و آن هم مشروط به اخذ مجوز بود. یعنی پایین ترین سطح مراودات اقتصاد ( فروش کالا و خدمات ). شما شاهد بودید که در طی شش سال گذشته هیچ قرارداد سرمایه گذاری بلندمدت، تقریبا هیچ مراوده بانکی تعریف شده و تامین مالی خارجی برای کشور تنظیم نشد.

اما در دوره پس از برجام سفر مقامات خارجی به کشور بالا رفت و شرکت‌های زیادی برای عقد قرار داد سرمایه‌گذاری آمدند.

علیشیری: سفر مقامات خارجی که یک نمایش سیاسی است! شاهد بودید که از این سفرها آب نبات هم گیر ما نیامد! سطح مناسبات واقعی اقتصادی توسط موسسات مالی و پولی، شرکت ها، موسسات اعتباری و بنگاه‌های اقتصادی که کاملا خصوصی و چند ملیتی هستند، انجام می‌شود. آنها مراودات خود را برپایه تمنیات و آرزوهای دولتمردان خود انجام نمی‌دهند. با محاسبات دقیق هزینه، ریسک و درآمد عمل می‌کنند.

شما شاهد بودید که ماه ها و سال ها تلاش شد تا مکانیزم و مجرای نقل و انتقالات تحت عنوان اینستکس طراحی شود، اما نشد. صرفا اتلاف زمان بود. سوال اصلی این بود که چرا در متن برجام چنین مکانیزم شفافی پیش بینی نشده بود که بعد از چند سال مجبور باشیم، چرخ جدیدی اختراع کنیم؟ از جمله این نقایض در متن برجام موج می‌زند!

در این شرایط و برپایه متن برجام محدودیت‌های هسته‌ای ما مشخص و شفاف بود، اما لغو تحریم‌ها رمزآلود بود؟

علیشیری: پاراگراف (15) از ضمیمه شماره (5) برجام نحوه محدودیت هسته‌ای را برای ایران به صورت دقیق، سنجش پذیر و کمی و قابل نظارت و راست آزمایی توسط آژانس آورده است، اما ادبیات لغو تحریم ها رازآلود و کیفی بود. تحریم های ایران با منشاء های متفاوت هسته‌ای و غیرهسته‌ای، اولیه و ثانویه به صورت متداخل در طی سال‌ها تحمیل شده است، و به وسیله قانون کنگره و یا دستور اجرایی رئیس جمهور اعمال شده بود. بر این اساس مذاکره هسته ایی برای پذیرش محدوده‌های معین و با هدف لغو تحریم‌ها پیش نیازهای معلومی می‌خواهد که تسلط بر انواع تحریم ها، طبقه بندی آنها و درک روشن از آنها در حوزه های عمل اقتصادی از آن جمله است.

به نظر شما عدم تسلط بر موضوعات تحریمی و منشاء آن ها موجب شد تا نتوانیم در حوزه رفع کامل تحریم های اقتصادی در حوزه های مورد نظر توفیق داشته باشیم؟

علیشیری: به هر ترتیب نتایج حاصل از این سند (برجام) و اتفاقات پس از آن نشان داد که چنین درک درستی وجود نداشت. این درک ناقص، صرفا محدود به عدم فهم صحیح از حوزه های تحریمی نبود، بلکه در تدوین یک متن الزام آور و تعبیه رویه‌های شفاف و قطعی برپایه اصول و موافقت نامه های بین المللی دچار کسری های قطعی و ان هم علیه ما بود و هست.

ممکن است منظورتان را واضح تر بگویید که این اصول چه بود؟ چه کاستی‌هایی داشت. شاید بتواند در مذاکرات جاری وین مورد استفاده قرار بگیرد.

علیشیری: چند نکته، اول اینکه باید دقت شود متن (نص) مهم است نه تمایل و گرایشات طرح شده توسط اشخاص در جریان مذاکرات. یعنی در واپسین تحلیل برای رفع ابهام یا تفسیر به متن موافقت نامه رجوع می کنند. دوم اینکه برپایه متن برجام اگر قصوری متوجه مفاد مندرج در پاراگراف از 15 ضمیمه (5) از سوی ایران رخ می داد، کلیه تحریم های ایران می تواند طرف (40) روز برگردد وقابل ادعا است.

سوم اینکه بر پایه مواد (10)، (11)، (12)، (13) و (14) برجام حوزه های نظارت هسته ایی و اعمال تحریم ها، فشار حداکثری و نحوه نظارت و راست آزمایی بر عملکرد ایران به صورت الزام آور و تعهدآور آمده است، اما روشن نشده است که اگر تحریم ها به هر صورت بازگردند، همان طور که بعدها پس از برجام رخ داد، ایران چه حقی دارد، چگونه آن حق را خواهد گرفت و نحوه ی جبران خسارت ناشی از تحریم‌های مجدد چیست؟ این یک فاجعه بزرگ در تدوین یک موافقت‌نامه بین‌المللی بود که صرفا بی دقتی و عدم آگاهی و تسلط می‌توانست زمینه ساز آن باشد. اگر چنین بود و مراقبت‌های کافی صورت گرفته بود، آن وقت معلوم نبود که رئیس جمهور جدید آمریکا (ترامپ) جرات و جسارت آن را می‌داشت که آن را یک جانبه لغو و کنار بزند. در آن صورت باید جبران خسارت منصفانه و بر پایه ارزش واقعی ناشی از لغو تحریم‌ها را می‌پذیرفت.

