هاچ منسل مردی به ظاهر معمولی دارای همسر و دو فرزند است که در شرکت پدرزن خود کار می کند. یکی از شبها یک زوج برای سرقت وارد خانه او شده و از منسل طلب پول و اموال گران قیمتش را می کنند. منسل ساعتش و مقداری پول به آنها می دهد تا سارقان آنجا ترک کنند. ولی ناگهان پسر منسل از پشت به یکی از دزدان حمله می کند. منسل که می تواند با چوب گلف هر دو را بزند خود را کنترل کرده و موجب گریختن زوج سارق می شود. از فردای آن روز هر کسی که ماجرا را می فهمد منسل را دست انداخته و او را که می توانست هر دو سارق را بزند مسخره می کند. اما کم کم مشخص می شود که هاچ منسل آن آدم بی عرضه نبوده و سعی داشته در لحظه دزدی خود را کنترل کند...
سالهاست که هالیوود برای مردم آمریکا قهرمان خلق می کند. قهرمانانی با توانایی های بسیار زیاد؛ افرادی با ضریب هوشی بسیار بالا، بشدت چابک، قدرت بدنی زیاد، مسلط بر رشته های رزمی و آشنا با بسیاری از موضوعات و علوم مختلف؛ از علوم کامپیوتری گرفته تا علوم اجتماعی و روانشناسی و...؛ قهرمانانی که در دنیای واقعی حتی یک نمونه هم از آنها پیدا نمی شود.
افرادی که می توانند یک تنه از پس یک لشکر برآمده و هیچکس توان رویارویی با آن قهرمانان را ندارد. مثلا به تنهایی وارد یک پادگان نظامی شده و تمام تکاوران و کماندوها را به خاک و خون کشیده و دست آخر از آن پادگان سالم خارج می شوند.
البته هستند قهرمانانی که توانایی ظاهرا پایین تری دارند ولی در مجموع با تمام جراحاتی که بر می دارند ماموریت خود را به پایان می رسانند. به عنوان نمونه می توان به "جان مک کلین" در مجموعه فیلمهای جان سخت اشاره کرد. او با آنکه در ماموریت های خود بشدت جراحت بر داشته و به قول معروف تا لب مرگ می رود، ولی در نهایت او نیز از پس تمام مهاجمین و نیروهای شر برآمده و همه را به خاک و خون می کشد.
علت خلق چنین قهرمانی، همذات پنداری بهتر مخاطب با آن قهرمان است. زیرا شباهت بیشتری به آدمهای واقعی دارد. خانواده دارد، عشق می ورزد و خصوصا در برابر هجوم دشمنان دچار جراحت می شود؛ و البته که در پایان فیلم همچون یک اسطوره پیروز می شود؛ که فیلم "هیچکس" از این دست فیلمهاست.
فیلمساز به خوبی از همان ابتدا حس کنجکاوی مخاطب را تحریک می کند. فیلم با یک فلاش بک شروع می شود. زمانیکه پلیس از هاچ منسل می پرسد "تو کی هستی؟ " و منسل با صورتی زخمی و درحالیکه دست بند بدست دارد و خونسردانه سیگار می کشد و به گربه ای غذا می دهد میگوید "من؟! "
تناقض رفتار عجیب پلیس و منسل در کنار موسیقی و ترانه خاص در صحنه ابتدای فیلم، با سکانس معرفی منسل که کارمندی ساده را نشان می دهد، کنجکاوی بیننده را برای دانستن هویت منسل و اتفاقی که برای او رخ داده، بیشتر تحریک می کند.
تمرکز فیلمساز تا انتهای فیلم بر دو عنصر تحریک حس کنجکاوی و نیز ضرباهنگ است و اساسا کل جذابیت فیلم بدلیل وجود این دو عنصر بوده و فیلمساز سعی کرده ضعف های شدید فیلمنامه را با این دو عنصر بپوشاند.
فیلم هیچکس شخصیت محور است و تمام اجزای فیلم به شخصیت منسل گره خورده؛ اما با اینکه شخصیت منسل تا حدودی پرداخت شده، روابط بین او و دیگر اشخاص بازی بسیار گنگ و الکن است. البته سیر تحولی شخصیت منسل هم ناقص است ولی به لطف ضرب آهنگ خوب فیلم اساسا به فراموشی سپره می شود. در واقع فیلمساز آشنا به ریتم و حرکت و فضا به خوبی این ضعفهای فیلمنامه را پوشانده است.
برای نمونه رابطه منسل و پسرش؛ بعد از آنکه منسل در ابتدای فیلم به سارقان اجازه فرار می دهد، یکی از کسانیکه از این مساله ناراحت می شود، پسر منسل است. او نیز همانند دیگران به نوعی پدرش را بی عرضه می داند؛ ولی زمانیکه منسل هویت اصلی خود را نشان داده و در خانه خود یک لشگر مهاجمین مسلح را به تنهایی به خاک و خون می کشد هیچ واکنشی از پسر در برابر این حرکت قهرمانانه نشان داده نمی شود.
و یا در سکانس اتوبوس و مقابله منسل با اراذل و اوباش در اتوبوس؛ که اساسا علت و چرایی اینکار مشخص نیست. چرا او تصمیم می گیرد دست به چنین کاری بزند؟ حرکتی که هیچکدام از کسانیکه او را بعد ماجرای دزدی به سُخره گرفتند از آن باخبر نمی شوند.
برخی از شخصیت های کلیدی فیلم نیز همچون پدر منسل پرداخت نمی شود؛ پدر او به ناگاه از یک سالمند فرتوت به یک شخص ورزیده در برخورد با نیروهای شر فیلم تبدیل می شود.
نکته کلیدی که فیلمساز به دنبال آن است، قهرمان سازی از یک آمریکایی در برابر یک روس است. در دهه اخیر روابط روسیه و آمریکا بشدت تیره شده و این مساله در هالیوود نیز تاثیر گذاشته است. فیلمساز نیز برای ساخت قهرمان ملی خود که بی شباهت به کاپیتان آمریکا (ابرقهرمان مارول) نیست، پای روس ها را به میان آورده و نیروی شر داستان را یک روس قرار داده است.
در کل می توان گفت فیلم هیچکس تنها فیلمی اکشن بوده و فیلمساز به خوبی توانسته هدف خود که همانا ساخت قهرمانی آمریکایی است را عملی کند.
پایان/
نظر شما