پس توصیه شما برای مذاکرات وین این است که حوزه های لغو تحریم ها به طور صریح مشخص، مکانیزم های اجرایی متناظر آن پیش بینی شود و برای هر طرف تعهدآور باشد؟

علیشیری:‌ ببینید توصیه ها روشن است. این توصیه ها اصول و راهنمای اولیه کار است. همه چیز نیست. در طول مذاکرات بر پایه وضعیت‌های ایجاد شده باید ابعاد و جزییات جدید و تکمیلی را در نظر گرفت. اول اینکه معمار تحریم‌های ایران در مذاکرات جاری در وین حضور دارد. یک تیم قوی سیاسی و اقتصادی از طرف آنها حضور دارند، این یعنی مذاکرات سخت ، پیچیده و فنی است. یک اشتباه در متن و رویه های تعبیه شده می‌تواند یک فاجعه را خلق کند، لذا ما هم باید یک تیم قوی پشتیبان (Back office) در همه حوزه‌ها داشته باشیم.

یک تیم قوی با سابقه قوی و آشنا به مسائل اقتصاد و حقوق بین الملل و مشاورین ارشد بین الملل. دوم اینکه یک تجربه گرانبها از منافذ برجام و نقایض متون آن امروز در اختیار داریم. پنج سال آن را تجربه و تحمل کردیم. باید با کالبد شکافی این متون به خصوص در حوزه لغو تحریم ها پیشنهاد کاربردی قوی بدهیم.

دوم آنکه "راهنمایی عملی" که خزانه داری در16 ژانویه 2016در40 صفحه و براساس ماده 27 برجام منتشر کرد؛ انقدر مبهم و کلی است که باید به دقت بازنگری و اصلاح شود تا طرف مراوده اقتصادی ایران دچار ابهام و سردرگمی نشوند و هر روز برای همکاری با ایران پشت درهای اوفک التماس نکنند. پس مذاکره کنونی صرفا محدود به برجام و بازگشت به ان نیست! این که نمی شود بگوییم تحریم ها را لغو کرده‌ایم، ولی دولت ها و موسسات خارجی برای هر نوع همکاری و مراوده اقتصادی با ایران، مجبور به اخذ مجوزهای موردی باشند. این یعنی اقتصاد ایران و روابط اقتصادی کشور گروگان کارشناسان خزانه‌داری آمریکا هستند. دوباره اقتصاد ایران آچمز انها است.

سوم اینکه لغو تحریم های ایران باید بدون قید و شرط (Irrevocable) و بدون شرط(Unconditional) باشد. لغو یعنی لغو و به هیچ چیز مشروط نیست به جز تعهدات معقول هسته‌ای. چهارم آنکه حوزه‌های لغو تحریم‌ها باید بطور مشخص تعریف و احصاء شود و مکانیزم های مورد نیاز آن مثل بانک‌های کارگزاری تعیین شده یا جریان دایمی نقل و انتقالات دولت و بخش خصوصی کشور و سرمایه‌گذاران خارجی پیش بینی شود، و در صورت عدم اجرای ان یا نقص تعهد با جبران خسارت (Compensation) به صورت دقیق آمده باشد.

و نکته آخر اینکه باید دقت داشته باشیم فعالیت‌های اقتصادی در حوزه‌های مختلف به هم تنیده است .مثلا لغو تحریم‌های فروش نفت باید با نقل و انتقالات درآمدهای آن ؛حمل و نقل بین المللی و الزام دولت ها به پذیرش بدون شرط قردادهای فروش نفت، و سرمایه‌گذاری بدون پیش شرط در صنایع مربوطه همراه باشد، یعنی بدون آنکه بخواهند مجوز جدیدی از اوفک اخذ کنند. چنانچه هر دولت یا موسسه اقتصادی و بانک‌های بین المللی که برپایه متن دقیق و شفاف این تفاهم با ما کار می کنند نباید به هیچ وجه مشمول تحریم شوند. .باید حواسمان باشد قوانین با دستورات اجرای لغو تحریم ها نباید مبهم و تفسیر پذیر باشند.البته طبیعی است که در جریان مذاکرات برای به اهداف  حداقلی که انها را عرض کردم, مسائل و ابزارهای جدیدی ممکن است مورد نیاز باشد که در خلال مذاکرات باید به انها پرداخته شود. اینها که عرض شد، رئوس کلی حاکم  بر توافق جدید است.

آیا نکته دیگری وجود دارد که لازم باشد در انتها بیان کنید.

علیشیری: صرفا باید دقت کنیم که باید اقتصاد ایران را از آچمزی خارج کنیم. از گروگان اوفک خارج کنیم. کسی از کار اقتصادی با ایران  بر پایه این تفاهم نباید هراس داشته باشد و آخر اینکه این توافق جدید دارای اثر ماندگار حداقلی برای یک دهه آتی بر اقتصاد ایران است. لذا باید با تامل , دقت و وسواس بالا تدارک شود.هرگونه عجله در تدوین متن ؛ همانطور که در برجام شاهد بودیم ؛ می تواند آسیب های نوپدیدی را برای دولت های آتی ایران ایجاد کند.

ببیند من موافقت‌نامه های بین المللی در حوزه اقتصادی زیادی را مذاکره کرده ام، آنها هم مهم و پیچیده بود، اما آثار ان محدود به همان حوزه بخشی بود، اما این مذاکرات کل اقتصاد ایران را تحت‌الشعاع خود قرار خواهد. باید با بالاترین تمرکز، تسلط، و اگاهی حرفه‌ای و مستحضر به همه دانش ملی با آن مواجه شد.

منبع: فارس

پایان/

۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ - ۱۴:۱۳
کد خبر: 9493

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 11 =